eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
298 دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
32 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮📿🔮📿🔮📿🔮 💠⚜💠 💠⚜💠 💠⚜ ⚜💠 ⚜⚜ 🌷 ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠📿💠📿💠📿💠 روز جمعه بود ,گذرم از جلوی مصلی افتاد, بنرهایی که در کنار خیابان نصب شده بودند توجه من را به خودشان جلب کردند, برای اولین بار عکس شهیدی را دیدم که از خیره شدن به عکسش خسته نمیشدم و همین باعث شد, چند دقیقه ای کنار خیابان ایستادم, و به دوستانم گفتم که آنها بروند و منتظرم نمانند, حتی دوستانم شگفت زده شدند که چرا دیگ نخواستم ادامه مسیرو برم, برام جالب بود بدونم صاحب عکس کیه, اونجا ک چن نفر بودند از اونا پرسوجو کردم ,گفتن که ایشون نظامی نیستن و شغلشون نبوده اجباری هم نرفتن, گفتن کارمند شرکت نفت هستن, برایم خیلی جالب بود, انگار یک راه جدیدی برای زندگیم باز میشد,برای اولین بار بود که تابوت یک شهید ,اونم شهید مدافع حرم روی دوشم رف, تو هیاهوی جمعیت فقط تو دلم میگفتم راهتو ادامه میدم, و باید کمکم کنی,دستمو بگیری, بتونم ب راه و هدفت بیام, منی که اصلا در باب شهادت و شهید شدن نبودم, ولی انگار در عرض چند دقیقه ,معادله زندگیم در حال عوض شدن بود, چند روزی گذشت.... ولی دلم به شهدای مدافع حرم گره خورده بود, که دلیلش شهید نومی بود.... شهیدی که قانون ها را برهم زد, و به همه اثبات کرد,در شهادت به روی همه باز است, یک ماهی گذشت با چهار نفر آشنا شدم, که با بنده پنج نفر میشدیم با همدیگه حرف زدیم, دیدم روحیه بزرگتر از من رو دارن ,روحیه ای که به زندگی ابدی فکر میکند, روحیه ای که به جاودانگی, به مردانگی, به انسانیت می اندیشد, و مادیات و دلبستگی های این دنیا را از چشم خود می اندازد, آری همانا وحید از پسرش,پدرومادرش ,همسرش, شغلش, از آسایش زندگیش گذشت ,کلا دنیارو از چشم خودش انداخت, تا خودش رو به قافله شهدای کربلا برسونه,و رسوند,خلاصه با متوسل شدن به شهید (وحید) توانستیم رضایت پدرو مادر را جلب کنیم, ما پنج نفر راهی کشور عراق و شهر سامرا شدیم, به جیش هایی که زیر نظر حشدالشعبی هست ,مراجعه کردیم,ولی متاسفانه کسی نبود که مارو قبول کنه, واقعا دیکه از همه جا ناامید شده بودیم, بعد از چند روزی اومدیم حرم به خود آقا متوسل شدیم, که همون شب اتفاقا یک نفر که لباس نظامی پوشیده بود کنار بنده نماز میخوند, بنده متوجه شدم که ایشون ایرانی هستن, هر جور التماس کردیم قبول نمیکردند,گفتند امکان ندارد, شما باید از طریق ایران اعزام میشدید, نه اینکه سر خود اومدید اینجا, بعد از مدتی التماس و حرف زدن, دید ک تصمیم ما جدیه, گف به شرطی قبول میکنم که با من بیاید,فقط باید صاحب حرم اجازه بدند, صاحب حرم کسی جز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف ) نیستند, همان شب در سرداب مقدس به خود آقا متوسل شدیم, و فردا ظهر یه نفر اومد حرم ,دنبال ما میگشت, و ما با اون شخص رفتیم از حرم دور دورتر شدیم, رفتیم داخل یه ساختمان ,همون آقا رو دیدیم که داخل حرم باهاش آشنا شده بودیم, ایشان از فرماندهان سپاه قدس, و یکی از معاونین سردار سلیمانی در حشدالشعبی ,بودند,مردی با چهره بسیار نورانی و خیلی تلاشگر, هر لحظه از شدت پیگیری کارها, عرق بر پیشانیشان بود, ایشان مارو توجیه کردند که عملیات مهمی قراره انجام بشه, و کار ما پشتیبانی در عملیات بود, فک میکردم رویاست, دارم خواب میبینم ,ولی خواب نبود, اینها همش نظر عنایت شهید نومی به یکی از رهروان و عاشقانش بود, خلاصه مدتی در همون منطقه اطراف سامرا بودیم و بعد از یک هفته ای ,به منطقه ای بعد از تکریت, منطقه مزرعه بودیم که خیلی نزدیک به منطقه بیجی بود, از آنجا میتوانستم بیشتر بوی وحید را بر مشامم حس کنم, شهیدی که دلم را با خودش به کجاها برد, خلاصه مدتی هم در آن منطقه حضور داشتیم به لطف و عنایت این شهید بزرگوار , دوستانم به بنده خیلی میگند که مارو هم با خودت ببر,وقتی که میری, ولی اینجور نیست, باید دلت را بدهی به شهید تا خود شهید راه رفتنت را هموار کند, ان شاالله اینبار که میروم , یکی از دوستانم را با خودم به کمک شهدا میبرم و معرفیشون کردم,چون میدونم واقعا عاشق شهید نومی ,و عاشق شهادت و لایق شهادت می باشد, چون وقتی باهاش حرف میزنم حرفهایش بوی این دنیارو نمیدهد, بنده چندین بار شهید نومی را در خواب رویت کردم, و خواب آخری که از ایشان دیدم شب تولدشان بود,که شب به خوابم اومدند و تو خواب دیدم که گفتند تولدشونه,ازخواب پا شدم دیدم تو کانال شهید هم مراسم تولدشونو اعلام کردند,و توفیق حاصل شد تو مراسم تولد شهید حضور یافتیم, از شهیدنومی,و خدایش, میخواهم همانطوری که دستم را تابحال گرفتندو هایم نکردند, کمکم کنند , ان شاالله روح وحید دعاگویم باشد,تا با شهادت از این دنیا بروم, وحید حقش بود تو ظهر عاشورا به قافله ارباب برسه, 👇👇👇👇