💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠
💠🌷💠🌷 💠💠
💠🌷💠🌷 🌷
💠🌷💠🌷💠
💠🌷💠🌷💠🌷
💠🌷💠🌷💠🌷💠
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷
💠💠🌷💠💠🌷💠🌷💠
#ملک_خدا
#ازلسان_مادر_معزز
#شهید_مدافع_حرم
#محمود_راد_مهر
«ساعت 1:10 دقیقه شب آمدند خانه ما، گفتم : «ساعت چند است؟» گفت : «1:10 دقیقه نیمه شب !» گفتم : «اینجا چه میکنی؟» گفت : «آمدم دیدن مادرم» گفتم : «روز کم است شب آمدی؟»، گفت: «روز آمدم مادرم جا خالی داد . محمود ساعت 11:30 آمد و چون من نبودم گفت مادرم جا خالی داد .
بعد گفتم:«شنیدم عازم هستی» گفت:«بله». گفتم: «کجا؟» گفت: «ملک خدا». گفتم: «این ملک خدا کجاست؟» گفت: «هر جا خدا بخواهد».
پرسیدم:«با چه کسی میروی؟» گفت: «با یکسری از بچههایی مثل خودم. گفتم: «شنیدم محمدرضا هم با شماست؟» گفت:«بله» . گفتم : «زن و بچهات را به چه کسی میسپاری؟» گفت : «به خدا» گفتم : «بگو کجا میروی؟» گفت : اگر خدا بخواهد سوریه» . «وقتی حرف میزد یکدفعه سرش را برمیگرداند و خندید ، گفت : «سوریه سرش را برد عقب و آورد جلو خندید و گفت :
ان شاءالله از آنجا یمن و بعد برویم عربستان و حرم خدا را آزاد کنیم » به او گفتم : «بروید انشاءالله خدا پشت و پناه شما باشد .
💠🌷💠🌷💠🌷💠
💠🌷 💠🌷💠
💠🌷💠 💠
💠💠💠
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم