انگور، باید از چهل پیمانه رد میشد
تا اشکهایش، مست کردن را بلد میشد
باید چهل شب، توی دیگ صبر میجوشید
تا حد صبرش در غم و شادی، رَسَد میشد
در تشت دنیا هی لگد میخورد پی در پی
بیخود شدن هایش به سختی، مستند میشد
گویا، ریاضتها همه حکم عبادت داشت
ذکر لب هر دانه وقتی که، صمد میشد
منصور حلاّج درون حبهّ، میبالید
هر حبّهای در این دگرگونی، احد میشد
#مهتاب_بهشتی
#غزل_معرفتی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
2.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیمهی خواب به خمیازهی یارم برپاست
گردش روز و شب از خواهش او پابرجاست
کهکشان، دور سر حضرت او میچرخد
سر هم صحبتیش، بین کواکب دعواست
جای ماه آمده و یکسره بر هم زده است
جزر و مدّی که نشان از دل تنگ دریاست
برق چشمان غزلساز غزلپردازش
چو نگینی، به سرِ چارقدِ این دنیاست
نه فقط در غزل من، همه جا صحبت اوست
که برای همه مجنون صفتان، "او" لیلاست
بین دلباختگانش، به عدالت شهره است
چون که با پیر و جوان، وعدهی او تا فرداست
چه شلوغ است سرش، رفته ز یادش یادم
گله از یار که نه، از هنر خالق ماست
حمد، یعنی که، قلم بر دل دفتر بزنی
بدهی شرح، خدایی که به عالم یکتاست
#مهتاب_بهشتی
#غزل_معرفتی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
زمان:
حجم:
254.1K
دندانهای شیری/کهکشان راه شیری
از کهکشان شیری، دندانههای شانه ات
میپرسم امشب من نشانِ وادی و کاشانهات
میخندی و گم می شود دندان بازیگوش تو
پشت لب پایینی و آن انحنای چانه ات
زین بیشتر حرفی مزن، لرزان مرقصان چانه را
از شش جهت جا مانده ام دیگر منِ دیوانه ات
بر شانه ات خوش کرده جا، این لشگر پرمدعا
هم شانه گیج از کار تو، هم استخوان شانه ات
ای بی نشان، آیینهای از تو نشانی میدهد
حالا جهانم پرشد از، شیرینی افسانه ات
#مهتاب_بهشتی
#غزل_معرفتی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از تاک عشقت هر که جام وصل نوشید
جز حضرتت از کل دنیا چشم پوشید
موجی شد و در انتظار دیدن تو
دریا به دریا تا خود ساحل خروشید
یا چشمه شد از زیر پای اشتیاقِ
لب تشنگی ها، محض حال عشق جوشید
باید برای خاطر دل ترک سر کرد
از جان به شرط وصل خوبان چشم پوشید
اینجا خریدار نهایی حضرت توست
باید برای حفظ نرخ عشق کوشید
#مهتاب_بهشتی
#غزل_معرفتی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky