eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
295 دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
32 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
همہ یڪ روز مےمیرند...🌷 یکے با ننگ... یکے دلتنگ... یکے دیگر میشود همچون شما در دفاع از حرم ...🌷 📸 و آزاده دفاع مقدس ✨شهید مدافع حرم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊 |💔| 🍃🌼 تاریخ تولد: ۱۳۳۱/۱۲/۲۰ محل تولد: قزوین تاریخ شهادت: ۱۳۸۸/۰۵/۱۹ محل شهادت: بیمارستان لاله وضعیت تأهل: متأهل_داراے‌یک‌فرزند محل مزارشهید: بهشت زهرا(س) 👇🌹🍃 ✍...شهیدلشگری خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده که چند روز پیش از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق،اسیر شد و پس از ۱۸ سال به ایران بازگشت.وی اولین ایرانی اسیر شده و آخرین اسیر آزاد شده جنگ است.شهیدی که ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز،یک منظره و حسرت ۵دقیقه آفتاب بود.رهبربه ایشان لقب سیدالاسراء را دادند. به دستور رهبر انقلاب در سال ۷۸ درجه نظامی شهید به سرلشکری ارتقا یافت. ایشان در سال۸۸ براثر عارضه های ناشی از دوران اسارت به شهادت رسیدند. ۷۰درصد ۱۳۷۷ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
#خاطرات_شهدا دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) بودیم. دفعه آخر که برای خداحافظی رفتیم
‍ 🍃این روزها زُلف قلم گره خورده به مریدانِ سلام الله علیها، اینبار پرستویی دیگر، اینبار مصطفی نبی لو ستاره ای از ...❤️ 🍃دلداده بود...از همان روزهایی که در جبهه های با تمامِ جان در مقابل دشمن می‌ایستاد. تمام روزهایی که جان بر کف، جبهه شد. از خادمانِ حضرت معصومه بود و دلداده به حضرت به قول خودش" ایشان بود که شهید نمی‌شد" 🍃چه می‌شود که روزی آنقدر مقرب می‌شوی که هم رضایت به رفتنت نمی‌دهند؟! 🍃پرواز تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر به تهران و بالعکس را می‌پیمود، تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود. 🍃مسعود را دوست داشت، خیلی زیاد...جوانِ خواهرش بود و حالا او را تقدیم ساحتِ کرده بودند💔 🍃مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش، "اینها مرد جنگ هستند. مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند اسلام و در خطر است، حتما رزم‌آوری خودشان را نشان می‌دهند." 🍃در آخرین شیفت خادمی‌اش، وقتی از حرم خارج می‌شد، درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره می‌کرد. به همسرش گفت "اینبار که بروم، حتما می‌شوم" 🍃از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشند. او را به امانت دهند تا در آنجا عشق‌بازی کند و حضرت کریمه... اصلا مگر می‌شود از کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی؟ 🍃، میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت. به راستی که تولدِ حقیقی است... ✍️نویسنده : 🌺به‌مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۷ مرداد ۱۳۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۹ مهر ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : بهشت معصومه قم، قطعه ۳۱ 🕊محل شهادت : الدیزور سوریه @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
#خصوصیت_اخلاقی_شهید_حمیدرضا_دایی_تقی 🌺🌿 #به_نقل_از_دوست_شهید وصیت شهید در جمع رفقاشون... مدیون شهد
‍ 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🍃 که می‌خوانی، وقتی به آیه ی «وَقالَ رَبُکُمْ ٱُدعونی اَسْتَجِبْ لَهُمْ» میرسی، سراسر وجودت و آرامش می‌شود. خیال می‌کنم اصلا از همینجاست که ما با آن بالایی رقم می‌خورد. صدا زدن های ما و جانم گفتن های خدا؛ تنها باید چشم ها را بست و با دل توکل کرد. 🍃حمیدرضا هم از آن بنده هایی بود که بی ترس و نگرانی فرمان اش را به دست بهترین راننده سپرده بود؛ از جاده ی هوی و هوس به خاکی زد و در مسیر مستقیم افتاد. خدا را خواند و آنقدر بر دعا و جهادش پافشاری کرد تا استجابت خدا مستقیم آمد و راه حمیدرضا را در پیش گرفت. 🍃هر چه پیش میروی و زندگی شهدای برایت آشنا تر می‌شود، پی میبری که همه شان غلام عباس بودند؛ اصلا خود عباس بن علی رضایت نامه هایشان را امضا کرده و آن ها را به حریم خواهرش راه داده است. 🍃آخر عباس هم بود و هم ، مگر می‌شود در مکتب ابالفضل باشی و غیرت در وجودت ریشه نداند؟! مگر می‌شود معلمِ لحظه به لحظه ی کشیدنت ابالفضل باشد و تو منشِ جانبازی را نیاموزی؟! 🍃حمیدرضا شاگرد برتر این نیز به مولایش اقتدا کرد و سر بلند، رجز خواند «کُلُنا عَباسَکَ یا زینَبْ» و آنقدر عباس وار جنگید تا نهایت روز این ترکش ها بودند که به سمت حمیدرضا می‌دویدند. 🍃آری! حمیدرضا به خود و خدای خودش قول شهادت داده بود، قول روسفید شدن. اینجا هم مرید ابالفضل بودن خودش را نشان داد، به عهدش وفا کرد و صدای لبیک گفتن هایش، تسکینی شد برای دل مهدیِ . خدایا! ما اینجا تورا می‌خوانیم. باشد که ما هم در این مکتب روسفید شده و شامل استجابت تو باشیم. ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٩ شهریور ١٣۵٩ 📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ١٣٩۴ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شما هم شهید شدید؛ این شهادت تدریجی است. رهبر انقلاب خطاب به یکی از جانبازان ان با @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ 🍃دل تنگی هایم کار دست دلم داده است. به هر سو که می روم من هستم و اشک و . 🍃امروز هم حکایتِ افتخاری اش. به گمانم مرتضی عطایی کنار پنجره فولاد روضه ی خرابه‌ی شام را خواند و با نوحه ی سالار زینب، دمِ ِعشق را گرفت که با پروازِ به مقصدِ حاجت روا شد🌷 🍃آنقدر عکس و فیلم از مدافعان حرم برای خانواده ی شهدا سوغات آورد که شد. 🍃هربار با رفتنش، همسرش به رسم عشق چله ای برای سلامتی اش در امام رئوف می گرفت. اشک های همسرش سبب شد که مدتی با نام مدافع دلتنگ شود برای دوستانش که بار سفر را بستند و رفتند. سخت است حال جامانده ای که دلش تنگ و چشمانش بارانی است. 🍃شاید سفارش رفیق شهیدش سید ابراهیم، پیش بود یا رضایت همسر دل شکسته اش برای شهادت یا مناجات خودش در روزِ عرفه با که با تیری که به گلویش اصابت کرد به آرزویش رسید. 🍃ابوعلی دیگر نگران نباش. در روز قیامت شرمنده ارباب نمی شوی. چون گلوی تو هم خونی است. فقط تو را به اشک های بعد از شهادتت دعایمان کن😓 🍃باید گذشت از این دنیا به آسانی باید مهیا شد از بهر قربانی سوی رفتن با چهره خونی زین سان بود زیبا معراج انسانی 🌺به مناسبت سالروز ✍نویسنده: منتظر 📅تاریخ تولد : ۴ اسفند ۱۳۵۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : بهشت رضا.مشهد @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍ این روزها زُلف قلم گره خورده به مریدانِ اینبار پرستویی دیگر، اینبار ستاره ای از ... دلداده بود...از همان روزهایی که در با تمامِ جان در مقابل دشمن می‌ایستاد...تمام روزهایی که جان بر کف ، جبهه شد. از بود و دلداده به حضرت به قول خودش" ایشان بود که شهید نمی‌شد" چه می‌شود که روزی آنقدر مقرب می‌شوی که هم رضایت به رفتنت نمی‌دهند؟! پرواز تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر به تهران و بالعکس را می‌پیمود...تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود. مسعود را دوست داشت،خیلی زیاد...جوانِ خواهرش بود و حالا او را تقدیم ساحتِ کرده بودند مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش# میثم، "اینها هستند.مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند و در خطر است، حتما رزم‌آوری خودشان را نشان می‌دهند." در آخرین شیفت خادمی‌اش، وقتی از حرم خارج می‌شد، درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره می‌کرد. به گفت " اینبار که بروم،حتما می‌شوم" از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشند اورا به امانت دهند تا در آنجا عشق‌بازی کند و حضرت کریمه... اصلا مگر می‌شود از کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی؟ ،میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت.. به راستی که تولدِ حقیقی است... به‌مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۲۷ مرداد ۱۳۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۹ مهر ۱۳۹۶.الدیزور سوریه 🥀مزار شهید : بهشت معصومه قم،قطعه ۳۱ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍ ‍ 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🍃 که می‌خوانی، وقتی به آیه ی «وَقالَ رَبُکُمْ ٱُدعونی اَسْتَجِبْ لَهُمْ» میرسی، سراسر وجودت و آرامش می‌شود. خیال می‌کنم اصلا از همینجاست که ما با آن بالایی رقم می‌خورد. صدا زدن های ما و جانم گفتن های خدا؛ تنها باید چشم ها را بست و با دل توکل کرد. 🍃حمیدرضا هم از آن بنده هایی بود که بی ترس و نگرانی فرمان اش را به دست بهترین راننده سپرده بود؛ از جاده ی هوی و هوس به خاکی زد و در مسیر مستقیم افتاد. خدا را خواند و آنقدر بر دعا و جهادش پافشاری کرد تا استجابت خدا مستقیم آمد و راه حمیدرضا را در پیش گرفت. 🍃هر چه پیش میروی و زندگی شهدای برایت آشنا تر می‌شود، پی میبری که همه شان غلام عباس بودند؛ اصلا خود عباس بن علی رضایت نامه هایشان را امضا کرده و آن ها را به حریم خواهرش راه داده است. 🍃آخر عباس هم بود و هم ، مگر می‌شود در مکتب ابالفضل باشی و غیرت در وجودت ریشه نداند؟! مگر می‌شود معلمِ لحظه به لحظه ی کشیدنت ابالفضل باشد و تو منشِ جانبازی را نیاموزی؟! 🍃حمیدرضا شاگرد برتر این نیز به مولایش اقتدا کرد و سر بلند، رجز خواند «کُلُنا عَباسَکَ یا زینَبْ» و آنقدر عباس وار جنگید تا نهایت روز این ترکش ها بودند که به سمت حمیدرضا می‌دویدند. 🍃آری! حمیدرضا به خود و خدای خودش قول شهادت داده بود، قول روسفید شدن. اینجا هم مرید ابالفضل بودن خودش را نشان داد، به عهدش وفا کرد و صدای لبیک گفتن هایش، تسکینی شد برای دل مهدیِ . خدایا! ما اینجا تورا می‌خوانیم. باشد که ما هم در این مکتب روسفید شده و شامل استجابت تو باشیم. 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٩ شهریور ١٣۵٩ 📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ١٣٩۴ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نمی ‌رسد ، به خداحافظی زبان از بغــض خوشـا به حال تـو که مسافـر بهشتـی . . . دفاع مقــدس پاسـدار مدافع حـرم 🌷شهید 🌷 شهادت ۱۰ آذر ....🕊🌸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
مدافع حرم به یاران شهیدش پیوست ▫️بسیجی مدافع حرم نوده از نیروهای واحد تخریب که سال های گذشته در مبارزه با تکفیری‌ها چندین بار به درجه جانبازی نائل آمده بود، به شهادت رسید. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ دل تنگی هایم کار دست دلم داده است. به هر سو که می روم من هستم و و امروز هم حکایتِ افتخاری اش . به گمانم کنار روضه ی را خواند و با نوحه ی ، دم ِ ِعشق را گرفت که با پروازِ به مقصدِ حاجت روا شد. آنقدر عکس و فیلم از برای خانواده ی شهدا سوغات آورد که شد. هربار با رفتنش، همسرش به رسم عشق برای سلامتی اش در امام رئوف می گرفت. اشک های همسرش سبب شد که مدتی با نام ِمدافع دلتنگ شود برای دوستانش که بار سفر را بستند و رفتند .سخت است حال ای که دلش تنگ و چشمانش بارانی است شاید سفارش رفیق شهیدش سید ابراهیم، پیش بود یا رضایت دل شکسته اش برای شهادت یا خودش در روز ِ با که با تیری که به اصابت کرد به آرزویش رسید. ابوعلی دیگر نگران نباش.در روز قیامت شرمنده ارباب نمی شوی. چون گلوی تو هم خونی است.فقط تو را به اشک های بعد از شهادتت دعایمان کن. باید گذشت از این به آسانی باید مهیا شد از بهر سوی رفتن با چهره خونی زین سان بود زیبا انسانی 🍂به مناسبت شهادت ✍نویسنده: منتظر 📅تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۵۵ 📆تاریخ شهادت: ۹ ذی الحجه (روز عرفه) ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ 🥀مزار : بهشت رضا. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ، کسی که پدر و مادر و دو تن از برادرانش شهید شده‌اند، خودش جانباز ۷۰درصد و پسرش نیز رزمنده مدافع حرم بود. وی قادر به حرکت نیست؛ هر دو چشمش تخلیه شده و دست چپش نیز قطع است. ایشان می‌گوید: با اینکه قادر به حرکت و راه رفتن نیستم، مرا به عنوان کیسه پر از خاک قرار دهید تا در مقابل دشمن قرار گیرم و گلوله‌ های آنان را دفع کنم. 🔻روز بر جانبازان مخلص مبارک باد @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم