eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷 💠💠 💠🌷💠🌷 🌷 💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷 💠💠🌷💠💠🌷💠🌷💠 (مصطفی سلطانی برادر شهید روح الله سلطانی و مترجم سردار شهید حسین همدانی در سوریه) .... برادرم مسئول عملیات لشکر عملیاتی 25 کربلا بود که با اسماعیل خانزاده و محمودرادمهر در معاونت عملیات بسیار دوست و صمیمی بود . پس از شهادت برادرم ؛ اسماعیل و محمود بسیار بیتابی می‌کردند . چند ماه پس از شهادت برادرم اسماعیل آسمانی شد و بعد هم محمود در نبرد با تکفیری‌ها در خان طومان به شهادت رسید . شهیداسماعیل خانزاده در آخرین اعزامش به سوریه به منزل برادرم آمد و به مادرم گفت : دعا کنید که به خواسته‌ام یعنی شهادت دست یابم ، رادمهر نیز این‌گونه بود و پس از رفتن روح الله و اسماعیل بسیار بیتابی می‌کرد . شهیدمحمودرادمهر در زمینه‌های فنی و نظامی بسیار توانمند بود . علاوه بر این روح معنوی والایی داشت . برادرم می‌گفت : من اگر جای فرماندهان بودم او را مسئول عملیات لشکر انتخاب می‌کردم . شهیدمحمودرادمهر به بیان برادرم در انجام ماموریت‌ها بسیار ملتزم بود و سعی داشت کارها را مطلوب انجام دهد . این شهید بزرگوار تلاش داشت حدالامکان حق ماموریت‌های خود را دریافت نکند و ماموریت‌هایی را که در سپاه انجام می‌دهد در راه خدا باشد و اگر پولی می‌گرفت آن را به سپاه بازمی‌گرداند . شهیدمحمودرادمهر علاوه بر توانایی فنی و نظامی پشتکار بسیاری نیز داشت . گاهاً چندین روز می‌شد که به دلیل انجام زیاد کارها از امور شخصی باز می‌ماند . او نمی‌گذاشت که هیچگاه کاری زمین بماند . مدتی که مترجم و همراه سردارشهید همدانی بودم ؛ ویژگی‌های این نیرو را به اطلاع شهید همدانی رساندم . شهید همدانی نیز علاقه‌مند به ایشان شدند و از من خواستند تا نامه‌ای بنویسم و محمود به سوریه بیاید تا از توانمندی‌های ایشان استفاده شود . 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷 💠🌷💠 💠🌷💠 💠 💠💠💠 @shahedaneosve ⁦ شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم