eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار ساعت تو با دقیقه ها قهرم زمان به دور خودش چرخ می زند حالا کشیده بال ملک را به پلک گریانم چقدر از تو بگویند دشت ها دریا به تیر بغض شود مشک چشم ها جاری دعای بی پر و بالم گرفته اوج این جا منی که جای من این جا نبود می دانم به چشم های کرامت تو دیده ای من را 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سرم کلاف پر از پیچ و تاب احساس است که ابتدای من وانتهای من عشق است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عشق از پشت در سلامم کرد راهم اما نداد در خانه دوره گرد میان کوچه شدم گرچه نه عاقلم نه دیوانه .... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تقدیم به أبانا محمد صلی الله علیه و آله 🌷 چکید از آستین آسمان نوری به این ظلمت به دست یاری آمنت بوسیده است انسان را بسا سروی کنارت رود جاری سبز می‌مانند که مژده داده ای بر مشق ایمانت درختان را به شب های تعصب نور می‌بخشد که اعجازش به ذهن مرده برگردانده با قرآن خود جان را شهادت می‌دهد هر آیه ای رنج پر از مهرت شمیم عشق تو پر کرده نرگس های دوران را تو و هذیان شب وخورشید بی بنیان مسلمان اند که می‌گیرند بر سرنیزه ها بعد از تو قرآن را وفات آنقدر بی ریشه است در شعرم نمی‌روید خزان هرگز نخواهد برد سرخ این گلستان را یهودی زاده ای دزدیده از گنجم جواهر را که جاری می‌کنم ازچشم مرواریدغلطان را بلند است از سقیفه مرگ بادی خانه ویران کن که در باغ علی خشکانده او لبخند ریحان را بگیر از حلق و لب های کبوتر بچه ها بوسه بگوید طشت با حلق پر از خون سوگ جریان را پدر مارا کفالت کن یتیمی بی پناهم من بگیر از چشمه ی بی مقصدم غوغای طغیان را قسمتی از قصیده ی نبوی ..... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چارقد ،چادر، لچک آخر چه فرقی می کند؟ دور نقاشی زیبا حاشیه ساز است قاب ..... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شیروونیمون پشتش به تو گرمه همسایه تو این باد محکم باش امروز پا این خونه وای میستی فردا کنار سایه هامون باش همسایه آفتاب رو نرنجونی وقتی که تیغ میکشه رو بومت با گچ های دزدی مدرسه کردند مثل یه صفحه ی بومت گل رو گذاشتم بین آجرهات رازدار من بندبند جونت شد پشتم به خاک شونه هات گرمه چادر کشیدم سایبونت شد دیوار تو حتی یادگاری هات از اون غریبه موندنی تر بود ایستاده بودی پیک دل بودی دیواری که واسه دلم در بود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از متن زندگی تو خط خورده ام ولی تذهیب می‌شوند در آخر کنار ها.... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دست و دلم به سوی رهایی نمی‌رود این شاخه ی شکسته که جایی نمی‌رود هم از تو خسته ام هم از این دل نکندم هم شادی از تو می‌رسد و هم هجوم غم چون لنگری به ساحل وابستگی اسیر هم از تو میگریزم و هم از تو ناگزیر ای پیله ها نفس،نفسم تنگ شد بس است این خسته از تنیدن زندان چه بی کس است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فرو خورده است بغضی را گلوی عاشق میهن نشانده رنگ خون چشم مصیبت روی این دامن نفس های اذان در سینه ی غم حبس میشدچون برآمد آفتاب از چهره های دودی روشن برای دین شهید کارگر کم از مجاهد نیست که خم کرده است پیش غیرت او آسمان ،گردن به پیشانی نشانده چین غیرت تا برقصاند برای دخترانش شاپرک در دشت پیراهن چگونه درس بابا آب را با اشک ننویسد که مغز هرمدادش روی کاغذ می کند شیون هنوز آغاز پاییز است و مانده روسیاهی به ذغال شرمگینی که زده آتش به این خرمن به آغوش سعادت راه های بی شماری هست اگر لبنان اگر غزه اگر کرمان اگر معدن 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از متن زندگی تو خط خورده ام ولی تذهیب می‌شوند در آخر کنار ها.... ꕥ◍⃟ @niloofaranehha
ترک خورد از مصیبت سینه ی هرسیب درلبنان کشیده چادر غم آسمان بر صورت جولان بریزید از حوالی جنون چون نقل موشک را که دارد رنگ خون در حجله ها پیراهن مردان از این عمامه های‌لاله گون دیدیم روشن شد مسیر قدس با انا فتحنا از دل قرآن مرا از گردباد حادثه هرگز نترسانید بلنداست از دل الله اکبر های من طوفان صدا می آید از خاکستر پیراهن زیتون زمین می گوید از شط العرب این درد را گریان : تو را در قاب می خواهند ای تصویر بی تکرار قدم بگذار بر چشمم بده این بهت را پایان نخواهد برد سیل داس ها محراب مسجد را شکفته تا سر گلدسته هایش نرگس ایمان نخواهد کرد باور مرگ یوسف را کسی آری اگرچه جامه ای خونین برد شمعون سوی کنعان بگو بیت الغزل ها را اگر چه یک به یک کشتید غزل می جوشد از هر قطعه ی باقی در این دیوان ۱شده چشمان دریا سرخ از داغ خبر اما مخورغم!ای برادر چون تورا نوح است کشتیبان شهادت می‌دهد هر نخل بی سر در دل تاریخ ترک خورده است روزی سینه ی هرسیب در لبنان..... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فریاد های خفه در گلویم غده غده شده اند کویر از چشمم سرچشمه می‌گیرد و قنات از لب هایم در متناقض ترین تاریخ کنار گزاره های فلسفی جنون را بدیهه اثبات میکنم اما خفگی آن پایانی نبود که از قصه های عاشقانه انتظار می‌رفت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خورشید را با برق چشمت کور خواهم کرد شور دلم را با لبت ماهور خواهم کرد در باغ سبز پیرهن های تو می رقصم حجم نگاه هرزه ها را دور خواهم کرد در خشت خشت تخت جمشید شکوه تو تمثال هر سرباز را شاپور خواهم کرد آرش شدم در سرزمین آریایی ها این عشق را با غیرتم مشهور خواهم کرد وقتی که شعرم را بخوانی پیش تاکستان این غوره های ترش را انگور خواهم کرد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مگه عشق به این سادگیه ؟ که باشی و باشم کنارت همین بی قراری رو نُت کن بریز توی سیم سه تارت ..... من و تو دو دریا شدیم که یکی شوره یکّی شیرینه کنار همیم و جدا مونده از هم کی اشکای‌دریایی‌مونو می‌بینه؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یکم آبانماه سالروز شهادت شهید والا مقام است . به راستی که شهدا شمع و چراغ همیشه روشن بشریت اند .🌷 سروده ای ناچیز تقدیم به ساحت این شهید والامقام باشد که قبول افتد بال مگسی است و تحفه ای درویشانه اذان ظهر سر زد آفتاب از سمت آن جاده شده دریایی از لاله برای عشق آماده گرفته جام با دست ابد در مشرقی فانی بریزد تا شفق در قلب مشتاق جهان باده اسیر عشق را در بند این دنیا نپندارید اسیر عشق نام دیگرش بوده است آزاده هنوز از دست تو دارد پرنده آب و دان اینجا اگر شد خیس از اشک یتیمی مهر و سجاده درون چشم هایت مرثیه در مرثیه گم بود پی ات تشبیب های بی سر خونبار افتاده وطن بی مرز خواهد شد اگر معیار دین باشد نخواهد دید دشمن سرو را بی برگ و افتاده تو را نامید مادر مصطفی، تا مصطفی باشی به دنیا صدر زاده بودی و در عرش دلداده..... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به غیر عشق پناهی ندارم اما او چقدر پشت دلم را به هیچ لرزانده نشست و شاهد باران چشم هایم بود کسی که مرثیه ی چتر مرده را خوانده هنوز مثل قناری دلم تپیدن داشت چه گربه ها که کنار قفس نرقصانده چقدر جزر و مدش را دلم تحمل کرد که زخم های مرا موج طعنه سوزانده تمام می کند آخر خزان رنجم را؟ کسی که سبزه ی عید بهار سوزانده؟ نه !حیف واژه حرام کسی شود که سخن از این دو چشم پر از حرف من نمیخوانده 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
روسری را دوباره لبنانی بست ودر کوچه ها به راه افتاد چادرش را کشید روی غمش عشق درد آشنا به راه افتاد زیر پر های خود کبوتر داشت او که پرواز را به من آموخت غیرت از مرز چادرش رد شد چشم های مرا به لبنان دوخت چشم فرزند او اگر شرجی است فصل باران هنوز در راه است ریخته پای اعتقادش بذر دست مادر نگو که کوتاه است لاله گون چادر سیاهش شد همسر همسفر به خون غلطید پا به پای هم اند پیر که نه! شده او پا به پای عشق شهید گاه مردانگی است زن بودن بس که نامرد دیده چشم جهان کوچ می کرد با تو اسم شهید پشت پای تو ریخت آب ایران رفته او گر چه با لباس سفید با لباس سفید برگشته می درخشد کنار شاهچراغ این عروسِ شهید برگشته در حرم بال میزنند این جا پنج پروانه ای که غم دارند جای آغوش مادرانه ولی سنگ سرخی در این حرم دارند 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دیگر نخواه زنده بمانم به جای تو عمرم تمام شد وسط شعر های تو من گریه با زبان غزل می کنم بگو اصلا چقدر واژه بریزم به پای تو ؟ باید چقدر بپرد این پلک های من در انتظار دیدن یک‌رد پای تو؟ دیگر نفس میان گلو گیر می‌کند باید نفس نفس بزنم در هوای تو‌ شاید خدای ما دو نفر فرق می‌کند امید بسته حاجت من به دعای تو من یک درخت سیب به عشقت می آورم اصلا بهشت خسته کننده فدای تو مضمون شعر های غمت را به من بده مضمون شاد هر غزل من برای تو 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چقدر با تو بگویم که درد دارم من زنم ولی به سر دوش مرد دارم من چقدر شعر بگویم که واژه دق کرده که صبر غیر مصیبت چه تحفه آورده؟ هزار راز مگو را به گریه افشا کرد کویر گونه من را به اشک دریا کرد چگونه می شود از خود کناره گیر شوی میان معرکه ی صلحشان اسیر شوی چقدر رنگ به رنگند مردمان اینجا همیشه بر سر جنگند مردمان اینجا نقاب خلق خوش و معرفت به رو دارند اگر چه شحنه دین اند خود سبو دارند دلم برای خودم تنگ می شود گاهی میان عقل و دلم جنگ می شود گاهی چگونه می شود این جاده را عوض بکنم؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گر سوخته بال و پر، پُر از ققنوسم در قلب شب اندود تو چون فانوسم هی زخم زدی زخم زدی زخم زدی من دست تو را عشق ولی می بوسم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مانده ام در پناه ویرانه سست بنیان شده است این خانه ریخته بخت من به این شانه تا مگر بی قرار برگردی .... می وزد با نسیم گریه و آه می دود پشت شعر هام نگاه مانده حتی غزل چه چشم به راه بلکه در این بهار برگردی ... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تقدیم به ساحت مطهر جناب جعفر طیار بخوان نماز محبت که عشق بیدار است به سوی منزل خورشید راه بسیار است زده است معرکه بر هم به برق چشم تو تیغ چه جای ماندن مشرک میان پیکار است برای کوه برادر برای دشت پناه کسی که یک‌تنه سلمان و زید و عمار است ادامه یافته چون رشته کوه، غیرت تو سلاله ی تو حسین شهید را یار است چو سروهای بر آورده سر به تکیه ی هم به جنگ آوری ات گرم ،پشت کرّار است بریده باد دودستی که از تو بال برید تویی که روح بلندت به عرش طیار است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غرق شد در خطابه های نجس باتلاق اسم منبرش شده است هرز و هذیان محض می گوید فکر کرده کسی خرش شده است؟ دین ندارند فرقه‌ی وهاب مفتیان عزیز شیطانند زیر این ریش های بی ریشه موش های کثیف پنهانند این جماعت مبلغ شر اند حزب شیطانیان شریعت نیست نشود جز به خاک حلقش پاک ظرف سگ را جز این طهارت نیست شده حمالة الحطب این شیخ خوی نمرود در رگش جاری است آل نحس اند این سعودی ها بی شرف تر از این خلایق نیست.... آه با این توهم از دین کعبه نیلوفری است در مرداب بغض زمزم چگونه وا نشود؟ شده از ظلم چشم او پر آب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من سنگم اما کوه را بر دوش دارم بغض دماوندم لبی خاموش دارم دریا مرا پس زد و ساحل مامنم شد صد ها نهنگ مرده در آغوش دارم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فضه جان دریاب من را! بچه ها را دور کن پشت آن سیلاب ها پهلوی این دریا شکست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
زبان خامه ندارد سر بیان فراق بگوکه طاقت در شد از این حکایت طاق به پیرهن شده وصل اسم اعظم خورشید نشسته گونه ی حورا به ضربه های محاق فقط به معجزه می شد شکافت دریا را نداشت میخ دری این شکاف استحقاق صدای چرخش دستاس امید می آورد چقدر گرم دل کودکان شده به اجاق غبار غم ننشیند به صورت زینب ولی چه می‌دهد این رفت و روب بوی فراق چقدر سقف سقیفه بلند شد در شهر که گریه های علی را نمی شنید اتاق سپید بود ولی لاله می شکفت از آن لباس فاطمه میکرد خون دل انفاق میان شب چقَدَر خطبه خواند و کس نشنید چنانکه ماه شده بر خسوف خود مشتاق به دست هاش گرفته دو پایه را از عرش پیاده رفت کند حق شیعه را احقاق _ قصیده بودم و مصرع به مصرعم کردند نمانده است ز قرآن زنده جز اوراق زبان خامه ندارد سر بیان فراق.... که شعله های در خانه می رسد به عراق 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ماه و ستاره گر چه که در آسمان ماست بر شانه های سبز شما کهکشان ماست چشمان ماست گرم به خوابی که دیده اند با شب بگو سپید فلق پاسبان ماست رفته است خون سرخ تو بالای مأذنه گلبانگ های گریه ی مظلوم اذان ماست تو چین غیرتی وسط جبهه ی امید مرز تو روشن است عقیده کران ماست ما را برادرانه به یوسف امید داد پیراهنی که پاره شد اما از آن ماست نمرود وار آمده با منجنیق مکر صد آرش غیور ولی در کمان ماست حب الوطن برای تو یک سبک زندگی است لا تحسبن... نیست شعار ،آرمان ماست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
27.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ شعر خوانی خانم‌ در برنامه شبکه خراسان رضوی چقدر سقف سقیفه بلند شد در شهر که گریه های علی را نمی شنید اتاق 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴 به گونه های قلم ریخت اشکهای مذاب گرفته است سیاهی مدینه را در قاب به گرم بودن این سرزمین امیدی نیست که این کویر عطش پر شد از فریب سراب شکاف کعبه اگرچه هنوز پیدا بود گرفته بود به بت ساختن سقیفه شتاب شنید چاه غمش را شبی و صبح از اشک به جای آب بر آمد ز چشم او خوناب دویده غربت او آنچنان به ریشه ی نخل شده است برگ به برگش برای شیعه کتاب میان خنجر از پشت و استخوان در حلق نماز و خطبه بخواند چقدر بود عذاب کسی که برق نگاهش برنده تر از تیغ کسی که‌کشته ی شمشیر اونداشت حساب "شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب تمام غصه عالم نشسته در محراب" برای بردن کوه آمده خس و خاشاک شده اند پشت در خانه متفق احزاب شکسته اند در کعبه را به فضه بگو بیا و این گل آتش گرفته را دریاب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سرم به روی تنم ازخیال سنگین است سرم به‌سنگ نخورده اگرکه عشق این است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky