eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
181 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها شعله می‌کشد زبانه از سینه‌یِ عالم آمده مگر بارِ دگر ماهِ مُحرّم پیراهنِ خونین به رویِ سینه‌یِ عشق است بانویِ دمشق است و غم و ناله و ماتم چون پیکرِ دلدار گرفتارِ شراره‌ شد پیکره‌یِ عصمتِ اسلامِ مُسلّم آن زخمِ شده کهنه دوباره شده تازه هرگز نَشود ذرّه‌ای از داغِ حرم کم امشب به لبم نغمه‌یِ یازینبِ کبراست‌ امشب پر از آشوب دلِ حضرتِ زهراست آشوب شد از غصّه‌یِ عمّه دلِ دنیا آشفته و حیران دلِ غم‌دیده‌یِ زهرا عرش است عزادارِ عزادارِ حسینی روضه شده حالِ همه‌یِ روضه‌یِ صحرا لبها شده خشکیده و گرماست فراوان تکرار شده قصّه‌یِ هر غصّه‌یِ مولا بر سینه اگر نیست خدایا اثر از تیر زخمی‌سْت دل از نیشتر‌ و طعنه‌یِ دنیا امشب دلِ بانویِ دمشق است حسینی هر زینبی امشب شده بین‌الحرمینی غم‌دیده‌یِ غم‌خانه‌یِ سادات سفر کرد از زندگیِ خویش بدونِ تو گذر کرد اِی یارِ سفرکرده‌یِ زینب به سراغت آمد نظری کَز رویِ تل بر تو نظر کرد با قدِّ کمان و سرِ بِشْکسته غروبش این خواهرِ غمگینِ تو آن روز سحر کرد عاشق به هوایِ رُخِ معشوق به وَاللّه تا بود خطر کرد و خطر کرد و خطر کرد امشب تویی و زینبِ غم‌دیده برادر بنْشین به بَرَم روضه‌یِ هر لحظه‌یِ خواهر @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسدّس ترکیب‌بند شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها‌ من مبتلا به درد و بلاهایِ عالَمم هم‌پایِ ناله‌هایِ دل و وایِ‌ ماتمم‌ گریه‌کُنِ نوایِ تمنّای آدمم صدّیقه مثلِ اُمِّ‌اَبیهایِ خاتمم‌ آوایِ نینواییِ نایِ‌‌ مُحرّمم پیراهنِ حسین در آغوشِ من نَهید بعد از تو رویِ خوش به خدا من ندیده‌ام من جانِ کودکانِ تو با تن خریده‌ام از ضربِ تازیانه‌یِ دشمن خمیده‌ام دنبالِ رَدِّ آتشِ دامن دویده‌ام دق کردنِ سه‌ساله و شستن چشیده‌ام دور از وطن حسین شده گیسویم سپید من زیرِ آفتابم و یارم در آفتاب من مضطر از عذابم و رویت به خون خضاب من همدمِ ربابم و تو تشنه‌کامِ آب من یارِ اضطرابم و رأست به نیزه قاب من از غمَت کبابم و سر در تنور خواب ای بی‌کفن حسین دگر خواهرت رسید این چند ماه و خاطره‌هایِ عجیبِ من آن قتلگاه و مادر و شیبُ‌الخضیبِ من روزِ وِداع و عطرِ دل‌انگیزِ سیبِ من من بی‌پناه و بر سرِ نیزه غریبِ من ظلمِ سپاه و طعنه‌یِ شامی نصیبِ من سالارِ من حسین عدو معجرم کشید زینب کجا و کوچه و بازارِ شام وای ناموسِ حقُّ و مجلس و بزمِ حرام وای رویم چو رویِ تو هدفِ سنگِ بام وای ما خارجی به دینِ نبی وَالسّلام وای برخوردِ خیزران رویِ دندان و کام وای دلدارِ من حسین سلام اِی شَهِ شهید ای آسمانِ خاطره‌هایِ دلم سلام آقایِ بی‌سرِ شهدایِ حرم سلام نورِ دو چشمِ مادرِ غم‌پرورم سلام جریانِ خونِ سرخِ خدا رهبرم سلام قاریِ‌ نیزه باز بیا در بَرم سلام آرامِ تن حسین چه‌ها زینبت ندید ؟! دیگر مرو برادرِ من پیشِ من بمان حرف از جدا شدن مزن آرامشِ روان ای تکّه تکّه تکّه بدن پاره‌هایِ جان با روضه‌ات گرفته حسن یاحسین زبان با من عزیزِ من تو دعایِ فرج بخوان یابنَ‌الحسن حسین به اُمّیدِ آن وَعید @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها زیرِ این آفتابِ سوزنده پهن کُن بسترِ اُمیدِ مرا در میانِ دو دستِ‌من بُگذار یادگارِ گلِ شهیدِ مرا می‌رسد بویِ وصلِ دلدارم بی‌قرارِ وصال و دیدارم کهنِه پیراهنَش رویِ قلبم دَمِ جان دادنم نگه دارم بویِ سیبی عجیب می‌آید عطرِ شیبُ‌الخضیب می‌آید به سراغِ غریبه‌یِ عالم پادشاهی غریب می‌آید بی تو محزون و مضطرب هر شب اشکْ جاری به چشم و آه به لب روزگاری نَماند بی تو حسین ناله شد یار و همدمِ زینب چه کشیدم پس از تو در دنیا بوده هر روزِ زینب عاشورا چه کشیدم دَمی که می‌دیدم سرِ نیزه‌سوارِ دلبر را سایه‌بانِ سرم سرِ نِی بود قیمتِ دینِ کوفیان ری بود تو شدی در طبق پذیرائی خواهرت بینِ مجلسِ مِی بود سوخت در شعله‌هایِ طعنه دلم خورد چوبِ جفا به کامِ گُلم من امین بودم و به ویرانه غنچه‌ات را سپردم و خجلم بینِ شمشیر و نیزه‌ها دیدم پیکرِ بی‌سری و بوئیدم بویِ زهرا و سیب و حیدر داشت آن رگِ پاره‌پاره بوسیدم زینبم روضه‌خوانِ هر روزت دانش‌آموزِ عشقِ دیروزت سوز و آه و غم و دَم و ناله تحفه‌یِ میهمانِ امروزت آمدم خود دَوایِ سینه شَوی مَرهمی رویِ زخمِ سینه شوی آمدم مثلِ روزهایِ قدیم همدمِ دل چنان مدینه شوی دیگر از من مَشو جدا هرگز من و هجرانِ دلربا هرگز پیشِ من باش یارِ من امّا بینِ تشت و به نیزه‌ها هرگز این که اصلِ وفا و منطق نیست رزقِ بانویِ عرش هِقْ‌هِق نیست فتنه و نیش و طعنه و آتش حاصلش میوه‌ای به جز دِق نیست سیر شد بی تو خواهر از دنیا پیر شد مثلِ مادرت زهرا دیر شد خود بخوان دعا شاید برسد فصلِ دیدنِ آقا فصلِ دیدار و انتقام و قصاص وصلِ دلدار و ذوالفقار و یاس نوبهارِ شکوفه‌یِ عدل و رَجزی حیدری‌تر از عبّاس می‌شود روزِ فاطمه شیرین می‌زند تیغِ دین به ریشه‌یِ کین می‌رسد روزِ مرگِ طاغوت و مَردِ اُمّیدِ قلبِ مظلومین @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب به سبک کربـُ بلا گریه می کنیم همراه سیِّد الشُّهـــــداء گریه می کنیم صاحب زمان گرفته عزا گریه می‌کنیم از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم 🔸شاعر: حسین ایمانی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سالگرد شهید پهلوان مفقودالاثر ابراهیم هادی تو ابراهیمی و آتش به جانِ خود خریدی تا .... نگیرد شعله‌هایِ دشمنی دامانِ ایران را اِمامت را  قیامت را  مَرامَت را  که می‌بینم تجسّم می‌کنم وَاللّهِه ماهِ پهلوانان را تو که کشتی گرفتی نفسِ‌خود را خاک می‌کردی حریفت برده امّا ضربه کردی باز شیطان را لباسِ رزم می‌پوشی برایِ یاریِ مظلوم دوباره عزم داری تا کنی یاری غریبان را اگر چه ظاهراً جسمِ تو مفقود است پیدایی و برمی‌دارد از این خاکها دلخواه قرآن را هدایت می‌کنی ما را به سویِ بندگی هادی ولایت‌ را که بشناسی تو می‌فهمی شهیدان را اگر چه پهلوانی و زمین خوردی ولی گرگی.... میانِ خانه با پنجه نیازُرده یتیمان را زمین اُفتاد شیری و حرم از گرگ‌ها پر شد به غارت برده بینِ ندبه که مویِ پریشان را؟! @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ امام موسی کاظم علیه السلام ما جیره‌خوارِ سفره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم جان بر کفِ اِشاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم دیدیم لطفِ حضرتِ شمسُ‌الشُّموس را پس نذرِ سوگواره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم سرمشقِ عاشقانه‌ای از مشهدُالرّضا همراهِ اِستعاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم این دیده‌هاست ابرِ پُر از بارِ کاظمین باران‌ترین بهاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم با دستِ خالی از حرمِ او نمی‌رویم لبریز از نظاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم سینه‌زنانِ نوحه‌یِ معصومه و رضا دلخونِ قلبِ پاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم دنیا نفس نفس به سر و سینه می‌زنیم محشر کنارِ سفره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم بابَ‌الحوائج است و پُر از حاجت آمدیم بی‌تابِ یار و چاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام در ریشه‌هایِ شیعه تولّایِ حیدر است دارویِ دردِ ما دَمِ موسیَ‌ابنِ‌جعفر است کرب‌وبلاست نبض و نفس‌هایِ کاظمین حال و هوایِ روضه چنان روضةالحسین زهرا به صورت و سرِ خود می‌زند که وای مولایِ عرش و گریه برایِ تو های های زندان اسیرِ معرفت و بندگیِ تو روضه شده نفس نفسِ زندگیِ تو یک تختِه‌پاره جسمِ تو را می‌کِشد به دوش با ذکرِ یاحسین بیا و کفن بِپوش شخصی کنایه می‌زد و می‌گفت رافذی‌ست معصومه روضه‌خوان شده این روضه زینبی‌ست زنجیر وُ دست وُ پا وُ تن وُ گردنِ امام گودالِ خون وُ کوفه‌یِ دشنام و سنگِ بام اینجا جنازه بر رویِ یک لنگه درب بود در کربلا به رویِ بدن سُمِّ اسب بود اینجا دلی شکسته شد و سوخت سینه‌ها آنجا شکسته شد سر وُ دندان وُ دنده‌ها اینجا به دختری همه گفتند تسلیت آنجا بساطِ هلهله وُ جشن وُ تهنیت اینجا مراسمی که رضا برگذار کرد آنجا به نیزه دشمنِ دین سر سوار کرد اینجا سرانِ شهر به تشییع آمدند آنجا سَران رقیّه‌یِ دردانه را زدند اینجا نمانده است تنی زیرِ آفتاب دختر نرفته پایِ سری مجلسِ شراب اینجا نخورده رویِ لبی چوبِ خیزران دختر نشد برایِ کنیزی دَمی نشان در کاظمین روضه‌یِ کرب‌وبلا خوش است در مجلسِ تو نغمه‌‌یِ آقا بیا خوش است @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام جواهری شده جا بر رویِ دری کهنه دوباره وا شده از زخم‌ها سری کهنه به رویِ جسمِ ضعیفش هنوز زنجیر است میانِ روضه‌یِ تازهَ‌ست باوری کهنه کفن که آمد و شد جسمِ یار پوشیده به یادِ پیرُهن اُفتاده و پَری کهنه پَری به خاک زد و شد هوا غبارآلود چه التماس و چه حرفی .... به خنجری کهنه بیا به جایِ سرِ او بِبُر سرِ زینب که روضه می‌رسد امشب به معجری کهنه رضا برایِ پدر در مراسمِ تشییع بخوان از این سر و از زخمِ بستری کهنه دری که سوخته و رویِ مادرت افتاد حکایتی پر از آه است و باوری کهنه بخوان و گریه برایِ حسین و مادر کُن به عشقِ ندبه و دیدار از دری کهنه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد شهادت امام کاظم علیه السلام سبک باز رو لبهام‌‌ امشب..... روضه‌یِ غمهاتو کاظمین می‌دونه هر کی دوسِت داره یاحسین می‌خونه کاظمینت راهِ ..... باصفایِ عشقه راهی از دلهامون تا سرایِ عشقه جادّه‌یِ دیدارِ .... کربلایِ عشقه هر کسی با عشقت آشنا می‌شه عاقبت راهیِ کربلا می‌شه یا امامِ کاظم مددی مولا /۴/ روضه‌خونِ‌ آقام مادرِ ساداته حاجتامو می‌خوام قبله‌یِ حاجاته شالِ غمهایِ تو جا داره رو دوشم مثلِ سلطان واسِه شاه سیاه می‌پوشم امضا کُن آقا جون براتِ شیش‌گوشه‌َم یا رضا آوایِ ..... کاظمیونه کربلا رویایِ ..... فاطمیونه یا امامِ کاظم مددی مولا /۴/ بال و پر وا کردیم باز میونِ کوچه صوتِ سینه‌زنهات تویِ عرش می‌پیچه سینه‌زن می‌خونه هر نفس یا اَللّه هر که دارد شورِ..... کربلا بسمِ‌اللّه زائرم با ذکرِ ..... یا اباعبداللّه ذکرِ یا ثاراللّه رو لبایِ ماست مجلسایِ روضه کربلایِ ماست یاحسین یا حبیبی ابی‌عبداللّه /۴/ کربلاتو عشقه زائراتو عشقه ذکر یا حسینِ ..... نوکراتو عشقه یاحسین آوایِ .... اهلِ عرش و زمینه یاحسین حلّالِ..... درد و مشکلِ سینه یاحسین رَجزِ...... یَلِ اُمُّ‌البنینه پرچمو سقّا تا می‌بره بالا کربلا می‌گه یا ابی‌عبداللّه یاحسین یاحبیبی ابی‌عبداللّه /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد کاظمین و کربلا هر دو گنبد مثِه مشهدُالرّضا دیدنیه‌ خاکِ کاظمین مثِه کربلا بوسیدنیه کاظمین مثلِ کربلا واسهِ عاشقا تیکّه‌ای از بهشته رو دلِ .... بچّه شیعه‌ها عرشِ کِبریا جمله‌ای ناب نوشته هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ تو حرم دلایِ طوفانی باز آروم می‌گیره خوش به حالِ هر کی تو روضه‌یِ غم‌ها بمیره روضه‌هات روضه‌یِ غمِه داره فاطمه می‌خونه روضه واسه‌َت نوکرات می‌دونن رضا حکمِ کربلا میاره تو هیأت هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ شبِ جمعه که میاد دلم پر از تاب و تبه‌ مادرم هر جا می‌گه بچّه‌َم غلامِ زینبه آسمون سینه می‌زنه‌ دل نمی‌کَنه از ضریحِ شیش‌گوشه‌ آقامون تا قیامت این غلامشو هیچ وقت نمی‌فُروشه هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد سنگین شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سبک خانومم مثلِ قدیما ..... تابوتو پایین بذارید که می‌خوام ببوسمِش من بذارید از تنِ بابام وا کنم زنجیرِ دشمن آسمون آسمون ببار که روزگار روزمو کرد مثلِ شبا سیاه و تار خواهرم بیا غمگین و زار شالِ عزا رویِ دوشِ داداش بذار مثِه رضا با روضه‌یِ بابا ببار خدایا یتیمی سخته /۴/ خواهرم عزا گرفته دلِ من از غصّه خونه غریب از غربتِ بابا خدایا چه پریشونه ؟! می‌باره می‌باره رویِ گونه‌هایِ امام رضا اشکایِ غصّه‌هایِ‌‌ تو می‌زنن صدا میونِ شهر خارجی تو رو پیشِ بچّه‌هایِ تو مادرِ سادات صاحبِ عزایِ تو خدایا یتیمی سخته /۴/ کاظمین دلم رو برده به سویِ صحنِ حسینی باز شبِ جمعه شد و دل شده بین‌الحرمینی کربلا کربلا دلم تنگه بازم برایِ شیش‌گوشه‌یِ شاهِ آه و اشک کاش می‌شد بیام رو به حرم سر بذارم رو نرده‌یِ میدونِ مشک سر بذارم رو نرده‌یِ میدونِ مشک هِی بگم آقام حسینه /۴/ کربلا می‌خوام آقام آقام از تو فقط براتِ کربلا می‌خوام @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور شهادت امام کاظم علیه السلام سبک سینه‌زنم به عشقِ ارباب..... مولایِ ما باب‌الحوائج آقایِ ما باب‌الحوائج خیره شده به دستِ لطفت چشمایِ ما باب‌الحوائج تو که باب‌الحوائجی بیا روا کُن حاجتم حواله‌یِ حرم بده که تشنه‌یِ زیارتم باب‌الحوائج /۴/ شاهِ کرم باب‌الحوائج صاحبْ حرم باب‌الحوائج مولایِ من خدا می‌دونه دوسِت دارم باب‌الحوائج پر زده مرغِ دلِ من باز به هوایِ‌ کاظمین مسافرِ حریمِ تو می‌ره تا بین‌الحرمین باب‌الحوائج/۴/ آرومِ جون باب‌الحوائج زهرا نشون باب‌الحوائج گریه‌کنِ روضه‌یِ غمهات صاحب‌زمون باب‌الحوائج مهدیِ زهرا از غمِت لباسِ مشکی می‌پوشه رضا می‌ده به نوکرت برگِ براتِ شیش‌گوشه‌ باب‌الحوائج /۴/ به نامتم‌‌ باب‌الحوائج غلامتم باب‌الحوائج حاجت دارم منتظرِ یک پیغامتم باب‌الحوائج پیغامِ تو به پسرت می‌کشونه ما رو بالا با امضایِ امام رضا همه می‌ریم کرب‌وبلا حسین وای /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام موسی کاظم علیه السلام فدایِ زمزمه‌هایت فدایِ نجوایت فدایِ راز و نیازِ شبانه‌روزِ تو تو می‌روی و هنوز عاشقانه می‌سوزد سیاه‌چالِ ستم‌ها به یادِ سوزِ تو زبانِ روزه چه آزارها چشیدی تو به جایِ سفره‌یِ افطار دیده‌ای شلّاق عذاب داده تو را طعنه‌هایِ رقّاصه‌ چه روزها نگرفت از تو شیعه‌یِ تو سراغ به لطفِ زهر از امروز می‌شوی آزاد اگر چه مانده به دست و به پایِ تو زنجیر به رویِ لنگه دری می‌برند جسمَت را میانِ روضه‌یِ تو شام می‌شود تصویر شبیهِ‌‌ عمّه‌یِ غم‌دیده‌ات اسیر شدی ولی نسوخت حریمِ تو چون حریمِ حسین جنازه‌یِ تو شده هفت بار پوشانده دوباره حرفِ کفن روضه‌یِ قدیمِ حسین نماز خوانده برایت رئوفِ آلُ‌اللّه تنَت نَمانده رویِ خار و خاکِ صحرا شکر نَه تاخت بوده نَه حمله نَه نعلِ تازه‌یِ اسب نَه خنجری به گلو و به سینه‌ات پا شکر تمامِ روضه حسین است روضه گودال است سری به نیزه بلند است پیشِ چشمِ حرم کجاست تیغِ تقاصِ محرّمی‌ها باز ...... دعایِ العجلِ ما دوایِ زخمِ حرم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام واٰ شد درِ زندان و نشد باز دلِ ما با زهر شده برگه‌یِ آزادی‌ات امضا تابوت ندارد مگر این شهر که جسمَت!!! بر رویِ دری کهنه و پوسیده شده جا آرامِ دلِ فاطمه هستی و دلِ تو صدپاره شد از غصّه شبیهِ دلِ زهرا چون عمّه‌یِ سادات اسارت شده سهمَت رقصید حرامی و به تو طعنه زد آقا دنبالِ حسینی و به گودال نرفتی بر نیزه نبردند سرت را به تماشا با نالهِ رضا غسل و کفن کرده و تدفین تا که نَگُذارد ستم وُ سُم به تنت پا رفتی و حریمِ تو به آتش نکشیدند معصومه کجا؟! کوفه کجا؟! شام کجا؟! تا .... تا روزِ قیامت همه‌یِ روضه حسین است برگرد تقاصِ گلِ یاس و حرمُ‌اللّه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل حرم کاظمین ( مدح ) بویِ مشهد می‌دهد صحن‌وُسرایِ کاظمین مَرهمِ دردم شده دارُ‌الشَّفایِ کاظمین حال‌وُروزم را عوض کرد و دلِ من پَر گرفت مرغِ جان شد طائرِ گلدسته‌هایِ کاظمین بیشتر از پیش نزدیکم به سلطانِ رئوف روبه‌رویِ این ضریح و زیرِ پایِ کاظمین کربلا رفتم ولی کرب‌وبلایی می‌شوم .... در حریمی‌ اِرتضایی با رضایِ کاظمین تافته‌ از بافتِ اخلاصِ ناب و بندگی‌ست رشته‌هایِ بیرقینِ آشنایِ کاظمین خط به خطِّ هر نوشتارِ رِواق و صحن‌ها خطّی از عشقِ خدایی با وِلایِ کاظمین سرنوشتم می‌شود با عشقِ این ارباب‌ها‌ جنّةُالاعلایِ حق چون مقتدایِ کاظمین هر دو گنبد ندبه‌خوانِ داغِ هجرِ دلبرند استجابت می‌شود آخر دعایِ کاظمین @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام آنقدر بی‌رمق شده بودی که جز عبا پیدا نبود از تو به هنگامِ سجده‌ها‌ زندان به حال‌وُروزِ تو هر روز گریه کرد شد با کنایه روزه‌یِ هر روزه‌یِ تو واٰ بدکاره را عبادتِ تو سربه‌راه کرد خوب است با عنایتِ تو ختمِ کارِ ما مأمورِ ظالم از غمِ تو غصّه‌دار شد سنگ است سینه‌ای که نسوزد در این عزا جا شد به رویِ لنگِه دری پیکری نحیف خواندند مثلِ بی‌بیِ ما خارجی تو را جسمِ تو هفت بار کفن‌پوش شد ولی..... ایِ بی‌کفن حسینِ من اِی وای کربلا تو رویِ دوشِ شیعه وُ ارباب رویِ خاک سر رویِ نیزه و بدنش زیرِ دست و پا هم‌ناله با رضا و کریمه زبان گرفت در عرش فاطمه که بیا منتقم بیا @sehreashk