eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیده۱۴ساله‌که‌شیرخواره‌امام حسین را نگه داری میکرد...😳 🌸#شهیده_زینب_کمایی #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 اهداف آمریکا از اجرای سیاست رفرم اصلاحات ارضی در ایران توسط شاه
♥️ قبل از تو دلم گلـ🌹ـۍ ڪـــه نيڪوست نداشت همچون تو پدر که فاطمۍخوست نداشت از بــس که تـو مـــاهـ🌙ـۍ پدرم سيدعلي والله نمــي شود تــــــو را دوسـتـ💖 نداشت  ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلتنگ شدم ماهِ دل آرایم را یک عمر شکستم دلِ آقایم را العفو، که آوارهٔ صحرا کردم با دست خودم یوسف زهرایم را.. اللّهم عجل لولیک الفرج .. صبحت بخیر آقا🌸🍃 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
صبحم شروع میشود آقا به نامتان روزیِ من همه جا ذکر نامتان صبح علیَ الطّلوع سلام علی الحسین من دلخوشم به جواب سلامتان ⚜ السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اباعَبْدِاللّٰه ⚜ ‎@shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
ای معنیِ دمیدن خورشیـد در غبار ... وقتی که پا به ساحتِ این خانه می‌ نهی حس می‌کنم که بوی تــو ، بوی شکفتن است ... موی تـو نیز وصلت صبــح است و آبشار … 🌷شهید احمد مجدی نسب🌷 📎سـلام، صبحــتـون شهـــدایـی🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🍃 🍃 ما در این جنگ این درس را گرفتیم ڪه با سرعت عمل نمی توان ڪاری از پیش برد باید همه ڪارها روی صبر و حوصله باشد. 📌 جنگ، جنگ عقیده هاست! فقط دوست داریم با سرعت به اوج برسیم... 🌷 📗🔎 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب " به مجنون گفتم زنده بمان " شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊 🔴 ✨ خاطرات شهید مقدمه چشم تو خورشید را بر نمی تابد پس بیهوده چشم در خورشید مدوز. سهم تو از خورشید آن است که در آیینه می بینی. اما روزگار آیینه ها هم سپری گشته است. آیینه های شکست گرفته و هزار تکه هر یک به قدّ خویش قدری نور می تابند و هر یک به قدر خویش، پاره ای از خورشید را حکایت می کنند. روزگاری بوده است که آینه ها پی در پی روزهای سرد زمین را در تابش خورشید های مکرر غرقه می کردند، اما چیزی نمی گذرد که آینه ها یک یک شکست می گیرند و یاد خورشید در خرده های آینه بر زمین می ماند. چیزی نمی گذرد که در نبود آینه ها خورشید فراموش می شود و روی در خفا می کند؛ چیزی میگذرد که داستان آینه و خورشید چندان افسانه می نماید که در آمدن ناقه از سنگ، و فرود آمدن روح در کالبد مرده؛ چیزی نمگذرد که لاجرم تنها راه ما به خورشید از این پاره های آینه راست می شود. می شود دست بالا کرد و پاره های آینه را گرد آورد و در جای خویش نهاد. شاید خورشید به تمامی جلوه گر شود. ⬅️ ادامه دارد.... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊 🔴 ✨ خاطرات شهید مقدمه پسرک بودم، چِشنده ی عشقی کوچک، که به مجنون گفتم " زنده بمان "! به من گفت یا برایم خواند، مادر بزرگم گمانم، که مجنونِ مجرم به عشق را چطور شلاق می زدند و او آرام و بلند و با فریاد فقط می گفت " لیلی "! به من گفت یا برایم خواند، مادر بزرگم گمانم، که لیلی چطور در آتش عشقِ مجنون می سوخت و به هر زخمِ شلاقِ مجنون، زخمی بر او نقش می بست و او هم دور از او و در زندان خانه ی پدر ، آرام و بلند و با فریاد فقط می گفت " مجنون "! به من گفت یا برایم خواند مادربزرگم گمانم، که مجنون چطور آواره ی بیابان ها شد و زخم ها خورد و جان، کنار پای معشوقش سپرد وقتی هنوز از اعماق جانش فریاد می زد " لیلی "! به من نگفت یا برایم نخواند مادربزرگم که چطور شعله ی آتشِ عشقِ لیلی را در نگاه پیر او دیدم تا یادم بیاید او هم برای خودش مجنونی داشته که اینطور از قیس عامر توانسته بگوید‌. شاید همان روزها بود که برای اولین بار به مجنون گفتم " زنده بمان "! عشق های کودکی اغلب کوچک اند. بزرگ تر که شدم، از خاطره و خطر و خون که گذشتم، مجنون ها در خودم، با خودم، کنار خودم دیدم. مشق عشق ها حکایت با خودش داشته بوده است. چمران اگر اسلحه به دست گرفت برود بجنگد، عاشقانه ترین لحظه ها را کنار لیلی اش کنار غاده اش گذراند که توانست مرگ را پیشاپیش ببیند و به آن بخندد. همت اگر گمگشته ترین مرد جزیره ی مجنون بود، مجنون لیلی اش هم بود که زنگ بزند به او بگوید: " ژیلا کاش یک ساعت، فقط یک ساعت اینجا بودی تا باز معنی آرامش را می فهمیدم. " و این مجنون، مجنون، مجنون. نمی دانم چرا اسم این دو جزیره را گذاشته اند مجنون. شاید چون قربانگاه عاشقانه ترین مردانی بوده است که جنگ باعث شد بشناسم شان. قربانگاه ابراهیم و حمید و مهدی، کا اسم شان برای همیشه در قلبم با اسم مجنون به یادگار مانده است. پیشه شان عاشقی بود، مطمئنم، بروید از لیلی هاشان بپرسید. ⬅️ ادامه دارد.... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم