eitaa logo
🌷شهد شیرین شهادت🌷
847 دنبال‌کننده
5هزار عکس
8.8هزار ویدیو
13 فایل
﷽ ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 🌹 شهد شیرین شهادت🌹 ⬇️ 🆔 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱 ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و مطلب @sms121labaykayazeinab غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ۷۰ درصد پارکینگ‌های مهران پر شد 🔹‌ جانشین پلیس راهور: تا صبح امروز شاهد تردد سنگین در جاده‌های منتهی به مرز مهران بودیم اما از امروز صبح، حجم ترافیک کم شده و اکنون مشکلی ترافیکی در جاده‌ها نداریم. 🔹‌ اما نکته مهم این است که ۷۰ درصد از ظرفیت پارکینگ‌های مرز مهران پر شده است و جا برای پذیرش زائران در روزهای آتی بسیار کم است. 🔹‌ پیش بینی می شود تا فردا ظرفیت پارکینگ تکمیل شود. 🔹‌ زائران به مرز های خسروی، تمرچین، باشماق، شلمچه و چذابه مراجعه کنند. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
🔴 انتشار برای نخستین بار! دستخط شهید مصطفی صدرزاده... 🔶 عملیات نظم در خانواده! ۱_با اعضای خانواده تمام احترام رعایت شود (در اوج محبت) ۲_باید حدقل هفته یک مرتبه برای همسر گل خریده شود ۳_ساعت خوابیدن و بیدار شدن همیشه باید یکی باشد ۴_لباس های شخصی خود را حدقل بشورم ۵_ظرف های داخل آشپزخانه به محض رویت باید شسته شود ۶_هرگونه ریخته و پاش در منزل باید به سرعت جمع آوری شود ۷_باید در خانه همیشه نان تازه باشد ۸_وضعیت لباس فرزند وهمسر باید کنترل شود و زمانی برای خرید ماهانه یا سالانه مشخص شود ۹_بخشی از حقوق به خود همسر داده شود ۱۰_به هیچ وجه سر همسر و فرزند نباید داد کشید ۱۱_دیدار پدر و مادر و فامیل بسیار حساب شده و طی زمان بندی باشد ۱۲_باید برنامه های منزل از یک هفته قبل تنظیم شود ۱۳_باید زمان تفریح همسر و فرزند کامل منظم و مشخص شده باشد ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
❌غلبه بر شهوت و توفیق شهادت❌ ❇️حضرت علی(علیه السلام): پاداش مجاهد شهید در راه خدا بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه دارد، ولی آلوده نمی شود. همانا عفیف پاکدامن فرشته ای از فرشته هاست. 🌹شهید احمدعلی نیّری در سال ۱۳۴۵ و در روستای «آینه‌ورزان» دماوند به دنیا آمد. خانواده‌اش در کودکی او به تهران مهاجرت کرده و در محله مولوی ساکن شدند. از همان زمان کودکی پای او به مسجد امین‌الدوله که آیت‌الله حق‌شناس امام جماعتش بود، باز شد. او یکی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و در اسفند ۱۳۶۴ در حالی که تنها ۱۹ سال داشت به شهادت رسید. 🔻احمدعلی یک عارف واصل بود به طوری که آیت‌الله حق‌شناس پس از دفنش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلام‌الله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت: تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید… احمد از عفاف چشم به این مقام رسید … ⭕️دکتر محسن نوری از دوستان شهید «احمدعلی نیّری» تعریف می‌کند که: «یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم، اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من… لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند، اما دوباره سوالم را پرسیدم، بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت: بنشین تا بهت بگم. 🔻 نفس عمیقی کشید و گفت: یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید، همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد و گفت: اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لا‌به‌لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: 🤲«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» 🔻 بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند و من هم مشغول آتش درست کردن بودم. خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین‌طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» 🔻من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: 🤲«یاالله یا الله…» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح)‼️ 🔻 وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم!» 🌱 احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن» منبع: کتاب عارفانه« شرح حال شهید احمد علی نیری» جهت خشنودی امام زمان«عج» این متن را در گروهها و کانالهای مختلف قرار دهیم، إن‌شاءاللھ انگیزه‌ای باشد برای ترک گناه جوانان و مومنان ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین می‌تونه ایمان ما رو بگیره اما چطور گوش کنید حواستون باشه کدوم موکب میرین و چی میخورین و چی میشنوین ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"کربلا کربلا ما داریم می آییم..." این نوای خاطره انگیز دوران دفاع مقدس شاید آن روزها که خوانده می شد برای برخی شبیه یک رویا بود. اما شد و چه شدنی. مثالش همین . ماجرای نزدیکی به هم همین است... ما همانطور که کربلا را دیدیم بر فراز قله بودن را هم خواهیم دید 💬 مهدی ترابیان ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان بیماری مجری معروف 🔹۱۷ سال درگیری با بیماری و درمان ناگهانی آن، برای اولین بار در تلویزیون، از زبان مرتضی حسینی ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرا جالب‌تر شد! ⚠️ معترضین سوریه با عکسهای وارد خیابان ها شدند و شعارهای ضد انقلاب و ضد حاکمیت بشار اسد سر دادند! ⭕️ سناریو، همان سناریوی نخ نمای همیشگی است. ⚠️ شهرهای شمالی سوریه که تحت کنترل و اشغال گروهکهای تروریستی داعش و گروهکهای حمایت شده از سوی ترکیه و آمریکا هستند، کانون این شورشها می‌باشند. 👈 هنگامی که پروژه زنده نگه داشتن آشوبها بعد از یکسال در داخل با شکست مواجه می‌شود به ادلب سوریه متوسل می‌شوند. ✅ جالب‌تر اینکه بسیاری از زنان تروریست‌های داعش در این راهپیمایی حجابشان از مهسا امینی کاملتر است، عین تناقض! ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞️ اعتراف مشمئزکننده محمد عمرانی به دورویی و ریاکاری و زندگی بزدلانه خود در در مصاحبه با شبکه منوتو "در خلوت خود شراب میخوردیم و بیرون از خانه میگفتیم اینها نجس است...!" "به بچه‌هام می‌گفتم بیرون از خانه کاری نکنید که لو برویم!" ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• : بدترینِ خصلت‌ها یکی دروغ و دیگری نفاق و دورویی است.
35.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید دوباره گل کاشت! سید مجاهد زلال و شجاع عراقی بازهم اثبات کرد که دانش آموخته باکفایت و تربیت شده است! سید جان خدا حفظت کنه! درد وبلات بخوره تو سر بی خاصیت ما که سیب زمینی هم نیستند!!! حقا که ثابت کردی شاگرد حاج قاسم هستید! بسیار عالی دوستان حتما ببینید👌👌👌 جهاد تبین یعنی این، در میدان بودن ،،،، ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توصیه مهم استاد فاطمی نیا به جاماندگان اربعین 🔹مرحوم آیت الله فاطمی نیا:پاداشی که برای زائر اربعین سینه به سینه از اولیاء رسیده و برای هیچ عملی ذکر نشده، این است که زائر اربعین حتما عاقبت به خیر میشود... ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
49.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رونمایی از سرود جدید ویژه اربعین با نام علیه السلام🏴 🎙با نوای حاج ابوذر روحی و سربازان دهه هشتادی و نودی حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همه جا یار تو هستم حسین توی غم‌ها و توی همه شادی‌ها اربعین امسال هم میشه اربعین نمیزاریم بشه خالی حسین جای آرمان علی‌وردی ها ما هم میایم جای آرشام و علی لندی ها... ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
🌷_ ✍خداحافظی و عمل به قول آخرین باری که می‌خواست برود وقتی با بچه‌ها خداحافظی می‌کرد، بچه کوچکترم که سه سال و نیمش بود، نمی‌توانست از پدرش دل بکند. گریه می‌کرد که بابا نرو. آقا مهدی به او گفت: "بابا می‌خوام برم سربازای صدام رو بکشم" محسن می‌گفت: "اگه سربازای صدام رو بکشی اونوقت بچه‌هاشون بی‌بابا می‌شن.   منقلب شد و گفت: "می‌خوام خود صدام رو بکشم". می‌گفت: "بابا برام پفک بخر". می‌گفت: "چشم بابا برات خوراکی می‌خره". چند بار خداحافظی کرد و چند صد متر رفت و باز محسن صداش کرد و برگشت. بالاخره رفت.   روزی که خبر شهادتش را دادند، شبش خواب دیدم که مهدی آمده و محسن را بغل کرده و به شیرینی فروشی سر کوچه‌مان برده است. خیلی هم خوشحال است. دائم بچه را ناز می‌داد. برایش قاقالی خریده بود. یک خوراکی دست محسن داده بود. بقیه‌اش را به من داد و گفت: "این‌ها را بعدا به او بده". بعد هم محسن را به بغل من داد و گفت: "دارم می‌رم". محسن زد زیر گریه و گفت: "بابا نرو"... و از گریه محسن بیدار شدم. همان روز تشییع این خواب را دیدم.   او به قولی که به محسن داده بود، عمل کرد. روایتی از همسر شهید ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱