دختر، پدری
همه جای وجودش #کبود بود اما برای پدرش دم نزد چون سر پدرش را که دید....
#زهرای قافلهِ حسین، همین #سه_ساله است همه تنش کبود بود اما چون لب و دهن پدرش چاک، چاک بود نفس نکشید تا حرف بزند.
سر پدرش را که دید فهمید بابا کجا مهمانی بوده و وقتی این سر بابا باشد وای که چه بر سر بدنش آمده است
دق مرگ شد اما نه از زجری که کشید، از این #مصیبت که سفری که پدرش رفته بود مقصدش با خودش یکی بود.
دست های کوچکش را داخل تشت کرد و سر را به دامن گرفت شاید اگر #مولای ما در #گودال کسی را نداشت که سرش را به دامن بگیرد اینجا #خدا خواست دخترش سرش را به دامن بگیرد، شاید #حسین در همین #خرابه جان داده باشد، شاید موقعی جان داده باشد که دخترش با دست های کوچکشاش غبار و خاکستر از روی صورتش بر میداشت و سرش را در آغوش کشید.
شاید...
نوشتن #دل صاف میخواهد اما حال، دل #خون است...
✍نویسنده : #محمدصادق_زارع
🍁به مناسبت #شهادت #حضرت_رقیه
#دخترها_باباییاند #شام #گوشواره #موی_سپید
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
طرح ویژه برای #سالروز_شهادت الیاس چگینی و ذکریا شیری
🍃راوے قصه هاے #شام قاصدڪے ست ڪه معرڪه عاشقے را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت رزم آوران را در دل تاریخ حک میڪند♡
.
🍃از آن روزے ڪه پیڪِ عدرا* برایش از هتک حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد ، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر ڪشید و ضمیمه ڪرد:
بعضے از مردم جان خود را به خاطر خشنودے خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود ذڪریا و #الیاس.
.
🍃به هنگام نماز ڪه تماشایشان میڪردے اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوے #خلوص داشت. #یا_لطیف_إرحَم_عَبدِڪَ_ضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را ،حداقل براے الیاس اینگونه بود🌹
.
🍃حلب مشتاقانه #پیڪر او را به آغوش ڪشیده بود .همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایے ڪه چشم مادر به قاب در خشک میشد😔
.
🍃فاطمه سه ساله زانوے غم بغل گرفته بود و بغضے میهمان گلویش شده بود لحظهاے #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهاے #دلتنگے همچنان میبارید، براے قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلڪه به گوشش برساند🥺
.
🍃یادم به خرابهے شام افتاد ، دخترے سه ساله ڪه بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلے به پدر شڪایت ڪند .به انتظار پدر نشسته بود بے رمق با خداے خود نجوا میڪرد و پدر را میخواست😭
.
🍃ذڪریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایے ڪه دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایے ڪه پدر را فقط در یک قاب عڪس دیدند😓
.
🍃حالا بعد از پنج بهار #ذڪریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهارے ست ڪه عاشق شده و دلتنگ است براے عاشقانے ڪه از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میڪند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میڪند به امید اینڪه الیاس ها برگردند😞
.
پروازتان مبارک عباس هاے زینب(س)❤️
.
پ.ن: * مرج عذراء ڪه امروز عدرا نامیده میشود شهرے است در #سوریه ڪه در آنجا حجر بن عدے به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلے
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_ذڪریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
.
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴.حلب العیس
.
📅تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱۳۹۹
.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فاطمه؛
با نفسهای رو به #پایان،
راه مسجد در پیش گرفت و...
به تنهایی از #امام_زمانش دفاع کرد!
و زینب،از امامِ خود در #شام!
#ما_چطور ؟!
-چرا...نبودنت...
درد ... ندارد؟!
#پسر_فاطمه
سلام مهربان پدر
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃پسرک سینه اش را سپر کرده و با غرور متنی که حاصل نگارش خویش بود میخواند، دلتنگی نفسش را تنگ میکند ولی از تک و تا نمیافتد. جای خالی #پدر که با تصویرش پر شده بغض را تا چشمانش بالا میآورد ولی باز هم از نطق کردن نمیایستد.
🍃هرچه باشد پسر همان پدر است، پسر مهدی ناظری. همان که زاده بهار بود و در بهار هم جاودانه شد، هم جسم و هم جانش. جسمش در دل #شام و جانش در آسمان. مهدی همانی بود که در رویای خویش سوار بر ذوالجناح #سیدالشهدا در گودی قتلگاه میجنگید وَ همین شد مجوز حضورش در کربلای شام که نمایانگر ظلمی عظیم بود.
🍃پس ساکت ننشست و راهی شد تا خودش رنگ حقیقت به آن رویا بزند، رفتنی همراه با عطر #گمنامی. رفتنی که فقط خبرش آمد! پیکری در کار نبود و همین دو طفل چشم به راه را خون به جگر میکرد.
🍃در نهایت چهار سال و چهار ماه چشم انتظاری حاصلش شد بازگشت پدری خوابیده در تابوت و چندی بعد منزلگاه آخر که سنگ سرد و حکاکی شده، نشانیاش بود.
🍃سنگی که زین پس باید دلتنگی های زینب را به جان بخرد، بغض نهان در گلوی #ابوالفضل را تماشاگر باشد و مأمن شود برای درد و دل های زنانه ای از جنس فراق یار.
✨سالگرد شهادتت مبارک #پرستوی_حرم
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #مهدی_نظری
📅تاریخ تولد : ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : خوزستان_گلزار شهدای اندیشمک
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃و باز هم شهیدی از جنس رمضانِ خدا. پریدنی با لب تشنه و پروازی با بال های مشتاق به جمال #قمر_بنی_هاشم. شهر #شهید پرورتان، تورا اینگونه بار آورده بود که دل به دل شهدا بدهی و ره آن هارا در پیش بگیری...
🍃حتی خود آن ها عاشقانه ها را برای تو و همسرت رقم زدند ؛خاطره ی شهدا را جمع آوری میکردی و در حین خدمت هایت با دختر شهیدی ملاقات کردی. برای مصاحبه رفته بودی اما تا فهمیدی شهید؛ دختری دارد از ذهنت گذشته بود که تو #دامادِ شهید بشوی.
🍃خود شهدا واسطه ی ازدواجت شدند و یاری خدایی نصیبِ دل صاف و صادق تو شد. این اواخر تلاش هایت برای رفتن به #سوریه به ثمر نشسته بود اما گفتی تا برای همسرم سقفی نسازم؛ جایی نمیروم. ماندی؛ خانه ای ساختی و خودت رفتی!...
🍃ندانستی وقتی خبر شهادتت را به همسرت میدهند خشت به خشت آن خانه خاطرات تورا فریاد میزند و قلب بیقرارش را به بازی میگیرد. اینها اما نتوانست تورا آرام کند و در نهایت تو؛ گمشده ی خود را میان #شام یافتی؛ میان غربت سوریه در مقابل بانوی #کربلا، سر به سجده فرو آوردی و عمه ی سادات مدال نوکری را به گردنت آویخت...
🍃گویا با آقا #ابالفضل عهد بسته بودی که عباس شوی برای خواهرش و اینگونه شد که لحظه ی آخر در دامان مولایِ سقا پرواز کردی و معنا کردی #عاشقانه ترین عبارت #مدافعان_حرم را:
" #کُلُنا_عَباسُکَ_یا_زِینَب "♡
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #مهدی_اسحاقیان
📅تاریخ تولد : ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اسلام آباد
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان
🍃هرچه از #مدافعان_حرم خواندم ، شنیدم و دیدم ، بیشتر دلم سوخت. دهه #هفتادی ها و #هشتادی ها، گوی سبقت در دست گرفته، نَفسشان را برای #قربانی به #قتلگاه بردند و خبر شهادتشان شد تلنگر این روزهای سرگردانی.
🍃جمله معروف دهه شصتی ها #نسل_سوخته اند به گوش همه آشنا است اما من می گویم نسل پخته ای بودند. همان ها که دست ما را گرفتند و سوی #هیئت بردند و راه را نشانمان دادند. همان ها که تا خبر دفاع از حرم #عمه_سادات شد پیش قدم شدند و راه را برای کوچکترها آسان کردند.
🍃نادر حمید از همان دهه شصتی های پخته و با غیرت است. در این #محرم که غربتش دل را می شکند به این می اندیشم که #نادر های هیئت، حال اسرا را خوب فهمیدند و برای غریبی آنها در #شام سوختند که وقتی حرف بی حرمتی به حرم ها شد بند پوتین ها را محکم تر کردند و راه افتادند.
🍃شاید هم در روضه #گودال، زینب مضطر را برای حاجتشان قسم دادند که #شهادت نصیبشان شد. اما نمی دانم برای خرابه شام و رقیه چه کردند که دلتنگی های #سه_ساله برای پدر شد سهم دخترانشان😭
🍃 شهید جان! قدر #حسین و روضه هایش را شما فهمیدید و حاجت روا شدید. جامانده ایم از راه شما و از هیئت حسین. اسیر دنیایی شده ایم که ما را #بدهکار وجدانمان کرد. برایمان طلب بخشش کن همانگونه که در وصیتنامه ات نوشتی #يا_مُحْسِنُ_قَدْ_اتاكَ_الْمُسىءُ
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🍃به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #نادر_حمید
📅تاریخ تولد : ۲ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : اهواز
🕊محل شهادت : سوریه
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #ذکریا_شیری
#شهید #الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
🕊محل شهادت : حلب العیس
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃زائر همیشگی #مشهد_الرضا بود. در سال چند بار دلش را برمیداشت و راهی می شد. به قول خودش امام رضا بسیاری از دردهایش را دوا کرده بود. به گمانم آرزوی شهادت را گره زده بود به شبکه های #پنجره_فولاد شاید هم روبروی گنبد طلا با اشک چشم عاقبت بخیری را آرزو کرده بود.
🍃هرچه بود امام رضا براتش را داد و راه صد ساله را یک شبه طی کرد.در وصیت نامه اش نوشته:« صدای هل من ناصر ینصرنی از جانب #شام شنیده می شود و گویا تاریخ همچنان تکرار شدنی است اما این بار کور خوانده اند. آن تعرضی که در #کربلا به مولایم و اهل بیتش کردند این بار تکرار نخواهد شد....》
🍃در آغوش #پدر با دنیا و تعلقاتش خداحافظی کرد و راهی شد، در ماه مهمانی خدا با زبان روزه و لب های تشنه دعوت شد به رزق شهادت. در اولین شب قدر که همه برای فرق شکافته علی گریه می کنند و برای خودشان طلب #مغفرت، شهادتش ثبت شد و در دومین شب قدر عاقبت بخیری اش امضا...
🍃آری او راه صد ساله را یک شبه طی کرد و ما هنوز قدرِ قدرهایمان را نمی دانیم و العفو هایمان را به #خدا بدهکاریم...
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمدمهدی_فریدونی
📅تاریخ تولد : ٣۰ شهریور ۱٣۶۶
📅تاریخ شهادت : ۱٣ خرداد ۱٣٩٧
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای فسا
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃پسرک سینه اش را سپر کرده و با غرور متنی که حاصل نگارش خویش بود میخواند، دلتنگی نفسش را تنگ میکند ولی از تک و تا نمیافتد. جای خالی #پدر که با تصویرش پر شده بغض را تا چشمانش بالا میآورد ولی باز هم از نطق کردن نمیایستد.
🍃هرچه باشد پسر همان پدر است، پسر مهدی ناظری. همان که زاده بهار بود و در بهار هم جاودانه شد، هم جسم و هم جانش. جسمش در دل #شام و جانش در آسمان. مهدی همانی بود که در رویای خویش سوار بر ذوالجناح #سیدالشهدا در گودی قتلگاه میجنگید وَ همین شد مجوز حضورش در کربلای شام که نمایانگر ظلمی عظیم بود.
🍃پس ساکت ننشست و راهی شد تا خودش رنگ حقیقت به آن رویا بزند، رفتنی همراه با عطر #گمنامی. رفتنی که فقط خبرش آمد! پیکری در کار نبود و همین دو طفل چشم به راه را خون به جگر میکرد.
🍃در نهایت چهار سال و چهار ماه چشم انتظاری حاصلش شد بازگشت پدری خوابیده در تابوت و چندی بعد منزلگاه آخر که سنگ سرد و حکاکی شده، نشانیاش بود.
🍃سنگی که زین پس باید دلتنگی های زینب را به جان بخرد، بغض نهان در گلوی #ابوالفضل را تماشاگر باشد و مأمن شود برای درد و دل های زنانه ای از جنس فراق یار.
✨سالگرد شهادتت مبارک #پرستوی_حرم
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #مهدی_نظری
📅تاریخ تولد : ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : خوزستان_گلزار شهدای اندیشمک
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃زائر همیشگی #مشهد_الرضا بود. در سال چند بار دلش را برمیداشت و راهی می شد. به قول خودش امام رضا بسیاری از دردهایش را دوا کرده بود. به گمانم آرزوی شهادت را گره زده بود به شبکه های #پنجره_فولاد شاید هم روبروی گنبد طلا با اشک چشم عاقبت بخیری را آرزو کرده بود.
🍃هرچه بود امام رضا براتش را داد و راه صد ساله را یک شبه طی کرد.در وصیت نامه اش نوشته:« صدای هل من ناصر ینصرنی از جانب #شام شنیده می شود و گویا تاریخ همچنان تکرار شدنی است اما این بار کور خوانده اند. آن تعرضی که در #کربلا به مولایم و اهل بیتش کردند این بار تکرار نخواهد شد....》
🍃در آغوش #پدر با دنیا و تعلقاتش خداحافظی کرد و راهی شد، در ماه مهمانی خدا با زبان روزه و لب های تشنه دعوت شد به رزق شهادت. در اولین شب قدر که همه برای فرق شکافته علی گریه می کنند و برای خودشان طلب #مغفرت، شهادتش ثبت شد و در دومین شب قدر عاقبت بخیری اش امضا...
🍃آری او راه صد ساله را یک شبه طی کرد و ما هنوز قدرِ قدرهایمان را نمی دانیم و العفو هایمان را به #خدا بدهکاریم.....
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمدمهدی_فریدونی
📅تاریخ تولد : ٣۰ شهریور ۱٣۶۶
📅تاریخ شهادت : ۱٣ خرداد ۱٣٩٧
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای فسا
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت رزم آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از هتک حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد ، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد:
بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود ذکریا و #الیاس.
به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یا_لطیف_إرحَم_عَبدِکَ_ضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را ،حداقل برای الیاس اینگونه بود
حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود .همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم مادر به قاب در خشک میشد
فاطمه سه ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند
یادم به خرابهی شام افتاد ، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند .به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست
ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند
حالا بعد از پنج بهار #ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند
پروازتان مبارک عباس های زینب(س)
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید #ذکریا_شیری
#شهید #الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴.حلب العیس
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم