حکایت جالب امتحان کردن دو رفیق توسط شاه عباس در راه مشهد…
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند !
به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب میماند.
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند،دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت: اسب او از این که آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و میخواهد از شوق بال در آورد !
این است رسم رفاقت در “غیاب” یک دیگر” حافظ آبروی” هم باشیم.
آگاهانه انتخاب میکنیم بکوری چشم بدخواهان
#مشارکت_حداکثری_در_انتخابات
#نشر حداکثری
با عشق خدمت در رفاقت هستیم
با لـطـف مـلـت در رقابت هستیم
با انـتـخاب اصـلح از بیـن عزیـزان
مـردان مـیـدان سیـاست هستیم
شاعر بداهه سرا؛ #بهروز_عبداللهی_صدرآبادی ۱۴۰۳/۳/۲۶ شیراز
🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هدایت شده از Mahta
✏️📖
بعضی از خاطرهها را خشک میکنم ،
و لابلای دفتر شعرم نگه میدارم ..
مثل دوستداشتن تو ..
✍ #مهتا_منتظر
░⃟📝
https://eitaa.com/delnvshtMahta
░⃟💎░⃟🌱
کلبه ی شعر
✏️📖 بعضی از خاطرهها را خشک میکنم ، و لابلای دفتر شعرم نگه میدارم .. مثل دوستداشتن تو .. ✍ #مهتا_
همراهان همیشگی کانال
کانال خانم #مهتا_منتظر از شاعره های خوب
وعضو کانال کلبه ی شعر هستند
اشعارشون زیباست 🌺🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر دو از کاروانِ آواریم...
هر دو تا از تبار شک، یا نه؟
ما به فریاد هم قسم خوردیم...
هر دو تا درد مشترک، یا نه؟
گیرم از چنگ جان به در ببری...
گیرم از تن فرار خواهی کرد...
عقل من هم فدای چشمانت...
با جنونم چکار خواهی کرد؟
#علیرضا_آذر
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
لبتشنه ماندهام لب دریای مهر تو
این قطره را تو غرق تمنّا گذاشتی
#زینب_نجفی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
اَلسَّلاَمُ عَلَیکَ یَا سَفِیرَ الحُسَینِ(ع)
یَا مُسلِم بنِ عَقِیلِ
شهری که دعوت کرده بود از آفتاب ای مرد
وقت وفای عهد،خود را زد به خواب ای مرد
افسوس متن و خط و مُهر نامههاشان را
انکارها کردند روز انتخاب ای مرد
(دارم برایت روضه میخوانم، که خود بهتر
آگاهی از این دردهای بیحساب ای مرد)
وقتی که سر چرخاندی، از جمعیت مسجد
دیدی فقط تنهاییات را در رکاب ای مرد
دادند با شمشیر و سنگ و دشنه و دشنام
آیینههای اعتمادت را جواب ای مرد
آبی طلب کردی ولی دریای احمر شد
در دل چه سرّی داشت آندم ظرف آب ای مرد
آوارگیهایت به خاطر ماند و باقی نیست
از کوفهی آن عصر،جز قصری خراب ای مرد
خون گریه کردی غربت او را شجاعانه
وقت شهادت، ای سفیر آفتاب ای مرد
#اعظم_سعادتمند
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فرق می کند بسیار در هر انتخابی
کیک است یا که واقعی یا که سرابی
مرد نشستن باشد او یا مرد پیکار
دارد برای ملت و رهبر جوابی؟
آیا ندارد فرق املت با کمی نان
با مرغ بریان و دو تا ماهی کبابی؟
باشد یکی دائم پی آبادی ما
آن دیگری هم هی ببار آرد خرابی
رای غلط را نیست پاداشی بجز نار
رای درست تو ولی دارد ثوابی
ای جان من ای دوست باید رای ماها
باشد عزیزان دلم آدم حسابی
یک انقلابی که رود راه #رئیسی
یک انقلابی انقلابی انقلابی!
#عاصی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دامانم از آب دیده مرطوب شود
تا میوه ی دل چو جنس مرغوب شود
ابروی تو شاه بیت نستعلیق است
با شعر تو حال دل من خوب شود
#حسین_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نوبت اند ملوک اندرین سرای سپنج
کنون که نوبت توست
ای ملک به عدل گرای
#سعدی_شیرازی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
خوش نشسته با سه تارش تک نوازی میکند
با زلالِ موی لَختش،باز،بازی میکند!
با رقیبان ناز و عشوه با لطافت سر به زیر!
با من اما بی وفا گردن فرازی میکند
در هوایش بی قرارم،بی قرارم،بی قرار
بی تفاوت،عشق،تمرینِ هوازی میکند!
من که از مجهول چشمانش رکب ها خورده ام!.
با زبانِ عشق،تدریسِ ریاضی میکند
این تغزل،از دو چشمم خون شد و فواره زد!
بلبلِ طبعم نشسته،شعر سازی میکند!.
#محمد_ثاقبی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
گُلبانگِ اطاعت و عبادت زده است
آهنگِ قبولی و اِجابت زده است
در روزِ پُر از صفا و نورِ عَرَفه
یزدان سَرِمان گُلِ رضایت زده است
#حسن_یزدان_پناهی_فَسا
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky