با تو
هوای زندگی ام فرق می کند...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یاایهاالعزیز
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
« اركبوا فُلكَ الحسينِ أيّهَا الغَرقَى »
" به کشتیِ حسین بیایید ای غرق شدگان...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
صُبـح
خنده های کسیست
که دوستش داری
کافیست
کمی بی بهانه
نگاهش کنی...
شهید سیدجواد اسدی امرئی🌷
صبـحتون شهـدایـی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 فرازی از وصیت نامه شهید؛
برادران!
اين راهی که تمامی انبياء پيمودهاند و به آخر رساندند، بروند و اين راه را به پايان برسانند چيزی ديگر برای گفتن ندارم.
از خداوند تبارک و تعالی وحدت هر چه بيشتر ملت مبارز را خواهانم و اميدوارم به خدا که با پيوست هر چه بيشتر مردم به اسلام و امام امت خمينی بت شکن انقلاب اسلامی ما را به انقلاب حضرت مهدی(عج) بپيوندد.
والسلام. بيژن فرامرزی.
شهيد بيژن فرامرزی🌷
ولادت: ۱۳۴٠/۵/۴، شهرستان اقليد
شهادت: ۱۳۶۱/۴/۲۱، شلمچه
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کتاب زیبای " ازانتظاربسوخت "
زندگینامه و خاطرات #شهید_حسین_منتظری
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷 🔴 #از_انتظار_بسوخت 🥀 زندگینامه و خاطرات #شهید_حسین_منتظری ق
قسمتهای ۵۱ تا ۶۰ کتاب بسیار زیبای " از انتظار بسوخت "
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🔴 #از_انتظار_بسوخت
🥀 زندگینامه و خاطرات
#شهید_حسین_منتظری
قسمت 1⃣6⃣
صدای انفجار پیدرپی خمپارهها، توپها و رگبار شدید تیربار تانکها، هوا را پر کرده بود. برادران ما در لابهلای نیزارها سینهخیز جلو میرفتند. در حالی که غرش تیربارها لحظهای قطع نمیشد و تیرها چشم در چشم بچهها میآمدند. گرمای شدید هوا و تشنگی به بچهها فشار میآورد. تصمیمگیری برای عقبنشینی دیگر دیر بود و بچهها در همان وضع، تمام قد آمادهی مقابله بودند. گلولههای آرپیجی رو به اتمام بود. تعداد کشتهها توی کانال آنقدر زیاد بود که مجبور میشدیم از روی آنها عبور کنیم. حسین در تل خاک سمت چپ جاده دنبال آرپیجی میگشت.
زخمی شده بودم. به زحمت خودم را عقب میکشیدم. حدود صد متری با حسین فاصله داشتم. هرچه خواستم صدایش کنم نتوانستم؛ یعنی توان نداشتم. به پشت سرم نگاه کردم تا دوباره ببینمش. یک موشک آرپیجی به طرف تانک دشمن شلیک کرد که حدود یک متر از بالای تانک رد شد.
تانک.ها همچنان جلو میآمدند. حسین یکی از آنها را زد و بقیه متوقف شدند. رگبار تانکها قطع نمیشد. بچهها یکی یکی داشتند آبکش میشدند. خون از بدن آنها سرازیر بود. یک عده هم سینهخیز جلو میآمدند. از گردان چهارصد نفری، تعداد کمی باقی مانده بود.
سیصدمتری عقب آمده بودم که خبر شهادت حسین و منصور جلالی را شنیدم.
📝 راوی علیرضا جواهری (همرزم شهید)
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🔴 #از_انتظار_بسوخت
🥀 زندگینامه و خاطرات
#شهید_حسین_منتظری
قسمت 2⃣6⃣
آمدم قلعهنو که کمکم هرطور شده خبر شهادت حسین را به خانواده بدهم. نزدیک پایگاه ده که رسیدم بچهها داشتند پارچه می.نوشتند. خواستند هرطور شده قضیه را از من پنهان کنند. مشغول جمع کردن پارچهها بودند و میخواستند همه چیز عادی جلوه کند. گفتم:
« جمع نکنین! به کارتون برسین کمرم شکست؛ من همه چیز رو میدونم. »
شب رفتم منزل حسين. علیرضا بیوقفه گریه می کرد. صدای گریهاش برای من آرام و قرار نگذاشت. دلم میخواست از ته دل ضجه بزنم. زیر لب گفتم:
« عمو جان! دیگه بابا نداری. بمیرم برات که سیر بابا رو ندیدی. اصلا شاید به دلت برات شده که بابات شهید شده! »
دلم میخواست گوشهایم را بگیرم تا صدای گریهاش را نشنوم. آن شب سختترین شب عمرم بود. لام تا کام با کسی حرف نزدم و از شهادت حسين هيچ نگفتم. علیرضا را روی سینهام فشردم و تکانش دادم؛ شاید ساکت شود اما بیفایده بود، نمیدانستم گریهی بچه را تحمل کنم یا اطرافیان را آماده کنم.
📝 راوی محمدعلی منتظری ( برادر شهید )
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🔴 #از_انتظار_بسوخت
🥀 زندگینامه و خاطرات
#شهید_حسین_منتظری
قسمت 3⃣6⃣
نبرد با عراقیها در دومین پاتک عملیات بدر به حساسترین جای خود رسیده بود. از گردان چهارصد نفرهی کربلا حدود سی نفر باقی مانده بودند. بقیه یا شهید شده بودند یا مجروح.
شرایط برای ما به حدی سخت شده بود که مجبور بودیم روی شهدا و مجروحین پا بگذاریم و به سمت تانکهای عراقی آن سوی خاکریز شلیک کنیم. هر که میتوانست بلند شود آرپیجی گرفته بود. آخر باید جلو چهارصد تا تانک را میگرفتیم. با مجروح شدن برادر خانی فرماندهی گردان کربلا به من رسیده بود.¹
با این مسؤولیت سنگین نمیدانستم چکار کنم. فکر عقبنشینی را هرگز نمیکردم چون به معنای شکست کامل عملیات بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- برادر محمدحسین خانی عضو سپاه شاهرود، از فرماندهان گردان کربلای شاهرود، اولین فرماندهی تیپ ۱۲ قائم
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🔴 #از_انتظار_بسوخت
🥀 زندگینامه و خاطرات
#شهید_حسین_منتظری
قسمت 4⃣6⃣
حسین منتظری و منصور جلالی که گردانشان در تیپ ۲۸ صفر اندیمشک بود؛ خود را به جزیره رسانده بودند و آرپیجی به دوش مقابل تانکها ایستادگی میکردند.
انگار آنها هر کدام یک گردان بودند که برای کمک به ما خود را به صحنهی نبرد رسانده بودند. آمدنشان به بچهها روحیه داده بود. در تکاپو بودم بچهها را به درستی مستقر کنم که چشمم به حسین افتاد. حسین روی زمین نشسته بود و نفسنفس می زد. فریاد زدم:
« پا شو حسین چرا نشستی؟ »
دستی به گوشش کشید و به من نشان داد. دستش خونی بود. لبخندی زد و گفت:
« از بس آرپی جی زدم از گوشام داره خون میاد. یک نفس بگیرم بلند میشم. »
با عجله از کنارش گذشتم و در طول خاکریز شروع به حرکت کردم. داشت غروب میشد. از گردان کسی باقی نمانده بود جز سه چهار نفر. هر که آرپیجی میزد بلافاصله هدف قرار میگرفت. من هم بی نصیب نماندم. به علت شدت جراحت و خونریزی توانی برایم نمانده بود. باید عقب میکشیدیم اما حسین و منصور مانده بودند تا نگذارند عراقیها جلو بیایند. باید طول خاکریز را به سمت عقب طی میکردم که اگر کسی مانده بود یا توان حرکت داشت به عقب هدایت کنم. چند قدمی حسین بودم. روی خاکریز داشت آرپیجی می زد. آخرین موشکش را که شلیک کرد ناگهان دستش را روی صورتش گذاشت و سرش را خم کرد. همان لحظه تیر دیگری به کمرش خورد و او را به زمین انداخت. حسین در خون خود غوطهور بود و لبهایش به گفتن شهادتین میجنبید.
📝 راوی رمضانعلی استادحسینی
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🔴 "پایتخت" به خون یک شهید دیگر رنگین شد/ شهادت بسیجی مدافع امنیت، سلمان امیراحمدی در پی حمله مسلحانه
📲📸
"سلمان امیراحمدی" بسیجی مدافع امنیت شامگاه گذشته با شلیک مستقیم سلاح گرم توسط اراذل و اوباش در منطقه ۱۷ تهران به شهادت رسید.
شهادتت مبارک🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران #حجاب
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
👤استاد رائفی_پور
زهی خیال خام اگه فک میکنی قبل از حکومت مهدی موعود(عج) امتحان نمیشیم!!! امتحان ماها سخت تر از مردم کوفه هست...
باید بتونی حرفای مشکل دارو تشخیص بدی❗️
سخنرانی عوامل غیبت امام زمان
#مهدویت
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐 امروز ۱۷ مهر ماه سالروز شهادت جستجوگر نور شهید #مجید_پازوکی
💐شادی ارواح طیبه شهدای تفحص #صلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🖊️ وصیتنامه جستجوگر نور شهید "مجید پازوکی"
📜 وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامهی حق و ظهور ولی خدا امام زمان(عج). نکند ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل امام علی(ع) غریب شود؛ بههوش باشید. روزی میرسد که امام زمان میآید و شرمندهی او نباشید با عشق به شهادت و آماده شدن برای قیام مهدی(عج)👇
🔗http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3020
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر فوق العاده هنرمند ایرانی، نقاشی که از سمت راست شهید ابو مهدی المهندس دیده می شود و همان نقاشی از سمت چپ شهید حاج قاسم دیده می شود😍😍
فوق العاده ست
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#در_محضر_معصومین
🔰حضرت زهرا سلام الله علیها:
✍بِشْرٌ فِي وَجْهِ اَلْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصَاحِبِهِ اَلْجَنَّةَ وَ بِشْرٌ فِي وَجْهِ اَلْمُعَانِدِ اَلْمُعَادِي يَقِي صَاحِبَهُ عَذَابَ اَلنَّارِ .
🔴خوشرويي با مومن موجب بهشت است و خوشرويي با معاند متجاوز مايه پرهيز از عذاب دوزخ.
📚بحارالانوار، ج73، ص401
#حدیث_روز
🔺پاسخ دانش آموزان یک مدرسه دخترانه در تهران به معاندین
▪️خیال خام است افتادن این پرچم
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
عکسی از شهید #سلمان_امیراحمدی به همراه دو فرزندش که شب گذشته توسط اغتشاشگران و به ضرب گلوله به سر، در (دارالشهدا تهران) منطقه۱۷ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی آقا
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
༻﷽༺
❣ #یا_حسیـن_جان ❣
سالها هسٺ ڪه من در به در اربابم
سالها هسٺ ڪه او در پے ڪارم باشد
همہ ے مردم دنیا اگرم ترڪ ڪنند
چہ خیال اسٺ ڪه ارباب ڪنارم باشد
#مددے_ارباب🥀
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا💔
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بـه خـَݩده هـــایشان نگــــاه کݩ
چـــه زیــباســــت !!
ته خندهایشان خــــدا را مےبینے...
#الهم_ارزقنا_شهادة🍃
صبحتون شهدایی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 بخشی از وصیت نامه
شهید حمید خودرو🌷
شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۱۶، کردستان
از داوری ناحق بپرهیزید تا در امری یقین حاصل نکردید امر به حکمی مکنید.
از مواضع تهمت جداً دوری کنید با مصافحه و معانقه کینه ها را از دل هایتان بیرون کنید.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کتاب زیبای " ازانتظاربسوخت "
زندگینامه و خاطرات #شهید_حسین_منتظری
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷 🔴 #از_انتظار_بسوخت 🥀 زندگینامه و خاطرات #شهید_حسین_منتظری ق
قسمتهای ۶۱ تا ۶۴ کتاب بسیار زیبای " از انتظار بسوخت "