جنس تنهایےِ تـو
از نــــخِ بی مِهرےِ ماســـت
هر چه ما بر گنه آلوده تــریم
از شما دورتـریم
اللّهم عجل لولیک الفرج ..
#سلام_امام_مهربانم
صبحت بخیر آقا🌸🍃
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
اَلسَّلامُ عَلَیک یا اباعبدالله الْحُسَيْنِ (ع)
هر ک صبحش با سلامی برحسین آغاز شد
حق بگوید خوش بحالش ،،،
بیمه زهرا شد
روزتون پراز برکت
ولحظه هاتون لبریز
ازعشق به آقا
امام حسین (ع)
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
صبـحانه اگر هـست ،
از آن خـوانِ بهـشتـی
یک لقمه به مـا اهـلِ زمین هـم
بچشانید . . .
📎سـلام، صبحــتـون شهـــدایـی🌺
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📎 فرازی از وصیتنامه
🌷شهید کاظم روسفید🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#فلش_نشانه_شهیدقاسم_غریب
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقامهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم اتفاقی افتاد این را خوب بدان که حرم برای ما ایرانیها خیلی اهمیت دارد. امروز خانم حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست. این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی، گفتم: من در برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم
بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در سوریه هم شهید دادهایم. مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: منتظر من نباشید شاید برنگردم. گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) آقا مهدی در این مأموریت فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد. ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی. بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم. گفت: برایم دعا کن براتم را بگیرم. گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر شهادت باشی، بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#وقتے "ٺو" رفــتہ باشی
#کامل نمی شود عشــق
#بعد از تو تا همــیشه
#این قصــه ناتمــام است
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#آخرین_وداع
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه آخر قبل از رفتن کیف مدارکش را نشانم داد و گفت: خانم اگر من برنگشتم، مدارک را از کیفم بردارید، این شوخیها برایم عادی شده بود. گفتم انشاءالله به سلامتی برمیگردی. آقامهدی کفشهایش را میپوشید، به مادرم گفت: حاجخانم اگر برنگشتم مواظب زن و بچهام باش. مامان گفت: انشاءالله خودت برمیگردی میایی مواظبشان هستی. از زیر قرآن رد شد با همه روبوسی کرد و به من گفت: خداحافظ. گفتم آقامهدی آنقدر خجالت میکشی که حتی با من دست هم نمیدهی، دستم را بردم جلو باهم دست دادیم. خندهاش گرفت، خندید و رفت. آقامهدی آنقدر راضی و خوشحال بود مثل اینکه برای اولین بار به سفر زیارتی میرفت.
#نحوه_شهادت
24 ماه رمضان ساعت 11 شب آقامهدی با همرزمانشان در حال استراحت بودند که ساعت 12 با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند، از مقر خارج شدند. آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچهها یا زینب (سلام الله علیها) میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند. ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3نیمه شب ادامه پیدا میکند و بعد از چند ساعت پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند، خون از قلبشان سرازیر میشود.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بالی دهید مرا به وسعت #آسمان
من هرچه میدوم به #شهدا نمیرسم
#شهیدمدافع_حرم_قاسم_غریب
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#هل_من_ناصراینصرونی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
آقامهدی شنبه شب به شهادت رسید و من خبر شهادتشان را روز دوشنبه از زبان عمه همسرم شنیدم. ابتدا باور نمیکردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد خوابهایی افتادم که خودم و همسرم دیده بودیم. خوابهایی که با شهادت مهدی تعبیر شد. مزار ایشان در روستای سیدمیران گرگان است. مهدی همیشه میگفت: فامیلیام غریب است، محل کارم غریب است و همسرم از شهری غریب. مهدی هرگز فکر نمیکرد محل شهادتش هم در غربت باشد. مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگتمام گذاشتند. من غبطه میخوردم به حال همسرم که با این درجه به شهادت رسید. مهدی 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. مهدی در انتهای همه مداحیهایش جمله «شهادت آرزومه» را زمزمه میکرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: خواب دیده در بیابانی است و امام حسین(علیه السلام) به ایشان میفرمایند: هل من ناصر ینصرنی و آقا مهدی در جواب میگویند: آقاجان من شما را یاری میکنم و تنها نمیگذارم. این خواب همسرم با رفتن به جمع مدافعان حرم تعبیر
شد؛ حرف از شهدای جاسوسان سال 90
می شد سرشو می نداخت پایین و چشماش خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا چهار سال بعد در معرکه شام به رفیقانش پیوست .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم