بسمه تعالی
می روم پایِ پیاده ، از نجف تا کربلا
می روم با پایِ دل ، تا بارگاهِ کبریا
کربلا عرشِ خداوند است بر رویِ زمین
می روم تا بارگاهِ نور، تا عرشِ خدا
می روم تا پشتِ پا بر هر چه غیر از او زنم
می روم تا که شوم از هر چه غیر از او ، رها
هر که می خواهد که مولائی شود همچون زُهَیر
زودتر باید شود از وادیِ دنیا ، جدا
عقل می گوید :«مسیری سخت در پیش است ، آه _
راه طولانیست» ، اما عشق می گوید:«بیا»
هر چه پیش آید خوش آید در مسیرِ عاشقی
کربلا لبریز از کرب است و مملو از بلا
این شعارِ عاشقانِ صادقِ این مکتب است:
«سر به راهِ دوست باید داد ، بی چون و چرا»
می روم با این تنِ بیمار و روحِ دردمند
تا کنارِ آن طبیبِ درد هایِ بی دوا
خاکِ پایِ حضرتِ ارباب ، دارویِ من است
می روم تا یابم از خاکِ کفِ پایش ، شفا
چارهء بیچاره ای مانندِ من ، غیر از تو کیست؟!
یا حسین ابن علی! ، ای بینوایان را نوا
تشنهء آن دست های از بدن افتاده ام
تشنهء سقایِ عطشانم ، علمدارِ وفا
می روم تا که به مشکِ پاره اش ، بندم دخیل
تا که از آن مشکِ خالی ، دل شود پُر از صفا
می روم اما ندارم باور آیا این منم؟!
عرشِ پاکِ حق کجا و ذره ای چون من کجا؟!
نینوائی می شدم ای کاش ، یارب! دیر شد
جانِ اصغر ، قبلِ موتم ، نینوائی کن مرا
پیروزی اسلام ناب محمدی بر کفر غربی و صهیونی
دمادم(((صلوات)))
#امام_حسین
#کربلا
#اربعین
#مشایه
#طریق_الاقصی
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
یک متن ادبی بلند به نام((حماسهء عشق)) دربارهء قیام جاودانه آقا اباعبدالله الحسین(صلوات الله و سلامه علیه)
این متن را حدود ۲۵ سال پیش نوشته ام
بسمه تعالی
از کجا آمده بود؟!
او آمده بود از سمت خدا
از کنار دیوارهای ترک خورده تنهایی
از درون خانهای خشتی
که درِ چوبیاش پرپر شدن گل یاس را به خاطر داشت
او آمده بود از کلبهای محقر
که ساکنانش به گدایان انگشتر سلیمان میدادند
او آمده بود از آن خانه کوچک که خدا در آن میزیست
از آن خانه کوچک که خدا در آن تنها بود
از آن خانه کوچک که خدا در آن اشک میریخت
از آن خانه کوچک که خدا از در و دیوارش میبارید
از آن خانه کوچک که خدا در آن خانه خود را شناخت
او آمده بود از دیار آینههای بی غبار
از نشستگاه آیههای آبی آسمان
از دشت تبسمهای بیریا
از رهگذار مهوشان شهر آشوب
او آمده بود از پشت دریاها
از پشت امواج دلهای دریایی
از پشت چشمهای بارانی ابرهای سخاوتمند
از پشت کوههایی که سیل معارف از آنها جاریست
از پشت چشمههایی که عشق از آنها میجوشید
او آمده بود از آنجا که ده سالگانش السابقون السابقونند
از آنجا که پدربزرگهایش فقط دو کمان از خدا فاصله دارند
از آنجا که پدرانش والی ولایت عشقند
از آنجا که مادرانش همتای ساقی کوثرند
از آنجا که برادرانش شبیهترین به آفتابند
از آنجا که خواهرانش زینت پدرانند
او آمده بود از کنار سفرهای که نان گندم به خود ندید
او آمده بود از کنار کفشهای وصلهدار خدا
همان خدایی که بردگان را برادر بود
و یتیمان را پدر
همان خدایی که خونش را در خانه خودش ریختند
او آمده بود از همنشینی با خدا نشینان خاک آلود
از هم صحبتی با خداگویان از خود لال
او آمده بود از اوج آزادگی و عزت
از فراسوی جانبازی و شجاعت
از ماورای مردانگی و مروت
از ارتفاع افتادگی و قدرت
او آمده بود از بالاترین مکان گذشت
از بالاترین جای ایمان
از بالاترین نقطه خودنخواهی و خداخواهی
او آمده بود از آنجا که عمری مأمن دلهای رمیده بود
از آنجا که زمانی بهشت زمین بود
از آنجا که روزگاری دانایان را میستودند
از آنجا که روزگاری عفت پاسداری میشد
از آنجا که روزگاری ساکنینش هر صبح دلشان را آب و جارو میکردند
از آنجا که روزگاری مردمش هر شب با وضو میخوابیدند
از آنجا که روزگاری اهالیش اهل عشق بودند و معرفت
او از دیار آینهها آمده بود
از سرزمین نورانی نیایشگران همواره با خدا
به کجا آمده بود؟!
او آمده بود به سرزمین کرب
به صحرای بلا
به دشت اندوه
به مکان غصه
به ولایت آه
او آمده بود به کویری که تشنه خون بود
آن هم تشنه خون خدا
او آمده بود به بیابان بیرحمی
به نمکزار زخمهای کهنه دل
به خاک غربت
او آمده بود به مسلخ عشق
به آنجا که جز نکو را نمیکُشند
به آنجا که جز عاطفه را سر نمیبرند
به آنجا که جز مهربانی را گردن نمیزنند
به آنجا که جز آبرو را نمیریزند
به آنجا که جز دنیا را نمیبینند
به آنجا که جز به شهرت نمیاندیشند
او میخواست به جایی برود که حضورش را طلبیده بودند
به آنجا که مژده رسیدن میوههایش را به او رسانده بودند
به غربتکده علی
به اشکستان حیدر
به شهر یتیم بچگانی که بیعلی یتیمتر شده بودند
اما چه دنیا پرست مردمی او را طلب کرده بودند
هرچند که میشناخت آنان را
آن ددمنشان پست دنیا دوست را
آن پلیدان سراپا رنگ را
آن نامردمان نامرد مُردار خوار از مردی دور را
آن بیحرمتان ننگ اندیش چند صد روی را
اما به خیال آنکه شاید کسانی باشند که یاریش کنند
بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی
(((صلوات)))
صفحه ۱
#امام_حسین
#قیام_عاشورا
#کربلا
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
میخواست به کوفه برود
به کوفه شهر پیمان شکنان
شهر بیوفاییها
اما نگذاشتند
به او گفتند باید به راهی برود که نه به سوی مدینه رسول باشد
و نه به سوی آنجا که هزاران مشتاق ظاهری داشت
و او آمده بود به داغستان لالههای بی سر
به جایی که هزاران گرگ در کمین بودند
و کرکسانی بسیار در انتظار
به جایی که خارچه های فراوان داشت
به جایی که لبها ترک برمیداشت
به جایی که دستها بریده میشد
به جایی که سرها از بدن جدا میگشت
به جایی که گلوها هدف قرار میگرفت
به جایی که به صورت نحیف دخترکان سه ساله سیلی میخورد
به جایی که حرمت و حریم محرمان خدا میشکست
او با که آمده بود؟!
او آمده بود با تمامی یارانش
که هفتاد و دو تن بیش نبودند
و ای کاش پدرش این تعداد یار داشت
که اگر داشت ، زنازادهای باقی نمیماند تا بر بوسهگاه رسول تیغ بگذراند
او آمده بود با تمامی سربازانش
که کوچکترین آنان بزرگترین حادثه را آفرید
و تو ای برادر!
آیا تاکنون
در هیچ جای تاریخ دیده یا شنیدهای؟!
که نوزادی شش ماهه با گلو به نبرد با تیرهای تیز شقاوت برود؟!
و بدین سان بود که علی کوچک باب الحوائج شد
گشاینده درهای بسته
باز کننده گرههای کور
او آمده بود با تمامی برادرانش
با آنان که خون شیر بیشه شرف و شجاعت و شعور در رگهایشان جاری بود
او آمده بود با عباس
علمدار بی دست
ساقی بی مشک
او آمده بود با عباس
فرزند فاطمه ای که ام البنین نام داشت
او آمده بود با عباس فرزند فاطمهای که خود را کنیز زهرا میدانست
او آمده بود با عباس با او که آب تشنه لبانش بود
با او که آب عطش ناکش بود
با او که آب بی تابش بود
با او که آب مجنون صحرای عطش زده لبهایش بود
او آمده بود با عباس
با او که تشنه حسین بود نه تشنه آب
با او که آب را برای حسین میخواست نه برای خود
با او که آب را برای قهرمان کوچک همان حادثه آفرین بزرگ میخواست نه برای خود
او آمده بود با عباس
باب الحوائج دیگر
با او که ماه هاشمیان بود
او آمده بود با همه باوفایان زمین
با همه دنیا نخواهان دنیا
با همه بیریا مردان آزاده
با همه از جان گذشتگان جهان
و چه اندک بود تعداد آنان
و چه زیاد بود تعداد بیوفایان دنیا دوست
و ریاکاران دور از ایثار
اف بر زمین
اف بر دنیا
و ننگ بر آن مردان نامرد زیاد
بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی
(((صلوات)))
صفحه ۲
#امام_حسین
#قیام_عاشورا
#کربلا
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
او برای چه آمده بود؟!
او آمده بود برای درمان دردهای دردمندان
برای نوازش غنچههای تشنه و بیباغبان
برای برطرف کردن اندوه گلیم نشینان خاک
او آمده بود برای رسیدگی به حال بی کسان افتاده
برای به پا کردن خیمه افتاده عشق
برای برافراشتن بیرق پاکدامنی
برای سامان دادن حقایق سرگردان
او آمده بود برای بستن زخم شاخههای شکسته درخت صداقت
برای حمایت کردن از رسالت مظلومترین مذهب
برای به پرواز درآوردن مرغان در خود اسیر
برای آزاد کردن زندانیان شب
برای هدایت کجروان سردرگم
او آمده بود برای زنده کردن مردگان متحرک
برای دمیدن روح تعهد در جسمهای بیاحساس
برای روح بخشیدن به جسمهای تماماً تن
او آمده بود برای نشان دادن نشانی دوست
به آنان که از دوست نشانی نداشتند
به آنان که نشانی دوست را گم کرده بودند
به آنان که دشمن را دوست میپنداشتند
به آنان که دشمن را دوست میداشتند
او آمده بود برای گفتن حقایق
برای افشا کردن ناراستان کج محور
برای رساندن واقعیت
او آمده بود برای به سلامت عبور دادن انسان
از گذرگههای مخوف
برای گرفتن دست انسانهای کور به ظاهر بینا
برای نجات نفس سرکش انسان
از افتادن در درههای تاریک تباهی
او آمده بود برای امر کردن به معروف
و نهی کردن از منکر
برای امر کردن به تقدس
و نهی کردن از ناپاکی
برای امر کردن به تفکر
و نهی کردن از بیخیالی
برای امر کردن به عزت
و نهی کردن از ذلت
او آمده بود برای روشن کردن چراغ خاموش شده انسانیت
برای به یاد آوردن الفبای از یاد رفته مسلمانی
برای یاد دادن چگونه زیستن
و چگونه مردن
او آمده بود برای سیراب کردن کامهای تشنه نور
برای خالی کردن دلها از سیاهی ظلمت
برای پر کردن یادها از خدا
برای لبریز کردن چشمها از باده عشق
برای سوق دادن پاها به سوی صراط المستقیم
برای رساندن دستها به آسمان پاک
و ای برادر! با چنین کسی باید چه میکردند؟!
و سزاوار او چه بود؟!
باید چشمها را فرش راهش میکردند
باید به مژگان غبار از پایش میگرفتند
باید گرد و خاک پایش را سرمه دیدگان میکردند
باید به خاک پایش میافتادند
باید سر بر سرِ پیمان او میباختند
باید «هل من ناصراً ینصرنی» او را لبیک میگفتند
باید به فدایش میشدند
باید هرچه او امر می کرد ، میکردند
و هرچه او نهی میکرد ، نمیکردند
باید به پای آن سرو روان ، جان را روان میکردند
باید از خود میبریدند
و به او میرسیدند
باید عاشقانه به طواف کعبه وجودش میرفتند
و پیشانی بر مُهر مِهر او میسائیدند
بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی
(((صلوات)))
صفحه ۳
#امام_حسین
#قیام_عاشورا
#کربلا
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
اما با او چه کردند شب ضمیران دور از نور؟!
آبش ندادند
راه را بر او بستند
از او دل بریدند
رو در رویش ایستادند
با تیغ به استقبالش آمدند
با تیغ به جنگش رفتند
با تیغ پیکر مردانه علی اکبرش را پاره پاره کردند
در عین بیکسی رهایش نمودند
دست از یاریش شستند
پای از رکابش گرداندند
با تیر به پیشوازش آمدند
با تیر هدفش گرفتند
با تیر گلوی کوچک و نحیف و عطش زده علی اصغرش را نشانه رفتند
از یادش بردند
بیخیالش گشتند
به فکرش نبودند
او را از خاطر زدودند
جسم پاک یاورانش را به خاک انداختند
تن شریف همراهانش را به خون کشیدند
بدن نیمه جان قاسمش را پایمال سم اسبان کردند
به گفتار صادقانهاش گوش ندادند
حرفهای بیریایش را با دل نشنیدند
در خطابههای خیرخواهانه اش اندیشه نکردند
پشتش را خالی کردند
پشتش را شکستند آنگاه که دستان علمدار آب آورش را از تن جدا کردند
تیغ بر فرق پدرش زدند
پهلوی مادرش را شکستند
زهر در کام برادرش ریختند
سرش را بر سر نیزه کردند
خواهرانش را
کودکانش را
به اسارت درآوردند
اما او برای همیشه ماند
چون او آمده بود که بماند
و اگرچه رفت با تن بیسر
این رفتن ماندنی جاودانه بود
رفتن او حماسهای بود برای جاودانه ماندن عشق
حماسه او برای دین بود نه دنیا
برای ارزش بود نه ننگ
برای خدا بود نه خود
او برای ریختن خون دیگران به عرصه نیامده بود
او برای خون خود دادن به میدان آمده بود
چرا که میدانست و یقین داشت آن هنگام که عشق در خطر است
عاشقانه خون دادن تنها تکلیف است
حماسه او از جنس هجوم نبود
حماسه او دفاع از حریم و حرمت عشق بود
حرمتی که نامحرمان آن را شکسته بودند
حماسه او شکستن سکوت صبر بود
آن هنگام که دین دنیا شده بود و دنیا دین
آن هنگام که ارزش ننگ شده بود و ننگ ارزش
آن هنگام که هر حرام حلال انگاشته میشد و هر حلال حرام میشد فرض
حماسه او
پشت پا زدن بر تمام رنگها بود
جز رنگ یک رنگی
حماسه او از یاد زدودن تمامی حرفها بود
جز حرف تحریف نشده خدا
حماسه او دل کندن از همه چیز بود
جز یک چیز
آن هم مهر عاشق بود به معشوق
حماسه او میلاد دوباره عزت بود
و مرگ همیشه ذلت
حماسه او تکرار بندگی بود در زمین
حماسه او آفرینش مجدد عشق ورزیدن عاشق بود به معشوق
حماسه او وفا کردن به پیمان ازلی انسان بود با خدا
آری حسین با حماسهاش
تضمین کرد جاودانه ماندن عشق را
و تا عشق هست
حسین نیز خواهد بود
بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی
(((صلوات)))
صفحه ۴
#امام_حسین
#قیام_عاشورا
#کربلا
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
بسمه تعالی
بلبل اکنون سویِ گُل برگشته است
زائرِ آن عشقِ پرپر گشته است
او چهل روز است از عشقش جداست
سخت او دلتنگِ دلبر گشته است
چشمِ او می بارد اما سرخ رنگ
او دلش در خون شناور گشته است
داشت روزی بال و پر، حالا ولی_
بلبلی بی بال و بی پر گشته است
کیست این بلبل که از افغانِ او
چشم هایِ سنگ هم تر گشته است؟!
زینب است او؟! ، او که قدش خم نبود
سروِ حیدر، مثلِ مادر گشته است
خم شبیهِ مادرش خیرالنسا
زینب از داغِ برادر گشته است
چشمِ برق از برقِ اشکش ، گشته کور
گوشِ رعد از ناله اش ، کر گشته است
هر کدام از واژه هایِ نوحه اش
شعله ور مانندِ آذر گشته است
گفت زینب :《قبرِ خورشیدم کجاست؟!
بی جمالش ، کور خواهر گشته است》
دید یک گودال ، داغش تازه شد
دید خنجر ، مستِ حنجر گشته است
دید آن جائی که مادر بوسه زد
بوسه گاه تیغ و خنجر گشته است
ناگهان زینب دو تا خورشید دید
دید شاهِ عشق ، بی سر گشته است
دید دارد می دَوَد ، مانندِ باد
حمله ور بر قلبِ لشکر گشته است
آسمان آوار شد ، وقتی که دید_
اربا" اربا نعشِ اکبر گشته است
تیرِ تیزی دید ، افغان کرد و گفت:
تشنه اینجا ، کُشته اصغر گشته است
دید نعلی ، گفت اینجا قاسمم_
پایکوبِ اسب و استر گشته است
پاره مشکی دید ، دنیا تیره شد
وای زینب باز مضطر گشته است
یادش آمد ظهرِ عاشورایِ خون
دید بی سر ، هر چه افسر گشته است
دید کفتارانِ بزدل زنده اند
مرده اما هر تکاور گشته است
گفت :《 تا عباس دارم نیست غم
سدِّ کفر، این کوه پیکر ، گشته است
خیمه ام برجاست ، می دانی چرا؟!
چون ستونش این صنوبر گشته است》
گشت امیدِ زینب اما ناامید
دردِ او ، مافوقِ باور گشته است
خیمه ها را دید زینب شعله ور
قلبِ بانو ، شعله ورتر گشته است
دید زینب ، پاره و بی گوشوار
گوشِ یک مهپاره دختر گشته است
از سر زنها که چادر رفت ، گفت:
《کشته عباسِ دلاور گشته است》
نوحه خوان زینب ، ملائک سینه زن
خونفشان ، چشمِ پیمبر گشته است
ذوالفقارِ تیز را پنهان کنید
گوئیا بی تاب ، حیدر گشته است
زینبِ محزون! ، بیا نفرین نکن
تَنگ ، خیلی خُلْقِ داور گشته است
کربلا شد بیت الاحزان ای خدا!
نو ، غمِ زهرایِ اطهر گشته است
بی رمق افتاده این سو ، جبرئیل
آن طرف ، بی هوش زعفر گشته است
آمد اسرافیل ، نالان ، خشمگین
عمرِ دنیا ، یارب! آخر گشته است؟!
اربعین است ای خدا! ، یا روزِ حَشْر؟!
من گمانم روزِ محشر گشته است
بر وجود مقدس آقا امام حسین(صلوات الله علیه) و حضرت زینب(سلام الله علیها) و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات هماره رهبر عزیزمان امام خامنه ای(مدظله العالی) و پیروزی اسلام ناب محمدی بر کفر جهانی
دمادم(((((صلوات)))))
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#کربلا
#اربعین
#طریق_الاقصی
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
بسمه تعالی
عشق یعنی نورِ رویِ مصطفی
عشق یعنی عطر و بویِ مصطفی
مصطفی ، ایمانِ مطلق در زمین
برترین پیغمبرِ حق در زمین
مصطفی ، گنجینهء گفتارِ حق
شهرِ علم و مخزن الاسرارِ حق
مصطفی ، حق و حقایق را دلیل
خلقتِ کُلِ خلایق را دلیل
مصطفی ، روحِ حقیقت ، اصلِ عشق
موسمِ دلدادگی و فصلِ عشق
احمد! ای آئینهء آئینه ها
ای تو عشقِ سینهء بی کینه ها
تا مکانِ لامکانی ، دو کمان_
داشتی تو فاصله ، ای مهربان!
یا محمد(ص) ! در زمین ، تو سرمدی
در سما تو شُهره بِسْمِ احمدی
از حجازی ، دل ولیکن جایِ تو
خاکیان فی الجمله خاکِ پایِ تو
سینه چاکت شد قمر ، ای آفتاب!
شب شد از رویت سحر ، ای آفتاب!
پورِ ابراهیمی و حق را حبیب
مرتضی را جانی و ما را طبیب
یا محمد(ص) ! ، دلبران را دلبری
بر همه پیغمبران ، پیغمبری
عاشقان را عقل ، کی در سر بُوَد؟!
عاشقان را عشقِ تو ، رهبر بُوَد
هر چه لیلی هست ، کُلْ مجنونِ تو
مرشدِ روحُ الْاَمین ، هارونِ تو
عشق ، تنها شعله ای از رویِ توست
عطر ، تنها شمه ای از بویِ توست
گم درونِ سینه ات ، هفت آسمان
هفت دریا ، در دلِ پاکت ، نهان
گُل ، حدیثی از لبِ بشکفته ات
قند ، تنها واژه ای از گفته ات
آینه ، تصویری از یک روئی ات
جلوهء لبخند ، از خوش خوئی ات
صبح ، آن لحظه که برداری نقاب
شب ، زمانی که نباشی بی حجاب
ای به توصیفت ، زبان ها جمله لال
برتر از آنی که گنجی در خیال
تو طلوعِ مهرِ نورانیتی
تو فروغِ صبحِ روحانیتی
چلچراغِ روشنِ هر خانه ای
یا محمد(ص) ! ، شمعِ هر کاشانه ای
بر کویرِ سینه ها ، باران توئی
مرهمِ رخمِ دل افگاران توئی
خنده ای تو ، بر لبِ افسرده ها
روحِ امیدی ، تو بر دلمرده ها
عقل ها ، درمانده اند از کارِ تو
در تعجب جمله از اسرارِ تو
روح را کردی تو در پائین رها
جسم را اما تو بردی تا خدا
مِهرِ تو ، یخهای دل را آب کرد
دستِ تو ، بتخانه را محراب کرد
شاد کردی سینه هایِ خسته را
باز کردی قفل هایِ بسته را
لالهء پژمرده را دادی تو آب
سایه افکندی به هر قلبِ کباب
رستگاری را تو دادی یادمان
کردی از بندِ هوس ، آزادمان
نور تاباندی تو بر دل هایِ تار
رام شد با دستِ تو ، هر گرگِ هار
کجروان را تو نمودی راهِ حق
تو گشودی بر همه درگاهِ حق
یأس را از سینه ها کردی تو دور
کاشتی در دل ، امید و شوق و شور
یا محمد(ص) ! ، ای زِ خوبان ، خوبتر
ای زِ هر محبوبه ای ، محبوبتر
یک نگاهی بر منِ آواره کن
چارهء کارِ منِ بیچاره کن
من دلی در سینه دارم ، پُر زِ درد
هم درونی چون زمستان ، سردِ سرد
کن تو درمان، این دلِ پُر درد را
یعنی آتش زن ، درونِ سرد را
چونکه از احمد ، کمی گفتم سخن
یادِ من آمد ، دلیری صف شکن
صف شکن مردی ، بنامِ مرتضی
شیرِحق ، شمشیرِ شب سوزِ خدا
مردِ مردستان ، یلِ دُلْ دُلْ سوار
صاحبِ شمشیرِ تیزِ ذوالفقار
یکه تازِ عرصه هایِ تن به تن
شیرِ مَرْحَب کُش ، یلِ خیبر شکن
دست و بازویِ خداوندِ نمیر
حیدرِ صفدر ، شهِ مردان ، امیر
مرشد و استادِ جبریلِ امین
حیدرِ کرار ، امیرالمومنین
بر وجود مقدس آقا رسول الله ، رحمهً للعالمین ، خاتم النبیین ، حضرت محمد مصطفی(صلوات الله و سلامه علیه) و بر وجود مقدس مولای عقل و عشق ؛ علی(علیه آلاف تحیه و ثنا) و تعجیل در فرج فرزندشان ، حضرت صاحب العصر و الارض و الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، دمادم(((((صلوات)))))
#شهادت_پیامبر_اکرم
#امام_حسن
#رحمهً_للعالمین
#کریم_اهل_بیت
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
56.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت کریم اهل بیت (علیهم السلام) آقا امام حسن مجتبی ( صلوات الله و سلامه علیه) تسلیت باد
بر وجود مقدسش
و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
و سلامتی و توفیقات هماره نائب بی نظیرش امام خامنه ای (مدظله العالی)
دمادم (((صلوات)))
#امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی
#کریم_اهل_بیت
#امام_زمان
#امام_خامنه_ای
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
68.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز آغاز امامت و ولایت آخرین ناجی انسان/آن آخرین تبر به دوش بت شکن از نسل خلیل/آن ذخیرهء خدا/آن درهم شکنندهء شوکت ستمکاران/آن ویران کنندهء بنیادهای شرک و نفاق/آن درو کنندهء شاخه های گمراهی/آن محو کنندهء اندیشه های باطل/آن قطع کنندهء ریشه های دروغ/آن نابود کنندهء سرکشان/آن عزت دهندهء دوستان/آن خوار کنندهء دشمنان/آن صاحب روز پیروزی/آن برافرازندهء پرچم هدایت/آن زادهء راه راست/آن فرزند خبر بزرگ/باقی ماندهء خدا در زمین/چشمه زندگی/شمشیر کشیده حق/مِهرِ تابنده در ظُلُماتِ زمین/سرفصلِ شکوفایی انسان/بهارِ مردمان/فصلِ اعتدال خلایق/طراوتِ روزگار/سرسبزیِ دوباره تاریخ/روحِ مذهب/خودِ دین/فرماندهِ کل هستی/یاورِ حقیقت/شورنده بر غیر خدا/درهم شکنندهء کاخ کفر/شمشیرِ تیزِ قهرِ خدا/مرکزِ پیدایش زمان/مدارِ روزگار/محورِ گردونه وجود/پیمانِ تخلف ناپذیر الهی/رحمتِ بی پایان خدا/حافظِ راز های ربوبی/نظام بخشِ دین/خونخواهِ شهیدان/واسطهء بین آسمان و زمین/کانالِ رحمت حق بر خلق/تطهیر کننده زمین/وحدت بخشِ تمام صفوف/احیاگرِ مومنان/نابود کنندهء کافران/درهم شکنندهء جبروت کفر پیشگان/ناجیِ مستضعفان/نورِ خاموشی ناپذیر خدا
مبارک باد.
بر وجود مقدسش و تعجیل در فرجش(عج)
و سلامتی و توفیقات روزافزون نائب بی نظیرش امام خامنه ای (مدظله العالی)
دمادم(((صلوات_اللهم عجل لولیک الفرج_صلوات)))
#امام_زمان
#امام_خامنه_ای
#ظهور
#پایان_آمریکا
#پایان_اسرائیل
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
بسمه تعالی
((ما مسلمانان مقصر بوده ایم))
نــقــشــۀ شـــــــومِ روچـیـلـد* آخـر گـرفـت
قــــدس را قـــــــومِ سرآپا شر ، گـرفـت
تـیـــــرِ مَـکـــرِ ایـن گـــــــروهِ بــی شـرف
غـفـلـتِ مـــــــا را گـرفـت آخــــــر هــدف
غـفـلـتِ مـــــــا مـسـلـمـیـــن شـد یـارشـان
خــوابِ مـــا کـرد ایـن چـنـیــن بـیـدارشان
غــرقــه در دنــیـــــــــــایِ دون بـودیـم مـا
مَـسـخِ لـذاتِ زبـــــــــــــــــــون بـودیـم مـا
زرق و بـرقِ زنـدگــــــــــــی زد گـولـمـان
کـرد «مــــــــــالُ وَ الْـبَـنـون» مـشـغـولـمـان
مـــــا کــتـابـی مـثـلِ قــــــــــرآن داشـتـیـم
بـهـرِ ظـلـمـت ، مــهــرِ رخـشـان داشـتـیـم
چـشـم از رُخـسـارِ او بـسـتـیـم مـــــــــــــا
پـــایِ حـرفِ دیــو ، بـنـشـسـتـیـم مــــــــــــا
مـــــــــــا مـسـلـمــانـان ، مـقـصـر بـوده ایـم
چـون بـه قـــــرآن مـا عـمـل نـنـمـو ده ایـم
کـــــو «اَشِـــداءُ عَـلَــی الْکُـفــار»؟! کــــــو؟!
بـا پـلـیـدانِ زمـیــــــــن ، پـیـکـار کــــــو؟!
بـا مـحـمــد واقـعــاً هـسـتـیـم اگــــــــــــــر_
پـس چــــــرا هـسـتـیـم دور از یِـکـدِگــر؟!
پـس چــــــرا ایـنـقــدر بـا هـم دشـمـنـیــم؟!
چـــــاه بـهـرِ هـم چــــــرا مـا مـی کَـنـیـم؟!
چــــــــــاه بـایـد بـهـرِ دشـمـن کَـنـد و بَـس
کَـنـد بـایـد ریـشـۀ هـــــــــر خــار و خَــس
ای مـسـلـمــانـانِ عــالــم! پــیــــــرِ مــــــــا_
آیـتِ حـق ، حـضـرتِ روحِ خــــــــــــــــدا_
نـیـم قـرنِ پـیـش مــــــــــی گـفـت: «اتـحـــاد_
مــــی دهـد بـنـیــانِ صـهـیــون را بـه بـاد
خــانـِمــانِ دیــــو ، مــــــــی گـردد خـــراب
هــــــر کـسـی ریـزد فـقـط یـک سـطـلِ آب
نـیـست اسـرائـیــل ده مـیـلـیــون نـفـــــــر
مـــا کـه مــــی بـاشـیـم خـیـلــی بـیـشـتـــر
مـــا کـه رد کـردیـم از مـیـلـیــارد هـــــــم
اُمَـتِ اسـلام دارد پــــــس چـــــه کـــــــم؟!
مـسـلـمـیــن را سـرزمـیــن آیـا کـم است؟!
ثـــــروتِ مـــــا مـسـلـمـیـن آیـا کـم است؟!
شـیـشـۀ عـمـرِ عَـدو ، دستِ شـمـــــــــاست
نـفـت آری ، جــانِ صـنـعـت ،مــالِ مـاست
ایـــن هـمـه داریـم و مـــــــی تـرسـیـم بـاز
نـیـست چـون «تَــنـهـیٰ عَـنِ الْـمُـنـکـر» ، نـمـاز!
آنـچـه کـم داریـم ، ایـمــــــان است و بَـس
بـایـد ایـمـــــــان را قــــوی بـنـمــــود ، پـس
چـیـست ایـمـان؟! تـرس تـنـهــــا از خـدا
تـاخـتـن مـثـلِ شـهـیــــــدِ کــــــــــــربــــلا
از درونِ لاک بــیــــــــــــــــرون آمــــــدن
سـویِ حـق فـردا نَـــــه ، اکـنـون آمـــــدن
حــرفِ حـق گـفـتـن ، عـمـل کـردن بـه حـق
ایـسـتــادن پــــایِ حق ، مـحـکـم ، نـه لـق
حــاکـمــان! ، ای حــاکـمــانِ مـسـلـمـیــــن!
تـا بـه کی بـا دشـمــنِ دیـن هـمـنـشـیـن؟!
بـشـکـه بـشـکـه نـفـتـتـان را مـــی خـورنـد
سـاده ایـد و جـیـبـتــان را مــــــــــی بُـرنـد
خُــمـــــــــره هـایِ نـفـتـتـان در دسـتـشـان
مــی کـنـیـد آخـر چـــرا سـر مـسـتـشـان؟!
تـا بـه کی گـرم از شـمــاهـا پـشـتـشـان؟!
بــــــــــــــا سـلاحِ نـفـت ، بـایـد کُـشـتـشـان
مـــــــی تــوان بـا ایــــن سـلاحِ آتـشـیــــن
دشـمـنـان را کـرد خـاکـسـتـــــر نـشـیــــن
اقـتـصـادِ دشـمـــــــــــنِ شـیـطـان پـرسـت
مـی خـورَد بـی نـفـتِ مـا فـوری شـکـسـت
حــاکـمــانِ اُمَـتِ اسـلام! ، پـــــــــــــــــس_
زودتـر گـردیـد بــــا هــــــــــم ، هـمـنـفـس
مـتـحـد گـردیـد در حــرف و عـمـل
ضـدِ اسـرائـیـــل ؛ روباهِ دَغَـل
در سـیــاسـت بــــی کـس و کـارش کـنـیـد
راکِـد آری زود بـــــــــــــــــازارش کـنـیـد
یــعــنــــــی اجــــــنــاسِ پـلـیـدش را نَـخَـر
نـفـت و گـازت را بــیــــــا آنـجـــــا نَــبَــر
قـطـع کـن هــر ارتـبــاطـــــی هـسـت ، زود
بـشـکـن از ایـن پُــــردلـــی ، پُـشـتِ یـهــود
آشـکـارا از فـلـسـطـیـــــــــــــــن دَم زنـیـد
آتــــــــش از ایـن غـصـه بـر عـالـم زنـیـد
ای مسلمان! خـواب و خـور دیگر بَس است
گُـل بـه زیــــرِ چـکـمـۀ خـار و خَـس است
نـیـست طــــــوفـــان در دلـت بـرپـا چـرا؟!
چـیـست فـردا پـــاسُـخـت پـیـشِ خــــــدا؟!
بــــی تـفــاوت هـا ، مـسـلـمــان نـیـسـتـنـد
فــاش مـــــی گـویـم کـه انـسـان نـیـسـتـنـد
*روچیلد ؛ خانواده ای یهودی در غرب دارای شهرت ، ثروت و قدرت افسانهای
آنها که مترادف با صهیونیسم بینالمللی هستند تمام غرب را زیر کنترل خود دارند. اسرائیل زائیده قدرت آنهاست و بخشی از تملک آنها
#هفته_وحدت
#مسلمانان
#فتح_قدس
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
VID_20250131_225454_426_۳۱۰۱۲۰۲۵.mp3
زمان:
حجم:
1.6M
تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
سلامتی و توفیقات هماره رهبر عزیزمان امام خامنه ای ( مدظله العالی)
و بر روح پر فتوح امام روح الله ، خمینی کبیر ، آن بت شکن عصر که بت های پلید روزگار را با تبر شجاعت حیدری خود در هم شکست ((( صلوات )))
#امام_زمان #امام_خمینی #امام_خامنه_ای #خمینی_کبیر #بت_شکن_عصر #اسلام_ناب #پایان_آمریکا #پایان_اسرائیل
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
بسمه تعالی
مسلمانان! زمانِ وحدت آمد ، پشتِ هم باشید
برایِ دفنِ اسرائیل ، زیرِ یک عَلَم باشید
چو انگشتانِ مشتی متحد ، غُرّان تر از موشک_
نه بر پوزش ، دوان بر مغزِ صهیونِ ستم باشید
قسم به اسمِ اعظم ، می شود نابود در یک دم
مسلمانان! اگر در محوِ صهیون ، همقَسَم باشید
همیشه توسری خور به خدا سوگند می مانید
جدا و سرد اگر از هم ، عرب یا که عجم باشید
نباید دسته دسته بود ، مثلِ برگه ها در باد
بیا و یک یَدِ واحد ، برایِ یک قلم باشید
ببین ، صهیونِ داعش ، رو به سویِ قدس می تازد
ابالفضلانِ زینب! ، پیشمرگِ این حرم باشید
حریفِ دشمنان یک یک؟! ، شما؟! ، آنهم چنین تک تک؟!
درونِ یک تفنگ آری فشنگِ تنگِ هم باشید
تهِ این راهِ با هم بودن ، آیا غیرِ پیروزیست؟!
فقط یک شرط دارد ، آنهم اینکه هم قدم باشید
نخواهد کرد دشمن ، صخره هایِ پشتِ هم را خم
شما را باد می خواهد نهالی تک ، که خم باشید
بگو قارون چه شد با آن همه پول و طلا آیا؟!
به فکر هم ، به جای این که در فکر دِرَم باشید
«اَشِداءُ عَلَی الْکُفار» ، ما با هم چرا دشمن؟!
نه ای مرهم ، نمک هم پس نزن ، این دستِ کم باشید
فقط عزت برایِ بندگانِ مخلص حق است
ذلیلِ دشمنان هستید اگر عبدِ شکم باشید
نباید آبِ خوش پائین بیاید از گلویِ ما
فلسطین تا که دربند است ، باید غرقِ غم باشید
به صهیون هر که سطلی آب ریزد ، می برد سیلش
مسلمانید اگر ، امرِ ولی را ملتزِم!! باشید
درآر از تن زره ، تا مثلِ حیدر بشکنی خیبر
درآئید از نیامِ ترس ، چون تیغِ دو دَم باشید
تعجیل در فرج آقا و مولا و صاحبمان حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
و سلامتی و موفقیت روز افزون نائب برحقش ، پرچمدار عصر ظهور ، امام خامنه ای (مدظله العالی)
و سلامتی و موفقیت و پیروزی همهء دلاور مردان محور مقاومت
و اتحاد و همبستگی و همدلی تمامی مسلمانان جهان برای نابودی صهیونیست حرامزاده
و قطع و محو غدهء سرطانی اسرائیل از پیکرهء زمین و زمان
دمادم ((((صلوات))))
#میلاد_پیامبر_اکرم #امام_زمان #امام_خامنه_ای #اتحاد_مقدس #هفته_وحدت #علی_العهد_یا_قدس #فلسطین #ایران_جان #وحدت_مسلمانان #فتح_قدس
#فتح_کاخ_سیاه #پایان_اسرائیل
#پایان_آمریکا #مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_اسرائیل
#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351
بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseini
ایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)