eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر سوخت؛ محمدتقی عارفیان.mp3
7.51M
‌ 🏴 اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ یک‌باره آتش شعله زد عالم سراسر سوخت وقتی‌که پیش چشم مردم ناگهان در سوخت نامردمان مزد رسالت را عجب دادند از ظلمشان، بعد از نبی، قرآن و کوثر سوخت هم غنچه‌ای از بوستان فاطمه افتاد هم روحِ مابین دوپهلوی پیمبر سوخت شد سورۀ کوثر سراسر شعله‌ور از کین یعنی "فَصَلِّ" با "لِرَبِّک" سوخت "وَانْحَر" سوخت وقتی‌که آتش در سرای مرتضی افتاد گویی که قرآن هم از اول تا به آخر سوخت هم روی بانوی دو عالم شد کبود از ظلم هم در میان آتش از او موی و معجر سوخت در با لگد وا شد به‌پا شد محشر کبری روضه چه جان‌کاه است و کوتاه است: مادر سوخت زهرا سپاه مرتضی بود و علمدارش آری، علمداری که پیش میر لشکر سوخت در حملۀ ظلم و نفاق و لشکر شیطان افتاد از پا حیدر و محبوب داور سوخت هر بیت آتش دارد از این داغ عالم‌سوز از سوز آه فاطمه دیوان و دفتر سوخت ✍️‌ 🎙 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای‌شعله‌ این‌درگاه‌ اطهر را‌مسوزان‌ گلزار آیین‌ پیمبر(ص) را‌مسوزان‌ ای‌شعله‌از‌وسواس‌خناسان‌حذر‌کن‌ محراب‌علم‌ودین‌ودفتر‌ را‌مسوزان‌ در‌آستانی‌‌که‌مقام‌اهل‌بیت(ع)‌است‌ سجاده‌وتسبیح منبر مسوزان‌ حُب‌الهی دارد‌ مهری خدایی قلب‌شفیع‌ روز محشر‌رامسوزان‌ تا‌صحبت‌راز‌و‌نیاز جبرئیل است‌ بال‌و‌پَر آیات‌ کوثر را نسوزان‌ ای‌‌قبله‌گاه‌خاکیان است‌وملایک مأوای‌شمس‌و‌ماه‌واختر‌را‌مسوزان‌ او‌جان‌احمد(ص)‌باشد‌وجانان حیدر(ع) روح‌وروان‌وجان‌حیدر‌ را‌مسوزان‌ یا‌فاطر‌بحق‌فاطمه‌بظهور‌الحجة🌷 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از ازل ای‌دل به‌غم خوردن تو عادت داشتی! از همان آغاز بر پایان‌ رضایت داشتی... غصّه‌ها را می‌گرفتی یک‌به‌یک از یارِ خویش‌ سال‌ها این‌گونه دستی در رفاقت داشتی... سودی از عقلِ کج‌اندیشت نمی‌بردی ولی در جنون گویا به تعبیری، مهارت داشتی... از ازل می‌خواستی آیینه باشی اندکی قدرِ یک پروانه بر آتش ارادت داشتی..!؟ تازگی‌ ها دیده‌ ای خود را درونِ آینه کی‌به‌مجنون‌این‌چنین‌روشن‌شباهت داشتی..؟ شعله‌ای در دل نهان کردم بسوزم تا ابد در امانت کاشکی، شرم‌ از خیانت داشتی... می‌پرستیدی مرا گر چون من عاشق می‌شدی دوستم ای‌ دوست حتماً، تا قیامت داشتی... کشوری در دل بنا کردم، برایت پیشکش بی‌وطن چون باد امّا قصدِ غارت داشتی... شکوه کردی زندگانی پیش‌ از او لطفی نداشت بعد از او دیگر بگو، خود خوابِ راحت‌داشتی..!؟ 📓خیانت_در_امانت ✍حسن_کریم‌زاده ✓ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸 رمان 🌸 دستمو رو اسمش کشیدم وگفتم: _میدونی قهرمان! دلم خیلی برای عباس تنگ شده! نفس عمیقی کشیدم و ادامه دادم: _یعنی اونم دلش برام تنگ شده؟!! نگاهمو به سنگ سردی کشوندم که چند سال بود شده بود همدرد من با بغض گفتم: _بابا جونم! برای عباس دعا کن، دعا کن که سالم … نتونستم جمله ام رو کامل کنم، سرمو گذاشتم رو زانوهام و آروم آروم اشک ریختم، دیگه روم نمیشد اینو بخوام،  ،  که و خیلی وقته ،  اونوقت من تو این دوسه هفته اینجوری بی تابی میکردم… ان شاالله که عباس من برمیگرده، ان شاالله برمیگرده، من هنوز برای نفس کشیدن به عطر یاسش احتیاج دارم … از اتوبوس پیاده شدم،احساس سبکی میکردم، همیشه همینجوری بود، شهدا خوب پذیرایی میکردن ازم،جوری که تا چند وقت حالم خوبِ خوب بود از ایستگاه تا رسیدن به سر کوچه مون کمی باید پیاده میرفتم، هوا یه کمی گرم بود اما نه اونقدر که نشه تحمل کرد، به هر حال پیاده روی رو دوست داشتم،  نگاهم به ماشینا بود به آدما، به بچه هایی که درحال بازی بودن،  وقتی ببینی همه در یک روز دارن زندگی میکنن، دیگه نیست که بریزه برسرشون، دیگه اثری از و نیست، همه چیز داره پیش میره …با سرخوشی قدم میزدم و افکارای عجیبی تو ذهنم میساختم،  یه دفعه سر کوچه نگاهم افتاده به سه نفر که باهم درگیر شده بودن،دو نفر با یه نفر گلاویز شده بودن،به اون پسره که داشتن میزدنش نگاه کردم، کمی دقت کردم، یه لحظه احساس کردم خیلی گرمم شد،  وای نه …امکان نداره …قدمامو تند تر کردم و تقریبا با حالت بدو رفتم سمتشون،  در همین حین یه آقایی از مغازه اومد بیرون و رفت تا جداشون کنه که اون دو تا سوار ماشینشون شدن و در رفتن، خودمو رسوندم بهش،  نفس نفس میزدم، با نگرانی نگاهش کردم وگفتم: _چیشده؟؟؟؟ چیکارت داشتن؟!!!!!! ....🌷 🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در زیر سنـگ حادثه، فریاد می‌کشد مردی که در خلوتش، آه فاطمه دارد... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Hossein Sotoude - Naneh Zahra.mp3
2.75M
🎙‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌹 السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا(س) ◼️در بستری از اشک امشب خیس و بارانی ◼️یک آسمان غم با زمین و ماه می‌گریند ◼️سجاده و محراب در آغوش خون تنها ◼️از ماتم مولا علی با آه می‌گریند ◼️آیینه‌ها در خود شکستن، زینب و کلثوم ◼️با چشم پر خون از غمی جانکاه می‌گریند ◼️امشب تمام روضه‌ها با یاس مهمانند ◼️بر غربت زهرا سلام‌الله‌ می‌گریند... 🖤 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر شب پیش از خواب به خود یادآور شو که قدرتی شگرف و عظیم برای تکیه کردن وجود دارد که دلت را محکم نگاه میدارد و آن خداست..... خدواندا🤲 ‌‎‌‎ آرامم کن؛ همان گونه که دریا را پس از هر طوفانی آرام میکنی راهنمایم باش که در این چرخ و فلک روزگار بدجور سرگیجه گرفته ام ایمانم را قوی کن که تو را در تنهایی ام گم نکنم.🙏 دراین‌ شب‌ عزیز‌ بیاید‌ برای‌ همه‌ ی مریض‌ ها‌ دعا‌ کنیم‌ شفای‌ عاجل‌ رو از خداوند‌ وحضرت‌ زهرا‌ (س)‌ ‌ برایشان‌ بخواهیم‌ مخصوصا‌ چند‌ شاعر‌ بزرگوار ‌کانال‌ التماس‌ دعا‌ی‌ فرج🙏🤲 ‌‎‌‎ 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ در پناه‌ خدا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂پاییز یک شعر است 🍃یک شعر بی‌مانند 🍂زیباتر و بهتر از آنچه میخوانند 🍃پاییز، تصویری رؤیایی و زیباست 🍂مانند افسون است 🍃مانند یک رویاست، سالها منتظر بودم 🍂این هستی که یک نفر 🍃بیاد و حالت رو خوب کنه، 🍂از خواب بیدار شو آدم که منتظر 🍃خودش نمی‌مونه!           ‌‎‌‎🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در پای سکوت حاضرین افتاده ست فریاد زد و برای دین افتاده‌ست تاریخ گواه ست که آن سرو رسول در اوج شکوه بر زمین افتاده‌ست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشقی که جان گرفته به دنیا نمی‌دهم امروز را به نسیه‌ی فردا نمی‌دهم پهلوی شاعرانه‌ترین واژه‌ها شکست غم را به دست شاعر تنها نمی‌دهم مولا فقط علیست که با اسم اعظمش دشمن درون خانه‌ی خود جا نمی‌دهم در کوچه،پشت در، همه جا با ولایتم با سوختن مجال به حاشا نمی‌دهم تا باغبانِ زنده‌ی آل پیمبرم گلخانه را به دست تبرها نمی‌دهم اصحاب یأس را ببرید از شب امید شمعی شدم که نور به پروانه می‌دهم حب علی درون صدف‌واره‌ی دل است "این است گوهری که به دریا نمی‌دهم" 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🥀🍃🌱🥀🍃🌱🥀🍃🌱🥀 اَلسّلامُ عَلَیکِ یا اَیَّتُها الصّدّیقه الشَّهیده دو آینه ی خدای رانیست زوال آمیزه ای از دو نور ودریای کمال درعهدو وفا کجاچوزهراوعلی درشادی ودرغم وبه هجران و وصال 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای میخ! با پهلوی زهرا مهربان باش دیوار! قدری فکر طفل بی‌زبان باش محض خدا ای در سفر کن از مدینه از چشم حیدر چندروزی را نهان باش... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درحسرت دیدارت بغضی کال شد احساسی دربرهوت ماند و ذهن ! خسته ازفردا درکنج قفس مچاله شد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بمان دخت نبی تا دری دگر سازم دری ک گُر نگیرد بالگد جدا نشود دری بسازم و این بار،ک نیش مسمارش تمام جان علی را بلای جان نشود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش مُنادیِ حضورت باشیم روشن ز فروغِ نابِ نورت باشیم در روزِ شهادتِ گُلِ نازِ علی(ع) ای کاش که شاهدِظُهورت باشیم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🥀تقدیم به که کشورمان را با حضور خود منوّر کردند... به سیل اشک می‌شوییم راه کاروان‌ها را هنوز از جبهه می‌آرند تابوت جوان‌ها را امان از این‌چنین سوزی که در داغ عزیزان است امان از این‌چنین داغی که می‌بُرّد امان‌ها را.. به دنبال جوان خوش قد و بالای خود بودیم غریبانه ولی بردیم با خود استخوان‌ها را اگر دریا نمی‌گنجد به کوزه، با چه اعجازی میان چفیه پیچیدند جسم پهلوان‌ها را؟ خبر دادند یوسف‌ها به کنعان باز می‌گردند ندانستیم با تابوت می‌آرند آن‌ها را به روی شانۀ لرزان مردم یک به یک رفتند خدا از شانۀ مردم نگیرد این تکان‌ها را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
65.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود دنیای علی علیه السلام اجرا: گروه سرود تسنیم همدان شاعر: امیر طلاجوران آهنگساز: احسان جوادی کارگردان: صالح طهماسبی مدیر فیلمبرداری: محمد جعفری تدوین:محمد مهدی شیری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴 به گونه های قلم ریخت اشکهای مذاب گرفته است سیاهی مدینه را در قاب به گرم بودن این سرزمین امیدی نیست که این کویر عطش پر شد از فریب سراب شکاف کعبه اگرچه هنوز پیدا بود گرفته بود به بت ساختن سقیفه شتاب شنید چاه غمش را شبی و صبح از اشک به جای آب بر آمد ز چشم او خوناب دویده غربت او آنچنان به ریشه ی نخل شده است برگ به برگش برای شیعه کتاب میان خنجر از پشت و استخوان در حلق نماز و خطبه بخواند چقدر بود عذاب کسی که برق نگاهش برنده تر از تیغ کسی که‌کشته ی شمشیر اونداشت حساب "شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب تمام غصه عالم نشسته در محراب" برای بردن کوه آمده خس و خاشاک شده اند پشت در خانه متفق احزاب شکسته اند در کعبه را به فضه بگو بیا و این گل آتش گرفته را دریاب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چون دیدم آن کس شبیه تو لبخند میزد با یاد لبخندت شبیهت گریه کردم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky