eitaa logo
شادی های کوچک «بیدقی»
3.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
564 ویدیو
5 فایل
خوشبختی دیدن معجزه های کوچک است …🌱🐣🍭🪤 آدرس کانال ما👇 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d تبلیغات 👇 @beydaghi_tahereh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌱از همه کس رمیده‌ام با تو درآرمیده‌ام جمع نمی‌شود دگر هر چه تو می‌پراکنی🌱🌸 عمارت آفرید هم فضاشون خیلی قشنگه و هم کیفیت غذاهاش عالیه😍😍 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
حوالی اردیبهشت بوی بهشت می آید عطرشکوفه ها و خاک باران خورده هوش از سر رهگذران شهر پرانده… بهار شوخی بردار نیست همه را عاشق می کند… نرگس صرافیان 🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
صبح است و هوای دل من مثل بهار است پلکی بِزن و صبح بخیرِ غزلم باش … 🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
زندگی دوختن شادی هاست و به تن کردن پیراهن گلدار امید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
آقا جان به هر ضرب و زوری بود، جویدن آدامس را شروع کرد. ظاهراً از طعم آن بدش نیامده بود. چند لحظه بعد، یک مشتری وارد مغازه شد که می‌خواست به خانه‌شان تلفن بزند. وقتی دید تلفن مجهز به قفل‌بند شده است، کمی جیب‌هایش را برای پول خرد گشت؛ اما به بهانۀ اینکه الان خرد ندارد، از آقاجان برای بازکردن قفل‌بند، سکه خواست. آقاجان که سکه‌ها را توی ظرف سوهان قم ریخته بود، با نگاهی که معصومیت و صداقت از آن می‌بارید، گفت: «خدا شاهده یک‌دانه پنش تومنی‌َم توی دخل نداریم!» وقتی مشتری رفت، آقاجان به ظرف سوهان قم که بیرون از دخل بود، اشاره کرد و گفت: «دومین درسِ بازارِ یاد گرفتی؟» https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
بخند.... که اردیبهشت، به شعر ...و عشق... و بوسه... ، محتاج است. https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
صبح ها خیلی خوب بود عزیز آشپزی میکرد مادر حیاط را جارو میکرد و ما بازی میکردیم..... از کتاب خاطرات پسر بچه ی شصت ساله https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
باش ! بودنت خوب است ... شبیه حس قشنگ بیدار شدن در صبح آبی و خلوت یک مزرعه ، شبیه لذت نشستن کنار آتش ، در سرد ترین نقطه ی کوهستان ، شبیه نوشیدن یک فنجان چای داغ ، در یک صبح سرد پاییزی ... بودنت ، با من بودنت ؛ بد جور می چسبد ! https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
دوستی می گفت: بچه که بودم یه جوجه داشتم. خیلی دوستش داشتم، یه روز گرفتمش جلو صورتم باهاش حرف بزنم که ناغافل نوک زد توی چشمم، خیلی دردم گرفت. در عالم بچگی کلی بهش فحش دادم اما الان میفهمم که تقصیر اون نبود تقصیر خودم بود! هر زمان کسی که فهم درستی نداره رو به خودت نزدیک کنی حتما بهت آسیب می‌زنه این یک قانونه... https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
و چه زیباست قلبی را پیدا کنی که عاشقت باشد بی‌آنکه چیزی از تو بخواهد مگر حالِ خوبت را... https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
کاش الان یکی از روزای تابستونیه دهه‌ی شصت یا هفتاد بود صبح زود بیدار میشدیم صبحانه میخوردیم کارتونمون میدیدیم بعدشم راهی کوچه میشدیم تا ظهر موقع ناهار با صدا زدنای مامان برمی‌گشتیم خونه🥺 🏡🏡🏡🏡🏡🏡 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
گفتم ببینمت گفتی که صبر، صبر؛ ای آفتاب حُسن برون آ دمی ز ابر... - افشین یداللهی https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
با خودم عهد کرده ام شاد باشم ؛ بیخیال قضاوت ها، حسادت ها، دشمنی ها و کینه ورزی ها، بیخیال مشکلات و نداشته ها ، بیخیال هرچیز که دلم را می رنجاند ، بیخیال هرچیز که لبخند را از صورتم می دزدد ... متمرکز می شوم روی داشته هایم ، به جای دشمنی ها و حسادتها ؛ دوستانم را می بینم ... و شوقی که برای موفقیت و خوشبختی ام دارند . به جای مشکلاتم ؛ به موفقیت و شادی های پیش رو و پشت سرم چشم می دوزم ، من اگر هیچ هم نداشته باشم، خدایی دارم که برای شادی و لبخند من ، همه جوره حمایتم می کند . به جای همه ، به خدایی تکیه می کنم که بی منت ، روزی ام می دهد و بی منت ، هوای بیقراری ام را دارد . ☘️🪴 https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
صبح ها باید صندوقچه ی امید را باز کرد و یک گوشه آرام نشست و پازل خوشبختی را کامل کرد صبح ، یعنی آغاز و آغاز یعنی ، لبخندهایی که از ته دل باشد آغازتان بخیر لبخندهایتان از ته دل .. https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
محبوبم 🍃 هنگامه‌ی عشق آن زمانی است که از فکر شما، قلب ما در تب و تاب است .. و تصور چشم‌هایتان، لبخند به عمق جان ما می‌نشاند .. شما آفریده‌ی محبتید ..🍃 ✏️مهتاب محمدی https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
یکی بود، یکی نبود. دوتا خواهر بودند که همه چیزشان شبیه هم بود. چشم و ابرو، دماغ و دهن، کیف‌های مدرسه، خوراکی زنگ‌های تفریح. روزی این دو خواهر ـ» دوقلوها عاشق شنیدن قصه‌هایی بودند که از خودم می‌ساختم و قهرمان‌های قصه خودشان بودند. هنوز داشتم آسمان ریسمان می‌بافتم که پلک‌هایشان سنگین شد. پایان همیشگی قصه‌ها را تکرار کردم. «از آسمان سه‌تا سیب افتاد ـ» آرمینه خواب‌آلود گفت «یکی برای گوینده.» آرسینه با خمیازه ادامه داد «یکی برای شنونده.» بوسیدمشان و گفتم «یکی هم برای ـ» سه‌تایی باهم گفتیم «همهٔ بچه‌های خوب دنیا.» کنم https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
به تمام خستگان جهان: باشد كه اشك بعدي شما،اشك شوق باشد. https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کجا خندیدی، هر کجا خنداندی خوشبختی همان جاست🌱🌱🌱
آخ که نمیدانی آمدنت چقدر مثل آمدن بهار می چسبد ای نداشته ی همه ی فصل های زندگی من …. 🪴☘️ https://eitaa.com/joinchat/3202613567C4556fdbc7d
کارگردان : نرگس آبیار بازیگران الناز شاکر دوست ، هوتن شکیبا، بهرام رادان جغرافیای فیلم آبیار حاشیه شهر تهران، آدم‌هایش شخصیت‌های فقیر و محروم آن محله و قهرمان زن فیلم او در قالب زنی ستم کشیده و پراز اضطراب و وحشت از تعرض و تجاوز جلوه‌گرند. نقد و بررسی فیلم سینمایی ابلق، باید با در نظر گرفتن پیچیدگی روابط انسانی در فضایی اغراق شده که کارگردان با صحنه سازی، سعی دارد بر آن تاکید کند، همراه باشد و شاید همین شلوغی و نقطه های گنگ داستان، شخصیت ها و فضا ها، از نقاط ضعف بزرگ فیلم باشد که به عقیده برخی در نقد فیلم ابلق، به جای راه گشا بودن، از کیفیت فیلم کاسته است. در نقد فیلم ابلق نرگس آبیار، شاید نقطه قوت فیلم فضاسازی، دکور ها و صحنه سازی های فیلم است که آبیار، به خوبی از پس آن برآمده است. داستان در محله ای دور از شهر اتفاق می افتد، که به دلیل فقر مردم آن، شغل آنها در تولید مواد غدایی در یک زیرزمین است و زن ها برای امرار معاش کار می کنا، تماشاگود همراه می کنند. از جمله اعتراض ها در نقد فیلم ابلق، از سمت فمنیست ها مطرح است؛ زیرا چهره ای که از زن به نمایش می گذارد، چهره ای منفعل است که به جامعه مرد سالار اجازه هر گونه خشونت را می دهد و از خود دفاعی ندارد …..