eitaa logo
صبح بخیر🌜 شب بخیر 🌘
5.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
87 فایل
. وقتے ڪسے برات "صبح بخیر" ارسال میڪنه💌 دارہ واقعا اینو میگہ ڪہ تو اولین چیزے هستے ڪہ بهش فڪر می‌ڪنم♥️😍 💥#مــتــن_انــگــیــزشــی 💥#تــصــویــر_نــوســتـالــژی 💥#مــوســیــقــے_عــاشــقــانــه 💥#کانالی کاملا متفاوت @mmrrst
مشاهده در ایتا
دانلود
ناهارتان را دیر نخورید ناهار بعد از ساعت ۳،موجب افزایش دور شکم، چاقی و دیابت میشود📛 🌛🌒👇 @shabsobh @Matn_Geraf
عناب آرامش‌بخش و ضد بد خلقی بوده و در طب سنتی چین و کره از آن به عنوان دارویی که سبب کاهش اضطراب می‌شود و تقویت کننده معده و طحال و سیستم گوارشی است استفاده می‌کنند ‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌ 🌛🌒👇 @shabsobh @Matn_Geraf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠اگر شوهرتان دیر به خانه آمده..👇 🚫به جای اینکه بگویید "تا حالا کجا بودی؟"  یا "این چه وقت آمدن است؟" ✅بهتر است بگویید "من نگرانت میشوم وقتی دیر می آیی " 🌛🌒👇 @shabsobh @Matn_Geraf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازی زبان کودک است ... برای ارتباط بهتر با او باید این زبان را آموخت. کودک در بازی، احساسات خود و ابهام های خود را بیان می کند. کودک در بازی هیجان های مثبت و منفی اش را تخلیه می کند . زبان بازی با کودک و نوجوان را یاد بگیرید و به کار ببندید. ⬅️ همچنین تحقیقات نشان می‌دهد روش‌های خاص پدرها برای بازی کردن با فرزندان : باعث می‌شود بچه‌ها بهتر یاد بگیرند، اعتماد به‌نفس و استقلال بالاتری پیدا کنند. 🌛🌒👇 @shabsobh @Matn_Geraf
پلیس جنگل - @mer30tv.mp3
3.6M
یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما 👶👧 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​ ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ 🌛🌒👇 @shabsobh @Matn_Geraf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر وقت یک ساده دلی بنشیند و «خیال پلو» بپزد و آرزوهای دور و دراز ببافد حاضران این مثل را می زنند. می گویند یك روز زنی كه شغلش ماست فروشی بود، ظرف ماستش را رو سرش گذاشته بود و برای فروختن به شهر می برد. در راه با خودش فر كرد كه «ماست را می فروشم و از قیمت آن چند تا تخم مرغ میخرم. تخم مرغ ها را زیر مرغ همسایه میذارم تا جوجه بشه. جوجه ها كه مرغ شدند می فروشم و از قیمت آن گوسفند می خرم. كم كم گوسفندهام زیاد میشه، یك روز میان چوپون من و چوپون كدخدا زد و خورد میشه كدخدا مرا میخواد و از من میپرسه : چرا چوپون تو چوپون مرا زده؟ منم میگم : زد كه زد خوب كرد كه زد ! زن كه در عالم خیال بود همینطور كه گفت : «زد كه زد خوب كرد كه زد» سرش را تكان داد و ظرف ماستی از رو سرش به زمین افتاد و ماست ها پخش زمین شد. ‌‌‌ 🌛🌒👇 @shabsobh @Matn_Geraf