6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگے باید کرد ...
با کمے حس نسیم
با کمی واژه ی خوب
درهوای خنک استغنا
زندگے باید کرد!
گاه با یک دل تنگ
گاه باید دویید
در کنار چشمه
در شکاف یک سنگ
بہ امید فردا
کہ پر از حادثه ی تقدیرند
گاه باید خندید
با کمی پنجره و نور و صدا
شاد باید بود"
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
این حال خوش از صبر زیادی است که کردیم
آن صبر نمایان شده در موی سپیدم
#حمیدرضا_آبروان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تنم تابوت غمگینی که جانم را نمیفهمد
دلِ تنگم حصار استخوانم را نمیفهمد
شبیه بغض نوزادی که ساعتهاست میگرید
پر از حرفم کسی اما زبانم را نمیفهمد
انارم دانه دانه دانه دانه دانه غم دارم
کسی تا نشکنم راز نهانم را نمیفهمد
دلم تنگ است و میگریم،دلم تنگ است و میخندم
کسی که نیست دیوانه جهانم را نمیفهمد
چنان در آتش غم سوخته جانم که میدانم
پس ازمرگم کسی نام و نشانم را نمیفهمد
#حسین_منزوی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
آنجا که عشق فرمان می دهد
محال هم
سر تسلیم بر آستانت می نهد
#لیلی_حاجی_محمد
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
-1737875709_1918233250.mp3
8.62M
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙 بهراد_حامی
🎼 وابستم🌹
باغم که دچار خشکسالی شده است
مغضوبِ خدای احتمالی شده است
یا مثل مترسکی که هربار دلش
با بوسهی هر کلاغ خالی شده است
بر جان و تنم آفتِ انبوهی بود
زخمی که به عمقِ غارِ در کوهی بود
انگار که جان کندنِ من در همه عُمر
رقصیدنِ در مجلسِ اندوهی بود
مهمانیِ روزِ جشنِ تدفینم بود
تکنقطهی انتهای خطچینم بود
در خاکسپاریام، خودم بودم با
تابوتم و شانههای سنگینم بود
خیس از فَوَرانِ اشکِ غَسّال شدم
از رفتنِ خود چقدر خوشحال شدم!
تا بر سرِ من گذاشت او سنگِ تمام
در تختِ همیشگیِ خود چال شدم...
#مهدی_خدا_بخش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
وقتی که یوسف
بهتر از خورشید و ماه است
عشقی زلیخا گونه آیا اشتباه است؟!
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سودا زده ی فراق یارم
بازیچه ی دست روزگارم
ناچیده گلی زگلبُن وصل
صد گونه نمود هجر خارم
بی آنکه شراب وصل خوردم
از شربت هجر در خمارم
اندیشه ی دل نمی گذارد
یک لحظه مرا که دم برآرم
نتوانم گفت کز غم دل
ایام چگونه می گذارم
کارم همه انتظار وصبر است
من کشته ی صبر وانتظارم
دریاب زبهر روز فردا
امروز مرا که سخت زارم
#فلکی_شروانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
نمی از بیوفاییهات کم کن
به وزن مهر اضافه یک گرم کن
بهجای چای، ایندفعه عزیزم
برایم استکانی عشق دم کن
#زینب_نجفی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
غم که از راه رسید ،
درِ این سینه بر او باز مکن ...
تا خدا یک رگ گردن باقیست !
تا خدا هست ،
به غم وعده این خانه مده ...!
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چون کوه بمان که تکیهگاهم باشی
در تیررسِ چشم سیاهم باشی
هربار به یک بهانه رفتی ای عشق!
تا کی تو رفیق نیمهراهم باشی؟!
#نوروز_رمضانی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
💠داستان کوتاه 🌷
✍ زاهد نمایی مهمان پادشاه شد، وقتی که غذا آوردند، کمتر از معمول و عادت خود از آن خورد و هنگامی که مشغول نماز شد ، بیش از معمول و عادت خود، نمازش را طول داد، تا بر گمان نیکی شاه به او بیفزاید.
💭 هنگامی که به خانه اش بازگشت، سفره غذا خواست تا غذا بخورد. پسرش که جوانی هوشمند بود از روی تیز هوشی به ریاکاری پدر پی برد و به او رو کرد و گفت: مگر در نزد شاه غذا نخوردی؟ زاهدنما پاسخ داد: در حضور شاه چیزی نخوردم که روزی به کار آید.)) یعنی همین کم خوری من موجب موقعیت من نزد شاه گردد، و روزی از همین موقعیت بهره گیرم.
💭 پسر هوشمند به او گفت: بنابراین نمازت را نیز قضا کن که نمازی نخواندی تا به کار آید!
📚آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky