◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
▪️ ▪️
🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀
▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️
🍀🍃🍀🌷🕊🌷🍀🍃🍀
▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️
🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀
▪️ ▪️
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
#آگاهانه_واردسپاه_شد
#ازلسان_مادرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_مشتاقی
ما جنگ را فراموش نکردهایم. یعنی از خطرات پاسدار شدن پسرم آگاه بودیم. اینطور نبود که ناآگاهانه و فقط به خاطر اینکه شغلی داشته باشد وارد سپاه شده باشد. میدانستیم خطر هر لحظه امکان دارد. جنگ ما با عراق به ظاهر تمام شده بود اما حضور آمریکا در منطقه همیشه احساس میشد. کسی که عاشق اسلام و نظام و رهبرش باشد و بخواهد امام زمانش را یاری کند این خطرات را میپذیرد. با علم به همه این خطرات حسین وارد سپاه شد و ما هم مشوقش بودیم. حسین تکاور بود و ماموریتهای خطرناک زیادی میرفت، کردستان، زاهدان، پیرانشهر و اشنویه.»
#میخواهم_مدافع_حرم_باشم
نخستین باری که حسین آقا حرف رفتن به سوریه آذر 94 بود و درست وقتی که از ماموریت زاهدان برگشته بود. درآن روزها از طریق اخبار و رسانهها در جریان کامل بحران سوریه بودیم : «درست بعد از اینکه از ماموریت زاهدان برگشت، گفت: که میخواهد به سوریه برود. من گفتم: «مادر جان! من پیش خانمت شرمنده میشوم که تو دو بچه کوچک دوقلو را دائم میگذاری میروی، نگهداریشان هم سخت است.»
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
▪️🍀🍃🍀🍃🌷
◼️🍃🍀🍃🕊
▪️🍀🍃🌷
◼️▪️◼️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم