eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
31 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
با بحر باشی می فروشی نیل را ارزانتر از ارزان سید حسن بحری خروشان بود و تو مانند دریابان باید طواف عشق می دادند جسم نازنینت را وقتی که قربانی شده در راه حق یک مرد با ایمان (احقر) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
پُرمِهر و صفا اَزعاشقی لبریز است نارنجی و اَرغوان، خیال انگیز است همراهِ انار و سیب و اَنگور و غزل پُرجاذبه نامِ دیگرش پاییز اَست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
17.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفت‌وغزلم چشم‌به‌راهش‌نگران شد دلشوره‌ ی‌ ما‌ بوددلارام‌ جهان‌ شد... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
زن که باشی: زن که باشی عشق را در چایی ات دم می کنی خانه را با عطر  ریحان خالی از غم می کنی زن که باشی هم  زلالی مثل چشمه مثل رود   هم جهان را پر ز عطر یاس و مریم می کنی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
برگِ سبزی دربهار ازشاخسار افتاده ام بی خزان درچشمِ یار از اعتبار افتاده ام 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌹🌷‌ پندانه به یکی گفتند : غرورترا بشکن ؛گفت:قبل از این که من به خودم بیام ، او مرا شکسته از یکی پرسیدند : تکبر چیست؟ گفت: از آنکه دارد بپرس از یکی سوآل کردند: خودپسندی یعنی چه ؟ طرف جواب نداد و رفت ، یعنی جوابت‌ را گرفتی به یکی گفتند:تواضع یعنی چه؟ بلافاصله نشست روی خاک ؛ یعنی خاکی بودن ازیکی پرسیدند : مهربانی چیست؟ دست طرف را بوسید یعنی مهربانی این به یکی گفتند : اهل گذشتی ؟ گفت: درمقابل عذر خواهی وپشیمانی طرف ، بلی به یکی گفتند: احترام پدر ومادر را چه قدر باید نگهداشت ؟ چوب دستی خودش‌ را به زمین فروبرد و به دورش چرخید ، یعنی آنها اگر مثل چوب خشک هم باشند !! باید با تواضع به دورشان چرخید ازیکی پرسیدند: محبت اولاد چه قدر در دلت هست؟ گفت: تاآنجا که در راهشان بمیرم💔 ✍️ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر زمان چهره ماهش که عیان‌تر می‌شد چشم بارانی من باز روان‌تر می‌شد چون که از نیم رُخش خوب نگاه می‌کردم قامتم چون خم او باز کمان‌تر می‌شد خواستم تیررس ترکش چشمش نشوم از فراقش دل من باز نشان‌تر می‌شد هر دم از عمرِ من انگار که سالی می‌رفت وه که از نور امیدش چه جوان‌تر می‌شد گُل لب‌هاش چه می‌خواند غزل‌های مرا غنچه‌اش تا به سخن بود گرانتر می‌شد هر که از قصه عشق من و او بندی خواند شرح افسانه ما وردزبان‌تر می‌شد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بغض آمده خیمه در صدایم زده است تاول شده و به دست‌وپایم زده است یک‌مصرع سبز نیست در دفتر من انگار ملخ به شعرهایم زده است 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Bahman Sepahvand Eshgh Diari.mp3
4.98M
🎙‌ 🎼‌ ❤️❤️ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مگر قرار نبوده، قرار من باشی؟ که تک ستاره ی شب‌های تار من باشی که حرف تلخ جدایی نیاوری به زبان که سایه‌ام بشوی و کنار من باشی مگر قرار نبوده به غیر، دل ندهی در این حیات پر از درد، یار من باشی چه می‌شود که بتابی و ماه من بشوی تمام روز و شبت در مدار من باشی به تار موی تو دل را گره زدم، اما نشد بمانی و دار و ندار من باشی دلم شده‌ست شبیه کلاف سردرگم خودت بگو چه کنم تا دچار من باشی؟ نبود در سر من جز هوای دیدن تو چه می‌شود که تو هم بی‌قرار من باشی؟ هزار پنجره در مقدم تو کاشته‌ام خدا کند که بیایی بهار من باشی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
254.1K
دندانهای شیری/کهکشان راه شیری از کهکشان شیری، دندانه‌های شانه ات می‌پرسم امشب من نشانِ وادی و کاشانه‌ات می‌خندی و گم می شود دندان بازیگوش تو پشت لب پایینی و آن انحنای چانه ات زین بیشتر حرفی مزن، لرزان مرقصان چانه را از شش جهت جا مانده ام دیگر منِ دیوانه ات بر شانه ات خوش کرده جا، این لشگر پرمدعا هم شانه گیج از کار تو، هم استخوان شانه ات ای بی نشان، آیینه‌ای از تو نشانی می‌دهد حالا جهانم پرشد از، شیرینی افسانه ات 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران گناه کیست که من با توام، تو با دگران اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن به جست‌وجوی تودرچشم‌خلق‌خیره شدم غریبه‌اند برایم تمام رهگذران نهان چگونه نگه‌دارمت ز چشم رقیب چقدر راهزن اینجاست بین همسفران عجب ز عشق که هرکس حکایتی دارد از این گذازه‌ی آتشفشانِ در فوران خموش باش که با دیگران نمی‌گویند رموز تجربه‌‌ی وحی را پیامبران 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky