زمان گذشت...
ما خیلی چیزها به دست آوردیم
و چیزهای با ارزش رو از دست دادیم،
سادگی هارو...
بوی عطر چای صبح خونهیِ مادربزرگ رو...
نعلبکی های گل دارِ شیک رو...
کاش زمان نمیگذشت...
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
🪴🌸
محمد علی بهمنی
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
از بوی قرمه سبزی یاد بگیرین
وقتی میاد دیگه نمیره😅😅😅😅
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
مثلا همانی بشود که میخواستی، مثلا ذوق کنی و از ته دلت بگویی آخیییش!
مثلا حال دلت خوب باشد و به هرکس که رسیدی حال خوب و لبخندهای غلیظ تعارف کنی. مثلا بخندی، خندهات بشود قهقهه، مثلا ذوق کنی و ذوقت برق شود و بریزد توی چشمهات.
مثلا هی دنبال کسی بگردی که بیتکلف بنشینی مقابلش و هی از حال خوبت و اتفاقات خوبی که افتاده حرف بزنی و ذوق کنی، هی حرف بزنی و از شدت هیجان، بالا و پایین بپری. مثلا کیف کنی از اینکه دیوانه خطاب شوی، مثلا شبها توی دلت قند آب شود و ثانیهها را تا رسیدن روز بعد بشماری. مثلا کلی دلیل برای خوشحالی داشتهباشی. کلی انگیزه، کلی دلخوشی، کلی حادثهی خوبِ در آستانهی وقوع...
مثلا رسیدهباشی به تمام چیزی که از جهان میخواستی...🌱
#نرگس_صرافیان_طوفان
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
مادر امین شاخه گل را از دستم گرفت و مرا بوسید. اولین بار بود که زنی، غیر از مادرم، مرا میبوسید. حتی عمه بتول هم چنین کاری نکرده بود؛ چون وسواس داشت و به قول او من هَپَلی [از شخصیتهای برنامه تلویزیونی محله بهداشت؛ ارائهگر نقش میکروب و آلودگی] بودم. وقتی مادر امین جلوتر از من وارد خانه شد، فوراً جایِ بوس را پاک کردم که بعداً به جهنم نروم.
– امین جان، ببین کی اومده دیدنت…
امین، با دیدن من، به جای نشان دادن اشتیاق و خوشحالی، بلافاصله سرش را توی سطلی که کنار رختخوابش گذاشته بودند، خم کرد… مادرش با خحالت گفت: «نمیدونم کدوم دوستش به زور بهش تخممرغ گندیده داده و پسرم رو به این روز انداخته.»
رنگم پرید و ملتمسانه به امین نگاه کردم که مبادا مرا لو بدهد! امین هم، به خاطر اینکه به عیادتش رفته بودم، چیزی نگفت. خواستم جلوتر بروم، اما امین با دست اشاه کرد که زیاد نزدیک نشوم. مادرِامین فوراً پنجره را باز کرد و گفت: «فکر کنم به بوی عطرت حساسیت داره.» توی دلم گفتم: «چی سوسول!» اما، برای اینکه خودم را خوب نشان دهم، گفتم: «عطرش مال مشهده. پارسال خودم خریدمش. امروز زدم که به تبرکش حال امینم ایشالله زودتر خوب بشه.»
#آبنبات_هل_دار
#مهرداد_صدقی
#کتاب_بخوانیم
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
بعضی شبا آدم یه جوری دلش میگیره و دلگیر میخوابه که فکر می کنه دیگه هیچ روزی نمی تونه قشنگ شروع بشه
اما وقتی صبح میشه ، نور خورشید یا نور صبح از پنجره میاد تو ، آدم می فهمه چقدر بهونه داره که می تونه خوووب باشه
و می تونه از زندگی لذت ببره
اینارو گفتم که بگم : لا به لای تموم خاکستری های زندگی، می تونیم روزامونو رنگی شروع کنیم...
🌸🪴
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
باید امید داشت
به اتفاقات خوب ِ در راه......
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم، اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم، اگر آدمِ ساختن بودیم، از همینجای زندگیمان به بعد را مىساختیم.
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
کسی را که همیشه حواسش به تو است، نادیده نگیر!
روزی خواهی فهمید وقتی سرگرم سنگ جمع کردن بودی، الماس را از دست دادهای.
- جبران خلیل جبران
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
بسیاری از مردم شادی های کوچک را
به امیدِ خوشبختیِ بزرگ
از دست می دهند.........
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
نقش میزنم
به روے
بوم ؏شـق...
هیچ رنگی رنگ بودنِ تو نیست...
هیچ ؏ـاشقانهاے
براے من
مثلِ لحظههاے ِ
دیدنِ تو نیست.....!!
🍃🍃☘️
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
روزگار قدیم
روزهای آفتابی
وصبحانههایی که بوی خاطره میدهند…
بوی نان داغ و تازه که پدرم صبح زود میگرفت
بوی مربای انجیری که مادرم درست میکرد
و خوشههای طلایی انگور که از داخل حیاط خانهمان چیده بودیم
و ظرفهای گلسرخی جهیزیهی مادر
🌸
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
کاری ندارم کجایی چه میکنی ؟
بی عشق سر مکن !
که دلت پیر میشود ...
- قیصر امین پور
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
لذت خوردن غذا تو این ظرفا هیچوقت فراموش نمیشه 😍
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
« وأسألك يا الله القوة لأقف وحدي دون أن أتكئ على كتف أحدهم. »
خدایا از تو قدرتی را طلب میکنم که به تنهایی روی پاهای خود بایستم بدون آنکه روی شانهی کسی تکیه کنم .
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
یک خانه ی ساده و معمولی هم کافیست
آشپزخانه ای معمولی
دیوارهایی معمولی
اتاق هایی معمولی
وسایل و فرش هایی معمولی،
کنارِ تویی که معمولی نیستی،
معمولی حرف نمیزنی و
معمولی نمیخندی …
اصلا جایی که تو باشی؛
همه چیزِ جهان، غیرمعمولیست!
#نرگس_صرافیان
🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
بویِ دلنشین چای
تازه ترین خاطره های زندگی را
به یاد می آورد....
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
اردیبهشت ؛
حال و هوای عجیبی دارد
انگار خدابرای آدمها
یک فنجان”عشق“دم کرده !
انگارخیابانها آغوش بازکرده اند
تاغمهای عابران را
توی خودشان حل کنند !
🌸🌸🍀
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
به قول شاهرخ مسکوب
"چه لذتی دارد
از فردای نیامده نترسیدن
گوش به باران دادن
چای درست کردن
پادشاه وقتِ خود بودن
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
آخرش یک نفر از راه می رسد که بودنش ؛ جبرانِ تمامِ نبودن هاست
جبرانِ تمامِ بی انصافی ها
و شکستن ها ...
یکی که با جادویِ حضورش، دنیایِ تو را متحول می کند.
جوری تو را می بیند، که هیچ کس ندیده.
جوری تو را می شنود، که هیچ کس نشنیده،
و جوری روحِ خسته ی تو را از عشق و محبت، اشباع می کند؛
که با وجود او، دیگر،
نه آرزویی می مانَد، برایِ نرسیدن
و نه حسرت و اندوهی برای خوردن ...
بعضی آدم ها، خودِ معجزه اند.
انگار آمده اند تا
تو مزه ی خوشبختی را بچشی، آمده اند تا دلیلِ آرامش
و لبخندِ تو باشند،
آمده اند که زندگی کنی...
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
#شاملو خطاب به "آیدا" میگه:
زندگی، ترکم کرده بود
زندگی آوردی..♥️.
https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d