ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#بسم_رب_الشهدا 🌷شهید حمید شمایلی محل تولد : بهبهان تاریخ تولد : 1342/11/27 تاریخ شهادت : 1363/
#زندگینامه_شهید
#حمیدشمایلی به تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۴۲ در #بهبهان متولد شد. اواخر سال ۱۳۵۶ که اندک اندک شعله های انقلاب اسلامی از زیر خاکستر زبانه می کشید، حمید مشغول تحصیل در دوم راهنمائی بود اما مانند بسیاری از همسالان خود، در تجمعات انقلابی و تظاهرات ها شرکت کرده و افتخار حضور در تظاهرات خونینِ ماه رمضان را که رژیم #طاغوت برای اولین بار در بهبهان ، دست خود را به خون مردم رنگین نمود، در کارنامه خود ثبت نمود.
@setaregan_velayat313
با #پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با آغاز فعالیت های جهاد سازندگی حمید به این نهاد برخاسته از متن انقلاب پیوست. #حمید پشت نیمکت های کلاس دوم دبیرستان نشسته بود که جنگ تحمیلی شروع شد .علی رغم مراجعات مکرر حمید به پایگاه های بسیج ، برای اعزام به جبهه ، به دلیل حضور دو برادر بزرگش در میادین نبرد ، از اعزام او ممانعت به عمل می آمد. با این حال حمید به ترفندی ، خود را به #سپاه سوسنگرد رساند و مدتی را در کنار مدافعان این شهر به #نبرد با متجاوزان #بعثی پرداخت.او پس از بازگشت از جبهه به تحصیل خود در مقطع سوم دبیرستان ادامه داد.
@setaregan_velayat313
پس از #عملیات ثامن الائمه(ع) حمید به آبادان رفت و به واحد مهندسی رزمی جهاد استان فارس ملحق شد. این جوان ، در کسوت سنگر سازان بی سنگر ، در عملیات #طریق_القدس حضوری فعال داشت و زیر سنگین ترین آتش دشمن به کار احداث خاکریز و جاده مشغول بود و پس از آن نیز در #عملیات فتح المبین به وظایف جهادی خود عمل نمود.
در عملیات « الی بیت المقدس» چند روز قبل از $آزادی خرمشهر ، هنگامی که حمید با بولدوزر مشغول احداث #خاکریز بود ، مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و مجروح شد که البته پس از چند ساعت با بدن مجروح دوباره به خط مقدم نبرد بازگشت.
پس از شرکت در عملیات #رمضان ، حمید، خرقه ی سبز #پاسداری از انقلاب اسلامی را بر تن نمود و در فروردین ماه ۱۳۶۲ به عضویت واحد مهندسی رزمی تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) درآمد و به فاصله کوتاهی، به «معاونت واحد مهندسی رزمی تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) »منصوب گردید.هر زمان مأموریت و کاری به او محول می شد با وجود مشکلات و کمبودهای موجود نه نمی گفت و با توکل بر خداوند متعال کارش را شروع می نمود.
@setaregan_velayat313
سرانجام در روز جمعه ، دهم فروردین ماه سال ۱۳۶۳ ،در منطقه عملیاتی #جزیره_مجنون_شمالی ، پس از ادای فریضه نماز ظهر و عصر ، همراه برادران همرزمش #بهروزی، #اندامی، #موسویون، #آبرومند و حاج #عبدالخالق_اولادی ، مورد اصابت راکت های #صدامیان قرار گرفت و بال در بال ملائک گشود.
شادی روح شهدا #صلوات
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#بسم_رب_الشهداء_والصدیقین
"و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"
«هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند،مردگانند!بلکه آنان زنده اند نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
گوشه ای از زندگینامه #شهید مدافع حرم #احسان_فتحی چم خانی بزرگ مردی از سرزمین آریو برزن
شهید مدافع حرم #احسان(امید) فتحی چم خانی (در همان روزهایی که مقارن بود با رجعت پیکرپاک برادرشهیدش که بعد از چندین سال جاویدالاثر بودن به وطن بازمی گشت) در روز ۱۲ اردیبهشت سال۱۳۶۹ در #شهر شهید پرور #بهبهان دیده به جهان گشود. نامش را احسان گذاشتند گویی میدانستند که تقدیرش به بالاترین درجات احسان و نیکو کاری رقم خواهدخورد.
#پدر بزرگوار شهیدان فتحی
در روستای دژ مهتابی زندگی میکرد،این بزرگوار از ایل بزرگ طیبی از طایفهٔ گیوه چرمی بودند و شغل ایشان کشاورزی بود.
( 1)
#برادربزرگ ایشان( #شهیدبارونی_فتحی)
باشروع جنگ تحمیلی شیفتهٔ جبهه حق میشود و به جبههٔ حق علیه باطل اعزام میشود،سرانجام این شهید عزیز در تیرماه سال ۱۳۶۱ در #عملیات رمضان محور #ڪوشک ڪ به درجه رفیع شهادت نائل میشوند.
با به دنیا آمدن #شهیداحسان_فتحی امید و دل خوشی و چشم چراغی بود برای خانواده ایشان.
که خانواده ایشان همیشه او را #امید صدا میزدند چون مایهٔ شوق و امید بود و باعث می شد هرروز روح امید به خداوند در زندگی پنج خواهر دلسوخته و پدر و مادر مهربان بدمد. احسان با مهر و محبتی که داشت با تبسم های زیبا و چهرهٔ معصومانه اش به خانواده صفا و صمیمیت میبخشید.
درحالی که #احسان فقط ۶سال داشت #پدر بزرگوار ایشان دار فانی را وداع میگوید و احسان امید و پشتوانهٔ خواهران و مادری پیر میشود.
احسان دوره دبستان خود را در #مدرسه ۵آذر ودوره راهنمایی را در مدرسه #شهیدبهشتی میگذراند و با پایان رساندن دوره دبیرستان موفق به دریافت مدرک #دیپلم از هنرستان کار دانش شهدای شیمیایی (بهبهان) شد.
( 2 )
در دوران نوجوانی در #مسجد محل خود(مالک اشتر بهبهان) شروع به فعالیت در زمینه های مختلفی همچون بسیج و مراسمات هیئت و فعالیت های فرهنگی میکند و همیشه در بین دوستان خود شخصیتی دوست داشتنی و مهربان و ورزشکاری با اخلاق بود. ایشان در کنار فعالیت هایی که در زمینه های مختلف داشت از ورزش (فوتبال) نیز غافل نماند میخواست همانگونه که مولایش علی(ع) در دعای خود از خدا میخواهد
"یا رب قو علی خدمتک جوارحی"
مصداق این دعا باشد تا در راه خدمت به دین حق قوی و نیرومند گردد به همین خاطر بود که بسیاری از دوره های سخت و طاقت فرسای نظامی را در مدت کوتاهی به پایان رساند.
با توجه به عشق و انس و الفتش به بسیج وسپاه،لباس مقدس #پاسداری را زیبنده خود دید و درسال ۱۳۹۰ به عضویت #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تیپ تکاور امام حسن مجتبی(ع) در می آید و در گردان حضرت رسول(ص)شروع به خدمت میکند و با گذراندن دوره های مختلف همچون تکاوری و چتر بازی و مأموریت های مختلف و آمادگی کامل برای مأموریت های مختلف درون مرزی و برون مرزی را داشته باشد.
در همین دوران بود در فعالیت های مذهبی شهرستان و #هیأت(امام حسن عسکری«ع») شرکت میکرد،در مسجد مالک اشتر بهبهان فعالیت فرهنگی و مذهبی خود را روز به روز افزایش میداد.از نظر اخلاقی روحی آسمانی داشت و در هر فرصتی که پیش می آمد از زندگی و راه ( 3 )
و رسم شهدا میگرفت.در اکثر روزهای هفته در کنار مزار برادرشو دیگر شهدا حضور میافت و به نظافت و شست وشوی قبور شهدا
می پرداخت و از آنها طلب شهادت میکرد.به گونه ای که همهٔ دوستان او میدانستند که او به شهدا و اهل بیت و مقام رفیع شهادت علاقهٔ عجیبی دارد.
ایشان در ساخت مرقد شهدای گمنام همانند کارگری ساده در سرما و گرما، خالصانه برای شهدا از هر کمکی که بود دریغ نمیکرد.
همیشه خوش برخورد بود و لبخند به چهره داشت و در سختی ها و مشکلات این روحیه را حفظ میکرد.بدون تعلقی به رنگ و مادیات زندگی،ساده غذا میخورد و ساده لباس میپوشید و نسبت به زندگی قانع بود.
در بین خانواده،دوستان،همکاران و اهل محله به اخلاقی نیکو و پسندیده،سخت کوش و فداکار شهرت داشت. فردی بود که در حد توان خود به فقرا و نیازمندان کمک میکرد،در انجام فرایض دینی کوتاهی نمیکرد و در اکثر اوقات نمازش را اول وقت میخواند سعی میکرد در هر کجا که بود خود را به نزدیکترین مسجدبرای خواندن نماز جماعت برساند. برای خواندن نماز شب و نماز جمعه خود را مکلف میدانست.
در دانشگاه آزاد اسلامی بهبهان در رشته تربیت بدنی مشغول به تحصیل شد.
( 4 )
با شروع فعالیت های تکفیری و کشتار انسانهای بی گناه،علاقهٔ فراوانی برای حضور در جبهه و دفاع از حریم آل الله و حضرت زینب(س) نشان میداد و همیشه از ظلم وستم و کشتار انسانهای بی گناه اظهار تاسف مینمود و می گفت: «اسلام در خطر است و باید از ¬¬
از آنجایی که ایشان تک پسر خانواده بودند و برادرشان نیز به شها
✨شبِ قدر است. شبِ نوشته شدن سرنوشتها ...
✨قدرِ #شب_قدر را تو دانستی شهید...
✨وقتی صدای نالههایت در روضهی حضرت زهرای حاج آقا مجتبی تهرانی پیچید، سرنوشتت را نوشتند...
آنجا که چون ابر بهار اشک میریختی و از خدا
اول #تقوا میخواستی بعد #شهادت؛ در سرنوشتت نوشتند که او از متقیانِ شهیدِ راه زینب(س) است. به #پاسداری حرم انتخابش کنید.
و تو #رستگار شدی...
✨نَفَست حق بود آقا روح الله...
راستی در کنار امیرالمومنین علی(ع) قرآن سر گرفتن چگونه است؟
✨بیا و در شبِ قدر از آسمانها برای ما هم #دعایی کن. از همان رزق و روزی که برای خود خواستی برای ما هم بخواه.
✨در شبِ قدر یادت کردیم، در عالم بالا یادی زِ ما کن.
📌شبِ قدر به یاد شهید مدافع حرم #روح_الله_قربانی و سایر شهدای عزیز مدافع حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#یادشان_باصلوات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#همسر_شهید: آقاهادی وصیتی که به من کردند این بود↯↯
📜فاطمه عزیزم! #احترام به پدرو مادر را فراموش نکنید🗯 بدانید #پاسداری از انقلاب اسلامی و اطاعت از ولایت فقیه #واجب است
📜اگر روزی برای من #اتفاقی_افتاد و کلاً در همه اتفاقات زندگی به خداوند توکل کنید🙏 هر اتفاقی پیش خداوند #حکمتی دارد، از خدا بخواهید هرچه #صلاحه زندگیتان هست همان شود👌
#شهید_هادی_شجاع
#شهید_مدافع_حرم 🌷
https://eitaa.com/setaregan_velayat313