eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ اقا روح الله همیشه به دخترمون تاکید میکرد که مواظب باشه هیچ وقت تار مویی ازش مقابل نامحرم پیدا نباشه... همیشه تو خرید لباس برای دخترمون وسواس زیادی بخرج میداد که مناسب باشه و بدن نما نباشه... من بهشون میگفتم دخترمون که دوسالش نشده بذار یه لباس دخترونه بدون آستین بگیریم،میگفت نه من نمیخوام چشم نامحرم از الان به دخترم بیفته حتی اگه دوسالش باشه.... #شهید_روح_الله_کافی_زاده #شهید_مدافع_حرم #نقل_از_همسر_شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‌ زیباترین و ماندگارترین چیزی که از ایشون یاد گرفتم بخشنده بودن و گذشت بود... ایشون خیلی راحت از کسی که بدترین بدی رو در حقش کرده بود میگذشت و میبخشیدش و گذشت کردن رو همیشه به من گوش زد میکرد و میگفت فقط خدا رو در نظر بگیر ، بقیه چیزا برات بیرنگِ بیرنگ میشه تکه کلامشون این بود: با خــدا و باش و پادشاهی کن...‌‌ ‌ ‌ #شهید_روح_الله_کافی_زاده #شهید_مدافع_حرم #سبک_زندگی_شهید #نقل_از_همسر_شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🕊🌺 یک هفته از شهادت توی تماس تلفنی گفت : خانومم این دنیا مـــــیگذره.... این دنیا تـــــموم میشه... این دنیا خـــــیلی کم و کوچیکه.... ببین مادرم رفت، ببین حاج آقا مجتبی رفت. اگه قسمت شد و من رفـــــتم، تو غصه نخور ما توی اون دنیا همیشه با همیم 😔 همیشه وقتی از ماموریت برمیگشت سعی میکرد نبودنشو برای همه ی جبران کنه اولین اعزامش به سوریه افتاد به اولین سالگرد ازدواجمان سخت و سنگین بود نبودن روح الله با اینکه قبل از رفتنش تمام تلاش خودش را کرد تا نبودنش را برایم جبران کند اما خدا خواست و من صبر کردم.وقتی بعد از 59روز از ماموریت برگشت نزدیک اربعین بود قرار گذاشته بودیم حتما به مسافرت برویم دو روز قبل از مسافرت دفترچه ی کارهای روزانه اش را باز کرد دیدم تمام کارها و خرید و مایحتاجی که برای این سفر لازم داریم را یادداشت کرده خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم حتی در روزهای سخت کاری به فکر من هم بوده است انقدر از دیدن یادداشتش خوشحال شده بودم که میخاستم از رفتن سفر منصرفش کنم چون می‌دانستم خیلی خسته است. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعا
💌 برای خرید سر عقد رفته بودیم موقع پرو لباس مجلسیم یواشکی بهم گفت: «هنوز نامحرمیم! تا بپسندی بر‌می‌گردم.» رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت برای همه خریده بود جز خودش. گفت خودم میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است. ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟😳» گفت: «می‌خواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم» 🌷 هدیه به ارواح طیبه همه شهدا فاتحه وصلوات💐💐💐💐💐 ❣❣❣❣❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🖌 ✍مراسم عقدمون که خیلی ساده و خودمونی برگزار شد. مراسم عروسیمون هم خیلی ساده تر و همش باذکر صلوات بود.ابوذر برا عروسی خیلی خوب مدیریت کرد که اسراف نشه یا گناهی اتفاق نیفته. ✍آنقدر همیشه از من و کارهای من تعریف میکرد که خودم متعجب میشدم. حتی گاهی غذا بد میشد، ولی اون چنان با ولع و لذت میخورد که من فقط مینشستم نگاش میکردم.میگفتم از نظر من افتضاح شده. میگفت:" نه از نظر من که عالی شده، من نمیدونم چرا نظرت اینجوریه!!" واقعا خوبیهاش قابل توصیف نیست. من هیچ وقت نه اخمش رو دیدم نه صداش رو بلند کرد نه بی محبتی ازش دیدم. 🌷 یادش با صلوات @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم