🌺🍃
✅ امام رضا علیه السلام
هرگاه که بندگان ، به گناهان تازه ای رو آورند که قبلا مرتکب نمی شدند ،
خداوند بلای تازه ای برایشان پیش می آورد که قبلا نمی شناختند.....
📕 وسائل الشیعه ج 11 ص۲۴۰
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد💞
#لالههای_آسمونی
چند شب 🌙قبل عروسی #خواب دیدم که من با لباس عروس و آقامرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین(ع) هستیم و برایمان #جشن گرفته اند یک دفعه به ما گفتند:‼️ که شما همیشه #همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند...😇
خواب #عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار خوشحال شد😍 و گفت: خوشا به حال شما؛ من می دانم که شما #شهید می شوید، من به او گفتم اما به نظرم شما شهیدمیشوی👌 چون مدت #کوتاهی در خوابم بودید...
✍ به روایت همسرشهید
#شهید_مرتضی_زارع🌷
#سالروز_ولادت
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#تلنگر 🌸
یک نگاه تند که سبب ایذای یک مؤمن و یا هتک حرمت او شود ، حرام است ؛
همچنین یک تبسم به اهل معصیت که موجب تشویق او بر گناه باشد ، حرام است.
بنابراین ، کسی که میخواهد به درجات کمال و یقین نائل گردد ، باید از اینگونه گناهان هم پرهیز نماید......
#آیت_الله_بهجت
📕 در محضر بهجت ج٢ ص٧
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#شهیدانه{🌹🌸}
وقتے که شهید شُد بدنش
تڪہ تڪه شد •••🏹
آرۍ تڪه های بدنش را داد
که چآدر خاکے مادر
تڪه تڪه نشود|✖️|
همیشھ میگُفٺ:
از خواهرانـ
میخواهم که حجابشان را مثݪـ
حضرٺ زهرا رعایٺ ڪنند🏻
نہ مثݪـ حجآب های امروزیــ🍂
چون این حجآب ها بوے زهرا نمیدهـند...🎈
{ #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری }
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#سیره_شهدا 🌺🍃
مهدی از شناسایی اومد ، سه چهار روزی میشد توی خاک دشمن بود. اومد افتاد توی سنگر !
لب ها خشک ،ضعیف ، پر از گرد و خاک !!
یه کمپوت براش وا کردم گذاشتم جلوش ، گفت ، امروز سهمیه بچه ها کمپوت بوده یا نه؟!
صدامو براش بردم بالا ، مگه اونا ۳ ، ۴ روز توی خاک دشمن بودن؟!
گفت ، رحیم شلوغش نکن ، امروز سهمیه بچه ها کمپوت بوده یا نه !
گفتم نه ، نبوده !
گفت ، اینو بردار یه پارچ آب بیار...
#شهیدمهدی_باکری
📕 یادگاران
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
#خاطرات_اسارت 🌸🍃
كم كم زمستان به پایان می رسید و بهار نزدیک بود.
ارشد آسایشگاه از عراقی ها اجازه گرفت که برای برگزاری جشن نوروز به تزئین آسایشگاه بپردازیم.
با امکانات کم از قبیل کاغذ ، زرورق سیگار و مقداری رنگ ، آسایشگاه را قدری سر و سامان دادیم و در اسارت به انتظار بهار نشستیم.
در برگزاری مراسم سنتی نوروز که از دیر باز با فرهنگ غنی و پر محتوی اسلام عجین شده است عبارت جالبی نیز نوشتیم و به دیوارها نصب نمودیم که از میان این عبارات دعای ، امن یجبین بسیار چشمگیر بود.
قبل از تحویل سال یکی از مسئولین عراقی وارد آسایشگاه شد و چشمش به این نوشته قرآن برخورد کرد و بسیار برافروخته شد و شروع به داد و بیداد کرد و گفت ، مگر ما به شما ظلم کرده ایم که شما این آیه را نوشته اید!؟
ما به شما پتو ، لباس ، کفش دادیم حالا ظالم هستیم.
در این حال یکی بچه ها به خود جرات داد و گفت سیدی این آیه قرآن که بد نیست.
عراقی بیشتر برافروخته شد و گفت ،
اگر شما می خواهید قرآن بنویسید که در آن خیر باشد نه آیه ای که مایه شر و بدی است !
بعد دستور داد به هر طریقی که می شود نوشته را پاک کنیم و تعدادی از بچه ها را که در این خصوص فعالیت داشتند تنبیه شوند....
راوی : علی اکبر علی اکبری
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞