eitaa logo
شهید علی تاج احمدی
119 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
644 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شد شب هفتم و شد گل پسرم شش ماهه هر شب آراسته تر در نظرم شش ماهه طفلکم خواستنی‌تر شده بود از وقتی مادرش خواست لباسی بخرم شش ماهه برنمی‌داشت از او تا دم در مادر چشم بغلم داد: بیا، این جگرم، شش ماهه صاحب آن شب هیئت گره ها وا می‌کرد آن جگر گوشه‌ی آقای کرم، شش ماهه گوشه گوشه همه جا دور و برم شش گوشه ورد لب ها شده بود آب، حرم، شش ماهه روضه‌خوان خواند سه‌شعبه، و سه نقطه، و سپس کرد با ناله‌ای آسیمه‌سرم شش ماهه چشمم افتاد به دستم، علی اصغر را دید صورتش روی دل شعله‌ورم شش ماهه شد نگاهم به لب کوچک و خشکش مواج تا شود غوطه‌ورِ چشم ترم شش ماهه نازِ انگشتم اثر روی گلویش که گذاشت باز باران شدم و نوحه‌گرم شش ماهه عصمت خنده‌ی بی‌جان نگاهش ناگاه دست را برد به روی کمرم شش ماهه داغ، آن قدر که از پای بیندازد، هست چه نیاورد از این غم به سرم شش ماهه خواستم روضه بخوانم، ولی از مقتل‌ها غیر از این یک کلمه می‌گذرم؛ شش ماهه 🌷