⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺
🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺
⚫️🍁 🍁🍁
🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️
🌺🍁 🍁🍁
⚫️🍁🌺 ⚫️
🌺⚫️🍁🌺
🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺
🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🍁
#مرام_و_معرفت
#راوی_دوست
#شهیدصابرین
#یوسف_فدایی_نژاد
یک شب قبل از شهادت آقا یوسف بود، تو مقری بودیم که 600 متر از دشمن فاصله داشتیم ؛ 4 - 5 شب بود درست و حسابی نخوابیده بودیم ؛ حدودای ساعت 4صبح بود و من شدیدا خوابم میومد، ما داشتیم با دوربین دشمن رو نگاه می کردیم . شبای مرداد ماه اونجا (تپه جاسوسان) خیلی سرده . من هم کیسه خوابم رو پایین تپه جا گذاشته بودم ، رفتم تو سنگر بچه های تک تیر انداز ، دیدم یوسف برای پست نگهبانی بیدار شده . من به یوسف گفتم خیلی خوابم میاد و ازش کیسه خوابشو قرض گرفتم که بخوابم . قسمش دادم گفتم یک ساعتی می خوابم مدیونی اگه بیدارم نکنی برای پست ، ازت راضی نیستم . یوسف گفت : باشه بیدارت
می کنم . من یه موقع بیدارشدم دیدم آفتاب میزنه تو صورتم و ساعت 9 صبحه . اعصابم خورد شد که چرا بیدارم نکرد ؛ دیدم جلوی پامون یوسف گرفته خوابیده با یه پتوی کهنه خاکی که کشیده بود رو خودش از سرما ؛ بیدارشد دعواش کردم که چرا بیدارم نکردی
خندید و با خنده بحث و عوض کرد . این نمونه کوچکی از جوانمردی و معرفت شهداست .
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم