یک روز به ما خبر داد که دارم به سوریه می روم، یک لحظه جا خوردم و دلشوره گرفتم ولی کاری نمی شد کرد او تصمیم گرفته بود و از دست من و مادرش هم کاری بر نمی آمد تا اینکه....
یک روز صبح مثل تمام روزهای دیگر که آماده رفتن به ماموریت می شد ساعت 6 صبح برای خداحافظی و طلب دعای خیر به پیش مادرش رفت و خیلی خونسرد بود و من هم از همین حس او دلگرم می شدم خداحافظی کرد و همین که خواست پایش را بیرون بگذارد بچه ها شروع به گریه کردند آرام و قرار نداشتند هاشم دید این طوری است برگشت بچه ها را بوسید آنها آرام شدند دوباره که خواست برود بچه ها گریه کردند این بار برنگشت تا ته کوچه رفت فقط یکبار از دور به من و بچه ها و مادرش نگاه غریبانه ای کرد و رفت و ما پشت سرش آب ریخته با این نیت که خدا او را به سلامت بر می گرداند، ولی او دیگر هیچگاه برنگشت... .
🌹 #شهید_هاشم_دهقانی_نیا
#سالروزولادت:۱۳۶۷/۳/۶
#سالروزشهادت:۱۴۹۴/۱۲/۷
#سالروزشهادت.....🕊🌸
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهـید شدن
دل می خواهـد
دلی که آنقدر قوی باشد
و بتواند بریدہ شود
از هـمه تعلقات دلی ،
که آرام له شود زیر پایت
به وقت بریدن و رفتن . . .
🌷شهید #هاشم_دهقانی_نیا🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #هاشم_دهقانی
🎙راوے: مادر شهید
🌟خیلی مرا دوست داشت. همیشه دستم را میبوسید و سرش را روی پاهایم میگذاشت و میگفت: بوی بهشت را استشمام میکنم. خیلی هم دست و دلباز بود؛ هر کجا میرفت، برای بچههای خواهر و برادرش و دوستان و همسایگان هدیه میآورد و از این کارش لذت میبُرد.
🌟هاشم دو خصوصیّت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا میشود: دلسوزی و خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او میخواست، تمام سعی و تلاشش را میکرد تا او را به خواستهاش برساند. هر کس هر کاری و مشکلی داشت، وی اولین کسی بود که پیشقدم میشد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
جـٰان خۅد❣
در ره اۅلـٰاد علۍ🍃
مۍبـٰازیم😌
همچۅ مـٰالڪ😎
بہعدُۅـان علۍ🤨
مۍتـٰازیم👊 ⌡
عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸
↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
چطور است که حتی غصهی نبودنت
قشنگ تر از بودن بقیه است.....؟!!
#یاایهاالعزیز #سلام_یامهدی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
{ و الصُّبحِ اذا تَنَفّس... }
حضرت عشق سلام🌷💚
#صبحتون_حسینی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
حریمـت قبـله ی جانسـت
و چشمـت قبـله ی دلـها ..
|سردارقلبم❤️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بخشی از وصیتنامه شهید:
خدایا من آن بنده توام که روزی قابل ذکر نبودم و تو با عنایت خودت مرا بوجود آوردی و با ایمانی که به من دادی بر من بزرگواری کردی، با نعتمهای بیشمار بر من تفضل کردی.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#فلش_نشانه_شهیدعلی_محمدقربانی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔶⚜🌸🌸🌸🌸🌸⚜
⚜⚜▫️ 🌸🔶🌸
🌸 ▫️🕊▫️🌸
🌸 ▫️⚜🌸
🌸🌸🌸🌸⚜
🌸🔶
🌸🌸
⚜
#هدیه
#شهیدمدافع_حرم_علی_محمدقربانی
(شهیدی که در روز تولدش هدیه داد)
مدتی بود احوال روحی مناسبی نداشتم، تا اینکه پیکر مطهر شهید کیهانی را به شهر آوردند و اندکی بغض و ناراحتی هایم را فراموش کردم و در حال و هوایی معنوی به سر می بردم...
چند روز بعد بواسطه نوع شغلم، از من دعوت کردند تا در برنامه شب خاطره شهید قربانی که به مناسبت سالروز تولد ایشان یعنی ۲۰ آبان قرار بود برگزار شود، همکاری کنم...من با مشکلات مالی فراوان و البته وضعیت نابسامان، اقدام به ازدواج کردم و ضمن توکل به خدا، به وام ازدواج دلخوش بودم تا بوسیله آن بتوانم زندگیام را زودتر شروع کنم...
دوستان و اقوامی که بعد از من ازدواج کرده بودند، توانستند وام خود را دریافت کنند، ولی من پس از حدود ۶ ماه! همچنان در نوبت دریافت وام بودم و روند دریافت وام ازدواجم با مشکل مواجه شده بود!!.. با شنیدن برخی از داستان های شگفت انگیز دوران مدیریت شهید قربانی در بانک انصار از زبان دوستان، خیلی غصه میخوردم که ای کاش شهید قربانی الآن هم بود و او را میشناختم و با گفتن شرایطم به وی آن شاءلله زودتر وامم را میگرفتم. ولی افسوس...تا اینکه از شدت بغض، گریه ام گرفت و نام شهید را به زبان آوردم، نه برای خودم، بلکه از نهایت محبتم نسبت به این شهید که چرا این بزرگوار را زیارت نکردم...در روزهایی که مشغول همکاری با خانواده شهید جهت برگزاری شب خاطره حاج قربان بودم به فرزند ایشان هم گفتم که ای کاش شهید حضور داشت و به من کمک میکرد تا زودتر وام ازدواجم رابگیرم و مشکلم حل شود...وقتی که برای آمدن به مراسم حاجی به دنبال همسرم رفتم تا با هم به محل برگزاری مراسم بیاییم، همسرم با خوشحالی به من گفت که از بانک تماس گرفتند و گفته اند که برای دریافت وام به بانک مراجعه کنید !!.. واقعاً فکر نمیکردم که خدا به برکت شهید قربانی به این شکل و با این سرعت به من کمک کند و این شهید عزیز در روز تولدش این چنین هدیه ای به من بدهد.
«شهداء زنده اند...»
دوستدار حاج قربان
⚜🔸⚜🌸🌸🌸⚜
🌸 🔸 🌸🌸 🔸
🌸🌸
⚜🔸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم