او جوان بوده و یکباره چنین پیر شده
بهترین مادر دنیا ز جهان سیر شده
ماه تابان دو عالم چه به روزش آمد؟
آه از آن لحظه که در کوچه زمینگیر شده
دل دیوار ترک خورده از آن وقتی که
یاور بی کسی آیه ی تطهیر شده
میخ و پهلو... گل و آتش... به گمانم دیوار
شرم دارد که در این حادثه درگیر شده
شعله از فرط خجالت شده گلگون اینبار
که گلستان نشده بلکه فراگیر شده
پدر خاک چرا هی به زمین می افتد؟!
مضطرب میدود آری، نکند دیر شده؟!
به دهان است چرا پیرهن این طفلان؟!
نکند خواب خوش فاطمه تعبیر شده؟!
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
خدایا
همه بندگان تو هستیم
کلید همه بستهها دست توست
دوای همه خستهها دست توست
به احسان ولطف وکرمت خود
گره مشکلات همه را بازکن
شب خوبی را برای
شماخوبان آرزومندم
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتون خوش
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
با عرض سلام و پوزش خدمت اعضای محترم بخاطر پیام دیر هنگام
🛑 هر گونه کپی برداری از مطالب کانال بدون ذکر شاعر و لینک کانال شرعا حرام و به هیچ عنوان پذیرفته نخواهد شد
یعنی چی که عده ای از دوستان اشعار شعرا رو در گروههای خودشون منتشر میکنن و اسم شاعر رو حذف میکنند
نکنید بزرگوار دین به گردنتون میاد
May 11
🍁برخیز دوباره صبح زیبا آمد ...
☀️خورشید ز شرق مست و شیدا آمد
🍁در کوله ی خود نور به سوغات آورد
☀️بر بام نشست و در تماشا آمد
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتونپُرازمهر
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از فشار در و دیوار گُلی پرپر شد
روز تنها شدنِ شیر خدا حیدر شد
#فاطمیه 🥀
#جواد_محمدی_دهنوی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمیه
دل پر از خونست و پر غم نیز هم
در فراقت دیده پر نم نیز هم
ای بهار از هجر روی باغبان
غنچه بیتاب ست و شبنم نیز هم
تو طبيبی بر دل بیمار ها
هم دوای درد و مرهم نیز هم
گریه بر هر درد بی درمان دواست
گریه بر داغ محرم نیز هم
باز آمد فاطمیه، باز غم
همره آن اشک ماتم نیز هم
صحبت از مسمار و دیوار و در و
کوچه و سیلی محکم نیز هم
یک طرف پرپر گل یاس کبود
یک طرف داغ مجسم نیز هم
تا به کی باشد حسامت در نیام
صبر تا کی؟ چهره در هم نیز هم
با همان یاران اندک هم بیا
با همان جمع فراهم نیز هم
با سلیمانی و سلمان و مسیح
مالک وعمار و میثم نیز هم
عالمی را پر ز عدل و داد کن
گرچه هستی شاه عالم نیز هم
بر ظهور خود دعا کن ای غریب
گرچه بر آنی مصمم نیز هم
شهسوارا کی کنی پا در رکاب؟
تیغ در دستان و پرچم نیز هم
کاش این آدینه روز وصل بود
وصل یار و دوری غم نیز هم
#جواد_کریم_زاده
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
با یاد و بویت ای گل ، ای مه نگار شیدا
در دل بهار سبزی است هرگز خزان نبیند
#محدثه_اصغرنژاد
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ)
#یاس_کبود
میخواهم از خیرالنسا زهرا بگویم
از نور چشم مصطفا زهرا بگویم
از همسر شیر خدا زهرا بگویم
از شافع روز جزا زهرا بگویم
آن که نبی، « اُمّ ابیها » خوانْد او را
مظلومهاش مولا به دنیا خواند او را
اُمّ الائمه، حضرت زهرای اطهر (س)
او را که در قرآن خدایش خواند کوثر
کوثر، همان خار دوچشم خصم ابتر
یاس کبودِ باغ و بستان پیمبر (ص)
زهرا که نور چشم خیرالمرسلین است
هم همسر مولا امیرالمؤمنین است
آن بانویی که نیست همتایش به عالم
آنکه کند خم، سر به پیش پاش، مریم
نزد خدا و عرشیان باشد مکرّم
اما ندیده در جهان جز رنج و ماتم
در خردسالی داد از کف مادرش را
یعنی خدیجه، مادر غمپرورش را
او بود و بابا بود و غمهای فراوان
در کوچه و پسکوچهها آن ماهِ تابان
از خشم و توهینهای قوم نامسلمان
میدید بر بابا ، جفا ، بی هیچ بُرهان
ای وای...! از نامردمان بی مروّت
پرتاب سنگ و خاک، بر روی نبوّت
در کودکی تنها پرستار پدر بود
همدرد و هم همراه و هم یار پدر بود
چون شاهد غمهای بسیار پدر بود
آرامبخش روح و غمخوار پدر بود
تنها نه دختر بود بلکه بود مادر
هرگاه که میگشت با بابا برابر
چندی گذشت و داغ بابا شد مضاعف
شد فتنهای دیگر ز ایوان مُسقف
خود را خبیثان با حِیَل خواندند اشرف
شادیکنان، بربطزنان، در دستشان دف
بر جانشینی نبی، خود را نشاندند
بر عهد و پیمان غدیریشان نماندند
شرم از خدا هرگز نکردند آن پلیدان
ظلم و جفا کردند با خلق مسلمان
هرچند که دم میزدند از شرع و قرآن
با ظلمشان بر کفر خود کردند اذعان
غصب فدک کردند از دخت پیمبر
هم غصب کردند از دنائت، تخت حیدر...
خانهنشین کردند مولا را، به تزویر
روباهِ پیری را عوض کردند با شیر
تختِ ولایت شد به حکم زور تسخیر
آهن نمیگردد طلا هرگز به اکسیر
کِشتند بذر خودسری را در سقیفه
تا که شوند از شهوت قدرت خلیفه
شیر خدا هرگز نشد تسلیم کفتار
چون بود بر امر ولایت، خود سزاوار
میخواستند از او وقیحانه به اجبار
گیرند بیعت، لاجرم در بین انظار ـ
بر خانهی شیر خدا آتش کشیدند
هرچند خواری را برای خود خریدند
در خانهی شیر خدا محشر به پا شد
توهین به مولا و عزیز مصطفیٰ شد
زهرا به پشت در؛ که در با ضربه وا شد
شد محسنش سقط و علی بیهمنوا شد
کُشتند از کین دخت ختمالمرسلین را
صاحب_عزا کردند امیرالمؤمنین را
وقتی رها گردید زهرا از غم و درد
مولا شبانه پیکر او را ، کفن کرد
وآنگاه آن گل را به دور از خلق نامرد
بسپرد در خاک سیه، با کوهی از درد
گویی وداع مهر و ماه آن شب رقم خورد
روح علی را خاک، آن شب با خودش برد
زهرا برفت و ماند غمهای عظیمش
(ساقی) کوثر ماند و اطفال یتیمش
غیر از خدا که بود همواره کلیمش
شد چاه، همراز غم و رنج و ندیمش
خاموش اگرچه شد چراغ عمر زهرا
داغ غمش آلاله سان مانده به دلها
#سیدمحمدرضا_شمس (ساقی)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky