💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
#خاطرات_شهید_ابراهیم_هادی
سن شهادت: 25 سال
اهل شهرستان تهران
#قسمت 1⃣
چرا ابراهیم هادی؟
🍁🍁🍁
✨تابستان سال 86 بود. در مسجد امین الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشا بودم. حالت عجیبی بود! تمام نمازگزاران از علما و بزرگان بودند.من در گوشه سمت راست صف دوم نماز جماعت ایستاده بودم. بعد از نماز مغرب، وقتی اطراف خود را نگاه کردم، با کمال تعجب دیدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اینکه مسجد، جزیره ای در میان دریاست!
🍁🍁🍁
🍃امام جماعت پیرمردی نورانی با عمامه سفید بود. از جا برخاست و رو به سمت جمعیت شروع به صحبت کرد. از پیرمردی که در کنارم بود پرسیدم: امام جماعت را می شناسی؟ جواب داد: حاج شیخ محمد حسین زاهد هستند. استاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدی. من که از عظمت روحی و بزرگواری شیخ حسین زاهد بسیار شنیده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش می کردم.
🍁🍁🍁
🍃ایشان ضمن بیان مطالبی درباره عرفان و اخلاق فرمودند: دوستان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخلاق می دانند و ... اما رفقای عزیز، بزرگان اخلاق و عرفان عملی اینها هستند. بعد تصویر بزرگی را در دست گرفت. از جای خود نیم خیز شدم تا بتونم خوب نگاه کنم.
🍁🍁🍁
🍃تصویر، چهره مردی با محاسن بلند را نشان می داد که بلوز قهوه ای بر تنش بود. خوب به عکس خیره شدم. کاملا او را شناختم. ابراهیم بود، ابراهیم هادی؟ برایم عجیب بود که شیخ حسین زاهد، استاد عرفان و اخلاق که علمای بسیاری در محضرش شاگردی کرده اند چنین سخنی می گوید!؟ او ابراهیم را استاد اخلاق عملی معرفی کرد!؟ در همین حال با خودم گفتم: شیخ حسین زاهد که سالها قبل از دنیا رفته!! هیجان زده از خواب پریدم.
🍁🍁🍁
🍃این خواب رویای صادقانه ای بود که لرزه بر اندامم انداخت. تصمیم خود را گرفتم. باید بهتر و کاملتر از قبل ابراهیم را بشناسم. از خدا هم توفیق خواستم. شاید این رسالتی است که حضرت حق برای شناخته شدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است و کتاب سلام بر ابراهیم را نوشتم.
🍁🍁🍁
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم ، صفحه 9 الی 11
کانال سنگر شهدا
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🍃❣🍃❣🍃
🍃✨گفت حاجی #قَسَمت می دم به حضرت زینب(سلام الله علیها) مخالفت نکن بزار من برم. حاجی من #مال_اینجا_نیستم.من اونجا راحتم
✨🍃گفتم برو دوره #مربیگری بعد، گفت حاجی من دوست دارم برم منطقه، دیدم حسین واقعا بند نیست رو زمین. بعد از برگشت از منطقه روحیاتش خیلی تغییر کرده بود و یه وقت هایی بهش نگاه می کردم، می دیدم تو خودشه و ذهنش با خودش درگیره، باخودش کلنجار می ره.
✨🍃راستش افراد زیادی رو واسطه کرده بود که #رضایت بدم دوباره بره ماموریت و من همش مخالفت می کردم، حتی از فرماندهی زنگ زدن گفتن منطقه اعلام نیاز حسین رو فرستادن که من باز اجازه ندادم.
✨🍃چون معتقد بودم باید بچه ها با فاصله زمانی خاصی برن منطقه [سوریه] ولی حسین من رو تو یه شرایط خاصی قرار داد، واقعا نتونستم بهش بگم نه، وقتی قسمم داد، یه جورایی شل شدم و دلم #لرزید، حس خوبی نداشتم، احساس کردم خیلی آسمانی شده.
✨🍃بعدا که رفت منطقه، خبر دار شدیم، اول مجروح شده بعد حدود بیست و چهار ساعت مفقود شده بود، بعد پیکرش رو طی مراحلی پیدا کردن و مشخص شد شهید شده.
راوی: (فرمانده شهید)
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#ذاکر_اهل_بیت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#همہ چیز دست خداست💖
🔹#قسمت اول🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
رابطہ عاشقانہ ای با خــدا داشت.
این را از صحبت هاے خصوصے اش
مے فهمیدم.
من از بقیہ نیر هاے رزمنده ڪوچڪتر بودم.
غیرمستقیم مرا نصیحت مے کرد.
یکبار بہ من گفت:
خـــدا،خـــدا،خـــدا.
همہ چیز دست خداست.
تمام مشکلات بشر بہ خاطر دورے از خداست.
ما باید مطیع محض باشیم.
او از سود و زیان ما خبر دارد.
هرچی گفتہ باید قبول کنیم.
خیروصلاح ما در همین است.
بعد بہ من گفت:
این آیــہ رو ببین،چقدر خــدا قشنگ با ما حرف زده.
آدم مے خواد از خوشحالے فریاد بزنہ:
#آیا خــدا براے بنده اش کافے نیست؟
(زمر/۳۶)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#سوء ظن💖
🔹#قسمت دوم🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
توے گیلان غرب و جزو نیروهاے گروه اندرزگو بودم.
یکے دو روز بود کہ رفتار ابراهیم با من تغییر کرد!
خیلے مرا تحویل نمے گرفت.
شب بهش گفتم:چیزے شده؟
گفت:از تو توقع نداشتم فلان کار را انجام بدهے.
با تعجب گفتم:من؟!اشتباه مے کنے.
بعد ثابت کردم من این کاررا نکردم.
ابراهیم صبح روز بعد مرا صدا زد.
اگر اجازه مے دادم حاضر بود جلوے جمع دستم را ببوسد.
خیلے معذرت خواهے کردو گفت:
من بہ خاطر حرفے کہ یڪ آدم... زده بود درمورد تو سوء ظن پیدا کردم.
خواهش مے کنم من رو ببخش.
دیگہ ندیدم کہ ابراهیم با شنیدن سخن این و آن،زود تصمیم بگیرد.
چون قرآن مے فرماید:
#اے کسانے کہ ایمان آورده اید،
اگر فرد فاسقے با خبرے بہ نزدتان آمد،پس تحقیق کنید تا مبادا ندانستہ بہ گروهے بے گناه حمله کنید و بعد از عمل خود پشیمان شوید.
(حجرات/۶)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💖#سوء ظن💖 🔹#قسمت دوم🔹 🔸#خداے خوب ابراهیم🔸 توے گیلان غرب و جزو نیروهاے گروه اندرزگو بودم. یکے دو روز
💖#آرامش دلها💖
🔹#قسمت سوم🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
تو اوج درگیرے و عملیات بودیم.
شرایط خیلے سخت و روحیہ نیروهاے ما خراب بود.
از همہ طرف بہ سمت ما شلیڪ مے شد.
دشمن حلقہ محاصره را کامل کرد.
دراین شرایط ابراهیم روے بلندے رفت و با صداے بلند فریاد زد:
الله اکــــــبر...اشهدان لااله الا الله...
وقتے اذان و نام خــدا بہ گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویے هیچ خبرے نیست!
دشمن هم با شنیدن نواے ملکوتے ابراهیم عقب نشینے کرد.
وقتے ابراهیم پایین آمد،یکے از رفقا بهش گفت:
خیلے عالے بود.
با صداے شما آرامش پیدا کردیم.
ابراهیم یادآور شدکه:
من نبودم.این یاد خدا بود کہ آرامش ایجاد کرد:
#آگاه باش کہ تنها با یاد خــدا دلها آرام و مطمئن مے گردد.(رعد/۲۸)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#خدایا شکر💖
🔹#قسمت چهارم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل من حل نشد.
با اینکه از جانبازان جنگ بودم،اما اینقدر عصبانی شدم کہ بہ تمام مسئولین فحش دادم و گفتم:کاش داعش مے آمدو
شما را...
آخرشب،فرزندم کہ از شرایط من ناراحت بودگفت:بابا،من امروز یک کتاب جالب خواندم.
خیلے آرامش بہ من داد.
بیا شما بخوان.
بعد کتابی را کہ تصویر یک شهید روے آن بود بہ من نشان داد.
کتاب را انداختم آن طرف و گفتم:
همش دروغہ.
و بعد خوابیدم.
جوان خوش سیمایے بالاے سرم آمد و گفت:
دوست عزیز،چرا اینقدر ناشکرے؟!
چیزی نشده.مشکل شما را اگر خدا صلاح بداند حل مے کند.
خدا را بہ خاطر این نعمتی کہ داده شکر کن.نعمت ها را بیشتر مے کندو...
از خواب پریدم.
خودش بود.
همان جوانے کہ تصویرش روے جلد کتاب قرار داشت.
کتاب را از گوشہ اتاق برداشتم.
نوشتہ بود: سلام بر ابراهیم.
خاطرات شهید ابراهیم هادے.
او به من این کلام الهی را یادآورشد:
#اگر شکرگزارے کنید(نعمت خودرا)
برشما خواهم افزود و اگر ناسپاسے کنید،محازاتم شدید است.(ابراهیم/۷)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💖#خدایا شکر💖 🔹#قسمت چهارم🔹 🔸#خدای خوب ابراهیم🔸 از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل م
💖#بشارت به یاران شهدا💖
🔹#قسمت پنجم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
محمدامین کریمیان،طلبه اے بود کہ براے معرفے شهید هادے خیلے تلاش مے کرد و مے گفت:
شهدا زنده اند.باید آن هارا الگو قرار دهیم.
کتاب سلام بر ابراهیم را در مدارس پخش مے کرد و نوجوان ها را با راه و روش شهید آشنا مے نمود.
او دوست داشت مدافع حرم شود.
مے گفت:هر زمان ابراهیم را در خواب مے بینم،خیلے خوشحال است و خیلے مرا تحویل مے گیرد.
او در سوریہ بہ دوستانش گفت:
من مدیون ابراهیم هستم.
او به من گفت که نترس و نگران نباش.
بہ زودے با گمنامے بہ ما ملحق مے شوی...مدتی بعد همینگونه شد!
#آن ها(شهدا)بخاطر نعمتهاے فراوانے کہ خداوند از فضل خود بہ ایشان بخشیده خوشحالند و مژده مے دهند بہ کسانے کہ هنوز بہ آن ها ملحق نشده اند(مجاهدان و شهیدان آینده،زیرا مے دانند)کہ نہ ترسے بر آن هاست و نہ غمے خواهند داشت.
(آل عمران/۱۷۰)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#امر بہ معروف💖
🔹#قسمت ششم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
دیده بود کہ در جبهہ چند جوان روستایے ساده دل هستند کہ نماز
نمے خوانند.
ابراهیم برایشان خرج کرد.
با آن ها رفیق شد و...
مدتی بعد بہ آن ها گفت:
چرا نمے آیید برا نماز؟مے دونید چقدر نماز اول وقت اهمیت داره؟
گفتند:راستش رو بخواهے نماز بلد نیستیم.
ابراهیم با کمک یکے از دوستان،
براے آن ها آموزش نماز را شروع کرد.
وقت گذاشت تا نمازخوان شدند.
امر بہ معروف هاے ابراهیم اینگونہ ساده و دقیق بود.
#آمران بہ معروف،نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود(و مرزهاے)
الهے(مؤمنان حقیقے اند) و بشارت بده بہ(اینچنین)مؤمنان.
(توبه/۱۱۲)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💖#امر بہ معروف💖 🔹#قسمت ششم🔹 🔸#خدای خوب ابراهیم🔸 دیده بود کہ در جبهہ چند جوان روستایے ساده دل هستند
💖#تقواے الهـــے💖
🔹#قسمت هفتم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
سراسر زندگے ابراهیم هادے،این کلام زیباے الهے را فریاد مے زد:
تــقوا داشته باش،خدا در سخت ترین شرایط کہ تمام راه ها بر انسان بستہ مے شود،راه خروج را بہ تو نشان مے دهد.
مثل معجزه اذان،یا داستان وسوسہ شیطانے و... جداے از آن،خداوند در این آیہ ادامه مے دهد:
از جایے کہ فکرش را نمے کنے بہ تو روزے مے دهم.
و انسان باتقوا برخدا توکل مے کند کہ خـــدا برایش کافے است.
بہ ابراهیم مے گفتند:از سازمان تربیت بدنے خارج نشو.
آینده و درآمد خوبے داره.
آخہ آموزش و پرورش کہ...
او مے خندید و مے گفت:
با خـــدا باش،از جایے کہ گمان نمے کنے روزے تورا مے رساند.
درمورد اهمیت این آیہ پیامبر(ص)
مے فرماید:من آیہ اے مے شناسم کہ اگر تمام انسان ها دست بہ دامن آن زنند براے حل مشکلات آن ها کافے است،پس از آن،آیه من یتق الله...را
تلاوت فرمودو بارها آن را تکرارکرد.
#هرکس تقواے الهے پیشہ کند،
(وبه خاطر خدا گناهے را ترک کند)
خداوند راه خروج(از گرفتارے)براے او فراهم مے کند.و اورااز جایے کہ گمان نداردروزے مے دهدو هرکس برخدا توکل کند،خــدا براے او کافے است.
خداوند فرمان خودرا بہ انجام مے رساند و خدا براے هرچیزے اندازه اے قرار داده است.
(طلاق/۲و۳)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#یــــارے خـــدا💖
🔹#قسمت هشتم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
توے بیمارستان بود.
خبرنگارآمد بالاے سر ابراهیم و پرسید:
شما عملیات اخیر را چطور دیدے؟
ابراهیم گفت:
ما هرچه دیدیم عنایت خدا بود.
دراین عملیات ما کارے نکردیم.
ما فقط راهپیمایے کردیم و از خدا کمک خواستیم.
دشمن،چنان از عظمت رزمندگان ما ترسیده بود کہ پا به فرار گذاشت.
ما این آیہ را با تمام وجود لمس کردیم:
اگر(دین)خدا را یارے کنید،او هم شما را یارے مے کند و گامهایتان را استوار مے کند.
(محمد/۷)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💖#یــــارے خـــدا💖 🔹#قسمت هشتم🔹 🔸#خدای خوب ابراهیم🔸 توے بیمارستان بود. خبرنگارآمد بالاے سر ابراهیم
💖چرا جنگ؟💖
🔹#قسمت نهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
جوان دانشجویے بود کہ بہ جبهہ آمد.
مدتے درجنگ حضور داشت.
امایکسال بعد،ازحضوردرجبهہ پشیمان شد!
مے گفت:عراقے ها مثل ما مسلمان هستند.چرا با اینها مے جنگیم؟ما اشتباه مے کنیم و...
ابراهیم بااو صحبت کرد.
گفت:ما نخواستیم و نمے توانستیم جنگ را شروع کنیم.
این صدام بودکہ جنگ را آغاز کرد.
صدام.حتے کسانے کہ میانجے صلح شده بودند را رد کرد.
وظیفہ ما در چنین شرایطے طبق آیات الهے جنگیدن است.
آنجا کہ قرآن مے فرماید:
#واگر دو گروه از مؤمنان باهم جنگ کردند،میان آن ها صلح برقرار کنید،
پس اگر آشکار شد یکے از آن ها بر دیگرے ستم کرده،با آن گروه جنگ کنید تا بہ حکم اجبار تسلیم امر خدا شود و اگر به سوے خدا برگشت میان آن دو طائفہ بہ عدل اصلاح کنید،و عدالت را برقرار نمایید،چون خدا عدالت گستران را دوست مے دارد.
(حجرات/۹)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#میوه رسیده💖
🔹#قسمت دهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
یادمہ آقا ابراهیم مثال قشنگے مے زد و مے گفت:
نمـــاز اول وقت مثل میــــوه اے است کہ وقت چیدنش شده.
اگہ میوه رو نچینی،خراب مے شه و مزه اولیہ رو نداره.
همیشہ سعے کن نمازهایت،درهر شرایطے اول وقت باشہ.
خــدا هم تو گرفتارے هاے زندگے،
قبل از اینکہ حرفے بزنے کارت رو ردیف مے کنه.
#و نمــاز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپادار کہ یقینا نیکے ها(نمازها)،بدے هارا از میان
مے برند...
(هود/۱۱۴)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#نمــــاز شب💖
🔹#قسمت یازدهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
مدتے بود کہ ابراهیم در محل سپاه گیلان غرب در کنار رفقا نمے خوابید!
دیده بودم کہ بہ آشپزخانہ سپاه
مے رفت ودر اتاق پیرمردهاے آشپز مے خوابید.
بعدها فهمیدم کہ این بندگان خدا نیمہ هاے شب بلند مے شوند و مشغول عبادت و نمازشب و قرآن هستند و ابراهیم هم شبها رابا آن ها مشغول عبادت مے شود.
براے اینکہ در حضور رفقایش ریانشود بہ آنجا مے رود.
#و پاسے از شب را(ازخواب برخیزو)
قرآن(ونماز)بخوان،
این یک وظیفہ اضافے براے توست.
امیداست پروردگارت تورا بہ مقامے درخور ستایش برانگیزد.
(اسرا/۷۹)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#بزرگترین دشمن💖
🔹#قسمت دوازدهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
معمولا آیہ ے و جعلنا در سوره یاسین را مے خوانند تااز مشکلات و دشمنے دشمنان درامان باشند.
ابراهیم مرتب این آیہ را مے خواند.
حتے زمانے کہ در شهر بود!
رفقایش پرسیدند:الان کہ دشمنے وجود نداره براے چے و جعلنا مے خوانی؟
ابراهیم مکثے کرد و گفت:
مگہ فراموش کردید کہ بزرگــــترین دشمن مـــا شیطـــان است!؟
#در پیش روے آنان سدے قرار دادیم و در پشت سرشان سدے
و چشمانشان را پوشانده ایم،
لذا نمے بینند.
(یس/۹)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💖#بزرگترین دشمن💖 🔹#قسمت دوازدهم🔹 🔸#خدای خوب ابراهیم🔸 معمولا آیہ ے و جعلنا در سوره یاسین را مے خوانن
💖همیشہ با قرآن💖
🔹#قسمت سیزدهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
هرجاکہ بود،همواره با قرآن انس داشت.
مے دانست قرآن براے انسان مؤمن،
شفل و رحمت است.
وقتے مے دید رفقایش بیکارنشستہ اند و ممکن است بہ غیبت و...گرفتار شوند،چندجلد قرآن مے آوردو باهم مشغول خواندن و دقت در معانے قرآنے مے شدند.
ابراهیم همیشہ در وسایل شخصے خودش یک جلد قرآن باترجمہ داشت.
#واز قرآن آنچہ را کہ براے مؤمنین شفا و رحمت است فرومے فرستیم (شفا از امراض معنوے و اجتماعے)
وبر ستمکاران جززیان(روحے و اجتماعے)نمے افزاید.
(اسرا/۸۲)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#وقت نمـــاز صبح💖
🔹#قسمت چهاردهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
همراه ابراهیم با اتومبیل شخصے،
راهے جبهہ بودیم.
پشت فرمان بودم و ابراهیم کنارمن خوابیده بود.
نیمہ هاے شب دیدم کہ هرچنددقیقہ یکبار از خواب مے پرد و ساعتش را نگاه مے کند!
گفتم:چے شده؟بگیربخواب.
گفت:نہ،دیگہ وقت خواب نیست.
اولین نمازخانہ بین راه توقف کن.
نزدیک اذان صبحہ.
درروایات بسیار تاکید شده کہ انسان مؤمن،باید نماز صبح را اول وقت و با دقت اقامہ کند.
چراکہ این نماز مورد توجہ فرشتگان شب و روز است ک برکات بسیارے براے انسان دارد.
#نماز(هاے واجب)را هنگامے کہ خورشید از وسط آسمان مے گذرد تا آن گاه کہ تاریکے شب بہ نهایت مے رسد برپادار،و نماز صبح را نیز هنگام طلوع فجروبجاے آور کہ قطعا نماز صبح مشهود فرشتگان شب و روز است.
(اسرا/۷۸)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#قــــول و قـــــرار💖
🔹#قسمت پانزدهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
زنگ زدبہ منزل ما و براے ساعت شش قرار گذاشت کہ دنبال من بیاید وبہ جایے برویم.
درست راس ساعت شش زنگ خانہ را زد!
رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است.
باتعجب گفت:چرا حاضر نیستی؟
گفتم:من فکر کردم شما هم مثل بقیہ رفقا وقتے قرار مے گذارے با تاخیر حاضر مے شوی!
عصبانے شد و گفت:یعنے چے؟
انسان باید هرطورشده بہ قول و قرارش عمل کنہ.
نشنیدے خداوند مے فرماید:
#اے کسانے کہ ایمان آورده اید،
بہ پیمانها(و قرارها و قراردادهایے کہ مے بندید)وفا کنید.
(مائده/۱)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💖#حجاب در قرآن💖
🔹#قسمت شانزدهم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
یکبار مے خواستم جوراب رنگے و نازک بپوشم و از خانہ بیرون بیایم.
ابراهیم جلو آمد و گفت:
خواهرجان،سعے کن وقتے ازخانہ بیرون مے روے درمقابل نامحرم جلب توجہ نکنی.
ابراهیم خیلے درمورد حجاب بامن صحبت کرد و با لحن مهربان و بدون اینکہ دستور بدهد مرا راهنمایے مے کرد.
مے گفت:سہ بار در قرآن درمورد حجاب دستور داده شده.
اگر خانم ها حریم حجاب را رعایت بکنند،
خودشان کمتر موردتوجه و آزار افراد هوسران قرار مے گیرند.
#اے پیامبر،بہ زنان و دخترانت و بہ زنان مؤمنان بگو:پوشش هاے خودرا بر خود فروتر گیرند،این براے آنکہ شناختہ شوند و مورد آزار قرار نگیرند(بهترو)
نزدیکتراست،
و خـــدا آمرزنده مهربان است.
(احزاب/۵۹)
https://eitaa.com/setaregan_velayat313