◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
▪️ ▪️
🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀
▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️
🍀🍃🍀🌷🕊🌷🍀🍃🍀
▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️
🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀
▪️ ▪️
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
#اخلاق_ورفتار
#ازلسان_پدرگرامی
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_مشتاقی
حسین رفیق ما بود ؛ یار ما بود، مهربان، فداکار، شجاع، بی باک بود. شیفته اهل بیت عصمت و طهارت بود، از دوران ابتدایی روزه میگرفت. دوره راهنمایی اذان صبح حسین ما را بیدار میکرد. بسیار روحیه شادی داشت و بسیار خندان بود پرجنب و جوش بود. خیلی به ما توجه داشت کلاس مداحی دعای توسل و نوحهخوانی رفته بود و بسیار صدای دلنشینی داشت. از 15 سالگی عضو شورای پایگاه بسیج شد. زمانی که وارد سپاه شد معرفت، تقوا، صبر و استقامتش نیز بیشتر شد.
#ملحق_شدن_به_سپاه
حسین آقا اعتقاد خاصی داشت. دوست داشت پاسدار شود میگفت : پدر من برای پول وارد سپاه نشدم من عاشق دفاع کردن هستم. برای اسلام و نظام وارد سپاه شدم اگر میخواهم سرباز امام زمان علیه السلام باشم باید با لباس سبز سپاه باشم و اخیرا میگفت : اول سوریه، سوریه تمام شد عربستان و یمن هم هستند. از فرماندهان گردان صابرین لشکر عملیاتی 25کربلا بود.
#پشت_میزباشم_مرداب_میشوم
#ازلسان_مادرمعززشهیدمشتاقی
یعنی 5 آذرماه 85 بود که از بسیج ساری تماس گرفتند. خلاصه بعد از صحبت و گزینش وارد سپاه شد. گفتم مادر جان پیگیر باش جایی که اداری باشد را انتخاب کن. گفت مادر رفتم گردان صابرین و تکاور شوم. اگر من پشت میز بنشینم مثل مرداب میشم اما اگر مدام عملیات باشم مثل یک رود جاری خواهم بود پس اصرار نکنید پستم اداری باشد.
#رفیق_واقعی
حسین برای ما هم دختر بود و هم پسر و برای برادرانش نیز بهترین همدم و رفیق بود. در کارهای خانه به ما کمک میکرد در آشپزی و شستن ظرفها به ویژه در اعیاد مختلف به خصوص نیمه شعبان اجازه نمیداد کسی به ظرفها دست بزند .
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️
▪️🍀🍃🍀🍃🌷
◼️🍃🍀🍃🕊
▪️🍀🍃🌷
◼️▪️◼️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁
🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼
🍁🌼🍁 💠💠💠
🌼💠 💠💠
🍁💠💠 💠 💠
🌼💠 💠💠
🍁🌼🍁 💠💠💠
🌼🍁🌼💠💠💠💠🍁🌼
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#پانزدهم_اسفند
#ازلسان_پدرگرامی
#شهیدمدافع_حرم
#احمدگودرزی
هشتم اسفند بود دیدم گوشیم زنگ خورد ؛ نگاه کردم دیدم احمد آقاست . گفتم : چه عجب یادی از پدرو مادرت کردی ؟! چه خوب شد بازم صداتو شنیدم . بعداز احوالپرسی بهش گفتم : شما احمد آقا سری قبل که رفتی جبهه چهارماه اونجا بودی دینِ خودتو ادا کردی ، بزار برادرت بره ، شما دیگه
نرو ، در جواب گفت : ان شاء الله نوبت برادرم هم می رسه ، میائید بی بی زینب سلام الله علیها را زیارت می کنید ، گفتم : نزدیک عیده کی برمی گردی ، گفت : کارام اینجا روبراه بشه تا پانزده اسفند می رسم خدمتتون . دقیقا پانزده اسفند خبر شهادتش به من رسید .
#دیداررهبرمعظم_انقلاب
خدارا شکر می کنم که احمد آقا رفت تو سپاه و مارا سربلند کرد با شهادتش و من که آرزوی دیدار رهبر بر دلم بود بعداز شهادت احمد پسرم سعادتی بود که دیدار رهبر روزیمون بشه . و توفیقی شد تا حضرت آقارو از نزدیک زیارت کنم و این خیلی سعادت بزرگیه که نصیب ما شد .
🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼
🍁🌼💠💠💠🌼🍁
🌼🍁 💠💠 🍁🌼
🍁🌼 💠 🌼🍁
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم