eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌‌یِ زمینه شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها‌ آهنگِ لبهامه آوایِ آقامه بی‌بیِ عالمه مُهرِ کربلامه‌ یازینب یازینب /۴/ حجابت‌ زهرایی خطبه‌هات مولایی مونسِ حسینی بانویِ سقّایی معنایِ صبوری مفهومِ ایثاری همدمِ ثاراللّه عشقِ علمداری یازینب یازینب /۴/ چشمِ تو بارونی از غصّه دلخونی تو دیدی رو نیزه سرِ دلبر خونی ذکرِ تو واویلا دیدی که دست‌وپا می‌زنه تو گودال سلطانِ کربلا یازینب یازینب /۴/ زندگیت غمگینه غصّه‌هات سنگینه صورتِ دلدارت با خونِش رنگینه پیرهنِ پاره‌َشو رو سینه‌َت می‌ذاری این دَمِ آخر از غصّه‌هاش می‌باری می‌کِشی پَر امشب به سویِ عرشِ رب آسمون با حسین می‌خونه یازینب یازینب یازینب /۴/ کربلا رویامه‌‌ حسرتِ هر روزه دلم از دوریِ.... شیش‌گوشه می‌سوزه می‌گم با شور وِ شِین باز ذکرِ یاحسین می‌رسم ایشاللّه به بین‌الحرمین یازینب یازینب /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها‌ سحر شده شامِ انتظارم حسین رسیده وقتِ وصالِ یارم حسین بیا برادر سراغِ خواهر ببین که مویم سپید است قامتم از داغِ تو کمانی شبیهِ مادر خمیده‌َست رفتی ندیدی بعد از تو زینب چه غصّه‌ها که کشیده‌َست برادرِ نازنینِ زینب حسین /۴/ زینب نخواهد به رویِ سر سایه‌بان‌ ای کاشُ اُفتد شعله‌یِ سوزان به جان همچون حسینم با لبِ تشنه جانم بگیر یا الهی گر چه ندارم سری به زیرِ دشنه اسیر یا الهی گر چه نباشد به زیرِ چکمه سینه زمین‌گیر الهی برادرِ نازنینِ زینب حسین /۴/ سلامِ زینب به یارِ نیزه‌سوار بیا بگیرم از صورتَت من غبار برادرم زینبت بمیرد چرا لبِ تو کبود است؟! برادرم زینبت بمیرد مَحاسنت غرقِ دود است بر رویِ مویت دودِ تنورِ خولی ملعون و عود است برادرِ نازنینِ زینب حسین /۴/ تو رفتی و شد خنده برایم سراب بعدِ تو وا شد بر حرمت راهِ آب پُر شیرُ شد سینه‌یِ ربابه وای از لبِ شیرُخواره‌ آتشِ کینِ سقیفه‌ می‌زد بر حرمِ تو شراره بر ناقه‌‌یِ بی‌محمل و عریان خواهرِ تو شد سواره برادرِ نازنینِ زینب حسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد سنگین شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک همسایه‌ها بخوابین.... گذشت شبایِ هجرون امشب شبِ وصاله جدایی‌ام به وَاللّه دیگه اَزت محاله همون یک‌بار فراقِ تو دلم رو خوب سوزونده ببین رویِ سرِ زینب مویِ مشکی نَمونده سلام اِی یارِ زینب دل و دلدارِ زینب سلام اِی یارِ دیرینه حسین غمخوارِ زینب وا غربتا یازینب /۲/ وا غربتا وا غربتا وا غربتا یازینب /۲/ خوب نگاه کُن برادر هنوز تنم سیاهه این خاطراتِ تلخِ کتک‌خورِ سپاهه‌ تو رویِ نیزه‌ها و من شدم آماجِ کینه شده رخسارِ من نیلی چو بانویِ مدینه منم زینب برادر علمدارِ سپاهت پس از عبّاسِ نام‌آور پناهِ خیمه‌گاهت وا غربتا یازینب /۲/ وا غربتا وا غربتا وا غربتا یازینب /۲/ شاهدِ روضه‌هامه گرد و خاکایِ صحرا گریه‌کنِ عزامه حسین عزیزِ زهرا هنوز از یادِ ویرونه‌‌ چشام دریایِ خونه چرا قامتِ دخترِ سه‌ساله‌مون کَمونه رو سرش لختِه خونه جمالِش اَرغووُنه چقدر خورده تو ویرونه رقیّه‌ت تازیونه رقیّه یارقیّه /۲/ رقیّه یارقیّه یارقیّه یارقیّه /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحرِ طویل شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها خشکی و لب قحطی و تب لحظه‌یِ جداییِ عالم و زینب وای یارب وای یارب وای یارب بستری زیرِ تشعشُعاتِ خورشیدِ ستمگر لحظه‌یِ ماتم و آن لحظه که خوابید به بستر آفتابی سخت و بی‌رحم که تابید به پیکر هُرمِ گرماشْ پسندید خشکْ کام و خشکْ حنجر لبِ یک ناطقه خشکید و سخنور آنکه با چشمِ خودش دید به نیْ سر خطبه‌اش شنید و لرزید جفاگر صبر کرد این‌گونه جنگید به سنگر گر چه گلچین گلِ او چید به خنجر اشکِ او دیده و خندید اَباَالشّر او درخشید به کوفه او درخشید به شامِ غم و هجران و بلا و کربلا و شهرِ یثرب شهرِ مادر کرد تفسیر خدا واژه‌یِ خواهر زینب اِی کوثرِ کوثر صبر بر رویِ دو زانو به حضورِ تو رسیده ابر هم دیده‌یِ پُربارِ تو دیده‌َست و بریده چرخ هم غصّه و غم این‌همه یک‌جا نکشیده عرش روپوشِ سیَه بر سرِ خورشید کشیده ناله هم آه از آن آهِ جگرسوز کشیده لاله هم این همه لاله خشک یک روز ندیده قافله بر سرِ نِی قافله سالار ندیده نافله نافله‌خوان با تنِ تب‌دار ندیده اِی به محمل زده سر از غمِ سرهایِ بریده کیٖ تو را بدونِ معجر سرِ بازار کشیده چشمِ عبّاسِ علمگیر گمانم دور دیده آنکه در ذهنْ تو و همسفرانِ تو خریده وای ناموسِ خدا دخترِ پاکِ مرتضی روبه‌رویِ قومِ دَریده وای از قافله‌ساریِ زینب دل گرفتارِ غم و غصّه و آماجِ مِحَن شد گاهِ جان کَندنِ دلداده‌یِ دلسوزِ حسن شد لحظه‌یِ پَر زدنِ دلبرِ شاهِ بی‌کفن شد گاهِ فانی شدنِ بانویِ اَفلاک و زَمَن شد به رویِ سینه‌یِ زینب جایگاهِ پیرهن شد پیرُهن نَه جایِ دیباچه‌یِ بازارِ خُطَن شد جامه‌ای پاره که اسبابِ قرارِ دل و تن شد رختِ خونینِ حسین ابنِ علی وصله‌یِ زن شد وای از این غم شب شبِ وصلِ نگار و شبِ رویاییِ عشق است شب شبِ دیدنِ یار و چهره‌آراییِ عشق است شب شبِ حسین و زینب شبِ سوداییِ عشق است شب شبِ کرب‌وبلا و شبِ بانویِ دمشق است مددی زینبِ کبری 📃حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت حضرت زینب سلام اللّه علیها و فراق امام حسین علیه السلام شبهایِ بی‌حسین عجیب و غریب بود شب بود و آهِ زینب و اَمَّن‌یُجیب بود شب بود و خاطراتِ غم‌انگیزِ آن غروب هر لحظه سوزِ روضه‌یِ شیبُ‌الخضیب بود کاشانه‌ام خرابه‌یِ تاریکِ شهرِ شام نورَش هلالِ نیزه‌یِ ننگ و فریب بود بازار و طعنه‌هایِ دل‌آزار و بزمِ مِی رزقِ حریمِ اهلِ کسا شد عجیب بود !!! گفتم نزن به لَعلِ لبَش چوبِ خیزران لج کرد و ضربه‌اش به دهانت مَهیب بود ظالم دَم از خدا زد و ما را ذلیل‌‌ خواند آنجا که شکر ذکر و شعارِ خطیب بود زیباییِ رضایِ خدا دید زینبَت حتّی دَمی که چوب به کامِ حبیب بود ویرانه ماند دخترِ شیرین‌زبانِ یار شرمِ من و نماندنِ دختر نصیب بود تو رویِ نیزه بودی و ناموسِ تو هدف با تیرِ تندِ دیده‌یِ هر نانجیب بود هر جا که دردِ دوریِ تو قلبِ من فِشرد پیراهنت به دردِ جدایی طبیب بود تنها دعایِ خواهرِ ویران‌نشین فرج تنها شمیمِ در نظرم بویِ سیب بود @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها هجران سر آمد و شبِ دیدار آمده معشوقه عاقبت سویِ دلدار آمده این چند ماه بی‌تو چنان سخت می‌گذشت خواهر نَه مادرت اِنگار آمده بعد از تو خنده بر لبِ زینب نیامده همچون کنیزکان سرِ بازار آمده ای وای سایه‌بانِ سرم رویِ نیزه بود تا کوفه نِی‌سوار علمدار آمده هجران سر آمده شبِ دیدار آمده دِق کرده دل به دیدنِ دلدار آمده زینب شد از فراق زمین‌گیر یاحسین یک صبح تا به شام شدم پیر یاحسین رفتی نماند رویِ سرم یک مویِ سیاه بعد از تو از حیات شدم سیر یاحسین بینِ نمازِ شب تو زِ یادم نرفته‌ای حتّی به ساعتِ غل و زنجیر یاحسین در مجلسِ شراب به دل نیشتَر زدند دندان و لب هدف شد و نِی تیر یاحسین از دستِ روزگار خرابه‌‌نشین شدم گل جان سِپرد و بغض گلوگیر یاحسین جان کَند و زنده کرد گُلَت نامِ کربلا شد مَدفنِ سه‌ساله‌یِ تو شامِ پُر بلا اِی چلچراغِ نیزه‌نشین خواهرت رسید ای اشتیاقِ عرش و زمین خواهرت رسید سروِ‌ بلندِ بی‌سرِ دین سربلند باش ناله مَزن زِ هجر ببین خواهرت رسید وقتی برهنه ماند تنَت رویِ ریگِ داغ رفتم به کوفه زار وُ حزین خواهرت رسید رفتم به شام و بام مرا سنگ و چوب زد همچون پدر شکست جبین خواهرت رسید معجر کشید از سرِ من آنکه کینه داشت از حیدر و غدیر و زِ دین خواهرت رسید آواره بعدِ تو شده دلداده‌ات اَخاٰ صدپاره شد زِ زخمِ زبان قلب و جانِ ما آرام می‌شوم زِ نفس‌هایِ تو حسین سر می‌نهم کنون به رویِ پایِ تو حسین هجران شده تمام اَلا یار اَلسّلام زینب فدایِ رویِ چَلیپایِ تو حسین این عاشق از وصالِ دل و دلربا سرود بر بانویِ دمشق و شَهِ کربلا درود @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها شعله می‌کشد زبانه از سینه‌یِ عالم آمده مگر بارِ دگر ماهِ مُحرّم پیراهنِ خونین به رویِ سینه‌یِ عشق است بانویِ دمشق است و غم و ناله و ماتم چون پیکرِ دلدار گرفتارِ شراره‌ شد پیکره‌یِ عصمتِ اسلامِ مُسلّم آن زخمِ شده کهنه دوباره شده تازه هرگز نَشود ذرّه‌ای از داغِ حرم کم امشب به لبم نغمه‌یِ یازینبِ کبراست‌ امشب پر از آشوب دلِ حضرتِ زهراست آشوب شد از غصّه‌یِ عمّه دلِ دنیا آشفته و حیران دلِ غم‌دیده‌یِ زهرا عرش است عزادارِ عزادارِ حسینی روضه شده حالِ همه‌یِ روضه‌یِ صحرا لبها شده خشکیده و گرماست فراوان تکرار شده قصّه‌یِ هر غصّه‌یِ مولا بر سینه اگر نیست خدایا اثر از تیر زخمی‌سْت دل از نیشتر‌ و طعنه‌یِ دنیا امشب دلِ بانویِ دمشق است حسینی هر زینبی امشب شده بین‌الحرمینی غم‌دیده‌یِ غم‌خانه‌یِ سادات سفر کرد از زندگیِ خویش بدونِ تو گذر کرد اِی یارِ سفرکرده‌یِ زینب به سراغت آمد نظری کَز رویِ تل بر تو نظر کرد با قدِّ کمان و سرِ بِشْکسته غروبش این خواهرِ غمگینِ تو آن روز سحر کرد عاشق به هوایِ رُخِ معشوق به وَاللّه تا بود خطر کرد و خطر کرد و خطر کرد امشب تویی و زینبِ غم‌دیده برادر بنْشین به بَرَم روضه‌یِ هر لحظه‌یِ خواهر @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسدّس ترکیب‌بند شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها‌ من مبتلا به درد و بلاهایِ عالَمم هم‌پایِ ناله‌هایِ دل و وایِ‌ ماتمم‌ گریه‌کُنِ نوایِ تمنّای آدمم صدّیقه مثلِ اُمِّ‌اَبیهایِ خاتمم‌ آوایِ نینواییِ نایِ‌‌ مُحرّمم پیراهنِ حسین در آغوشِ من نَهید بعد از تو رویِ خوش به خدا من ندیده‌ام من جانِ کودکانِ تو با تن خریده‌ام از ضربِ تازیانه‌یِ دشمن خمیده‌ام دنبالِ رَدِّ آتشِ دامن دویده‌ام دق کردنِ سه‌ساله و شستن چشیده‌ام دور از وطن حسین شده گیسویم سپید من زیرِ آفتابم و یارم در آفتاب من مضطر از عذابم و رویت به خون خضاب من همدمِ ربابم و تو تشنه‌کامِ آب من یارِ اضطرابم و رأست به نیزه قاب من از غمَت کبابم و سر در تنور خواب ای بی‌کفن حسین دگر خواهرت رسید این چند ماه و خاطره‌هایِ عجیبِ من آن قتلگاه و مادر و شیبُ‌الخضیبِ من روزِ وِداع و عطرِ دل‌انگیزِ سیبِ من من بی‌پناه و بر سرِ نیزه غریبِ من ظلمِ سپاه و طعنه‌یِ شامی نصیبِ من سالارِ من حسین عدو معجرم کشید زینب کجا و کوچه و بازارِ شام وای ناموسِ حقُّ و مجلس و بزمِ حرام وای رویم چو رویِ تو هدفِ سنگِ بام وای ما خارجی به دینِ نبی وَالسّلام وای برخوردِ خیزران رویِ دندان و کام وای دلدارِ من حسین سلام اِی شَهِ شهید ای آسمانِ خاطره‌هایِ دلم سلام آقایِ بی‌سرِ شهدایِ حرم سلام نورِ دو چشمِ مادرِ غم‌پرورم سلام جریانِ خونِ سرخِ خدا رهبرم سلام قاریِ‌ نیزه باز بیا در بَرم سلام آرامِ تن حسین چه‌ها زینبت ندید ؟! دیگر مرو برادرِ من پیشِ من بمان حرف از جدا شدن مزن آرامشِ روان ای تکّه تکّه تکّه بدن پاره‌هایِ جان با روضه‌ات گرفته حسن یاحسین زبان با من عزیزِ من تو دعایِ فرج بخوان یابنَ‌الحسن حسین به اُمّیدِ آن وَعید @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها زیرِ این آفتابِ سوزنده پهن کُن بسترِ اُمیدِ مرا در میانِ دو دستِ‌من بُگذار یادگارِ گلِ شهیدِ مرا می‌رسد بویِ وصلِ دلدارم بی‌قرارِ وصال و دیدارم کهنِه پیراهنَش رویِ قلبم دَمِ جان دادنم نگه دارم بویِ سیبی عجیب می‌آید عطرِ شیبُ‌الخضیب می‌آید به سراغِ غریبه‌یِ عالم پادشاهی غریب می‌آید بی تو محزون و مضطرب هر شب اشکْ جاری به چشم و آه به لب روزگاری نَماند بی تو حسین ناله شد یار و همدمِ زینب چه کشیدم پس از تو در دنیا بوده هر روزِ زینب عاشورا چه کشیدم دَمی که می‌دیدم سرِ نیزه‌سوارِ دلبر را سایه‌بانِ سرم سرِ نِی بود قیمتِ دینِ کوفیان ری بود تو شدی در طبق پذیرائی خواهرت بینِ مجلسِ مِی بود سوخت در شعله‌هایِ طعنه دلم خورد چوبِ جفا به کامِ گُلم من امین بودم و به ویرانه غنچه‌ات را سپردم و خجلم بینِ شمشیر و نیزه‌ها دیدم پیکرِ بی‌سری و بوئیدم بویِ زهرا و سیب و حیدر داشت آن رگِ پاره‌پاره بوسیدم زینبم روضه‌خوانِ هر روزت دانش‌آموزِ عشقِ دیروزت سوز و آه و غم و دَم و ناله تحفه‌یِ میهمانِ امروزت آمدم خود دَوایِ سینه شَوی مَرهمی رویِ زخمِ سینه شوی آمدم مثلِ روزهایِ قدیم همدمِ دل چنان مدینه شوی دیگر از من مَشو جدا هرگز من و هجرانِ دلربا هرگز پیشِ من باش یارِ من امّا بینِ تشت و به نیزه‌ها هرگز این که اصلِ وفا و منطق نیست رزقِ بانویِ عرش هِقْ‌هِق نیست فتنه و نیش و طعنه و آتش حاصلش میوه‌ای به جز دِق نیست سیر شد بی تو خواهر از دنیا پیر شد مثلِ مادرت زهرا دیر شد خود بخوان دعا شاید برسد فصلِ دیدنِ آقا فصلِ دیدار و انتقام و قصاص وصلِ دلدار و ذوالفقار و یاس نوبهارِ شکوفه‌یِ عدل و رَجزی حیدری‌تر از عبّاس می‌شود روزِ فاطمه شیرین می‌زند تیغِ دین به ریشه‌یِ کین می‌رسد روزِ مرگِ طاغوت و مَردِ اُمّیدِ قلبِ مظلومین @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب به سبک کربـُ بلا گریه می کنیم همراه سیِّد الشُّهـــــداء گریه می کنیم صاحب زمان گرفته عزا گریه می‌کنیم از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم 🔸شاعر: حسین ایمانی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سالگرد شهید پهلوان مفقودالاثر ابراهیم هادی تو ابراهیمی و آتش به جانِ خود خریدی تا .... نگیرد شعله‌هایِ دشمنی دامانِ ایران را اِمامت را  قیامت را  مَرامَت را  که می‌بینم تجسّم می‌کنم وَاللّهِه ماهِ پهلوانان را تو که کشتی گرفتی نفسِ‌خود را خاک می‌کردی حریفت برده امّا ضربه کردی باز شیطان را لباسِ رزم می‌پوشی برایِ یاریِ مظلوم دوباره عزم داری تا کنی یاری غریبان را اگر چه ظاهراً جسمِ تو مفقود است پیدایی و برمی‌دارد از این خاکها دلخواه قرآن را هدایت می‌کنی ما را به سویِ بندگی هادی ولایت‌ را که بشناسی تو می‌فهمی شهیدان را اگر چه پهلوانی و زمین خوردی ولی گرگی.... میانِ خانه با پنجه نیازُرده یتیمان را زمین اُفتاد شیری و حرم از گرگ‌ها پر شد به غارت برده بینِ ندبه که مویِ پریشان را؟! @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ امام موسی کاظم علیه السلام ما جیره‌خوارِ سفره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم جان بر کفِ اِشاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم دیدیم لطفِ حضرتِ شمسُ‌الشُّموس را پس نذرِ سوگواره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم سرمشقِ عاشقانه‌ای از مشهدُالرّضا همراهِ اِستعاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم این دیده‌هاست ابرِ پُر از بارِ کاظمین باران‌ترین بهاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم با دستِ خالی از حرمِ او نمی‌رویم لبریز از نظاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم سینه‌زنانِ نوحه‌یِ معصومه و رضا دلخونِ قلبِ پاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم دنیا نفس نفس به سر و سینه می‌زنیم محشر کنارِ سفره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم بابَ‌الحوائج است و پُر از حاجت آمدیم بی‌تابِ یار و چاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام در ریشه‌هایِ شیعه تولّایِ حیدر است دارویِ دردِ ما دَمِ موسیَ‌ابنِ‌جعفر است کرب‌وبلاست نبض و نفس‌هایِ کاظمین حال و هوایِ روضه چنان روضةالحسین زهرا به صورت و سرِ خود می‌زند که وای مولایِ عرش و گریه برایِ تو های های زندان اسیرِ معرفت و بندگیِ تو روضه شده نفس نفسِ زندگیِ تو یک تختِه‌پاره جسمِ تو را می‌کِشد به دوش با ذکرِ یاحسین بیا و کفن بِپوش شخصی کنایه می‌زد و می‌گفت رافذی‌ست معصومه روضه‌خوان شده این روضه زینبی‌ست زنجیر وُ دست وُ پا وُ تن وُ گردنِ امام گودالِ خون وُ کوفه‌یِ دشنام و سنگِ بام اینجا جنازه بر رویِ یک لنگه درب بود در کربلا به رویِ بدن سُمِّ اسب بود اینجا دلی شکسته شد و سوخت سینه‌ها آنجا شکسته شد سر وُ دندان وُ دنده‌ها اینجا به دختری همه گفتند تسلیت آنجا بساطِ هلهله وُ جشن وُ تهنیت اینجا مراسمی که رضا برگذار کرد آنجا به نیزه دشمنِ دین سر سوار کرد اینجا سرانِ شهر به تشییع آمدند آنجا سَران رقیّه‌یِ دردانه را زدند اینجا نمانده است تنی زیرِ آفتاب دختر نرفته پایِ سری مجلسِ شراب اینجا نخورده رویِ لبی چوبِ خیزران دختر نشد برایِ کنیزی دَمی نشان در کاظمین روضه‌یِ کرب‌وبلا خوش است در مجلسِ تو نغمه‌‌یِ آقا بیا خوش است @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام جواهری شده جا بر رویِ دری کهنه دوباره وا شده از زخم‌ها سری کهنه به رویِ جسمِ ضعیفش هنوز زنجیر است میانِ روضه‌یِ تازهَ‌ست باوری کهنه کفن که آمد و شد جسمِ یار پوشیده به یادِ پیرُهن اُفتاده و پَری کهنه پَری به خاک زد و شد هوا غبارآلود چه التماس و چه حرفی .... به خنجری کهنه بیا به جایِ سرِ او بِبُر سرِ زینب که روضه می‌رسد امشب به معجری کهنه رضا برایِ پدر در مراسمِ تشییع بخوان از این سر و از زخمِ بستری کهنه دری که سوخته و رویِ مادرت افتاد حکایتی پر از آه است و باوری کهنه بخوان و گریه برایِ حسین و مادر کُن به عشقِ ندبه و دیدار از دری کهنه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد شهادت امام کاظم علیه السلام سبک باز رو لبهام‌‌ امشب..... روضه‌یِ غمهاتو کاظمین می‌دونه هر کی دوسِت داره یاحسین می‌خونه کاظمینت راهِ ..... باصفایِ عشقه راهی از دلهامون تا سرایِ عشقه جادّه‌یِ دیدارِ .... کربلایِ عشقه هر کسی با عشقت آشنا می‌شه عاقبت راهیِ کربلا می‌شه یا امامِ کاظم مددی مولا /۴/ روضه‌خونِ‌ آقام مادرِ ساداته حاجتامو می‌خوام قبله‌یِ حاجاته شالِ غمهایِ تو جا داره رو دوشم مثلِ سلطان واسِه شاه سیاه می‌پوشم امضا کُن آقا جون براتِ شیش‌گوشه‌َم یا رضا آوایِ ..... کاظمیونه کربلا رویایِ ..... فاطمیونه یا امامِ کاظم مددی مولا /۴/ بال و پر وا کردیم باز میونِ کوچه صوتِ سینه‌زنهات تویِ عرش می‌پیچه سینه‌زن می‌خونه هر نفس یا اَللّه هر که دارد شورِ..... کربلا بسمِ‌اللّه زائرم با ذکرِ ..... یا اباعبداللّه ذکرِ یا ثاراللّه رو لبایِ ماست مجلسایِ روضه کربلایِ ماست یاحسین یا حبیبی ابی‌عبداللّه /۴/ کربلاتو عشقه زائراتو عشقه ذکر یا حسینِ ..... نوکراتو عشقه یاحسین آوایِ .... اهلِ عرش و زمینه یاحسین حلّالِ..... درد و مشکلِ سینه یاحسین رَجزِ...... یَلِ اُمُّ‌البنینه پرچمو سقّا تا می‌بره بالا کربلا می‌گه یا ابی‌عبداللّه یاحسین یاحبیبی ابی‌عبداللّه /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد کاظمین و کربلا هر دو گنبد مثِه مشهدُالرّضا دیدنیه‌ خاکِ کاظمین مثِه کربلا بوسیدنیه کاظمین مثلِ کربلا واسهِ عاشقا تیکّه‌ای از بهشته رو دلِ .... بچّه شیعه‌ها عرشِ کِبریا جمله‌ای ناب نوشته هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ تو حرم دلایِ طوفانی باز آروم می‌گیره خوش به حالِ هر کی تو روضه‌یِ غم‌ها بمیره روضه‌هات روضه‌یِ غمِه داره فاطمه می‌خونه روضه واسه‌َت نوکرات می‌دونن رضا حکمِ کربلا میاره تو هیأت هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ شبِ جمعه که میاد دلم پر از تاب و تبه‌ مادرم هر جا می‌گه بچّه‌َم غلامِ زینبه آسمون سینه می‌زنه‌ دل نمی‌کَنه از ضریحِ شیش‌گوشه‌ آقامون تا قیامت این غلامشو هیچ وقت نمی‌فُروشه هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ @sehreashk