این روزها دل ها بی قرار است برای #راهیان_نور....
برای قطعه ای از بهشت به نام شلمچه.
با کوله بار سنگین غفلت بروی.سرت را بگذاری روی خاکش و دلت را بتکانی ....
پیمان های شکسته را وصله ی شرمندگی بزنی و #شهدا باز هم ضامن شوند.
دل را به پرچم یا حسین(ع) و یا اباصالح المهدی(عج) گره بزنی. مداح، روضه ی علی اکبر و ارباب را بر دل های مرده بخواند و راوی از عشق بازی رزمنده ها با خدا در میدان جنگ بگوید و چشم ها، قصه ی ندامت را ببارند..
امروز هم قصه عشق بازی #خادم_الشهدایی است که از معبر سخت شهادت عبور کرد...
#حجت_الله_رحیمی اتاقِ پر از عکس شهدایش، مقدمه راهش شد...
به دنبال عشق بود در بیابان های شلمچه .خادم، مداح و عاشق شد. شهادت را در سرزمین شقایق های خونین گرفت.
آنقدر #یا_زهرا گفت تا در لباس خادم الشهداییش به رسم #حضرت_مادر، با #پهلوی_شکسته و صورت کبود شهید شد...
#شهید_همت ِنسل ِجدید، راهش را پیدا کرد و رفت ...
ما مانده ایم و دلهای ملتهب از #گناه، پاهای خسته از رفتن های اشتباه ...
و گاهی صداهایی شبیه به اینکه پشیمان شده اند از #انقلاب به گوش می رسد.. گویی #خون_های شهدا را نمی بینند...
کاش #وصیت_نامه هایشان را بخوانند. شاید بیدار شوند و بدانند با این انقلاب و خون ها چه می کنند.از #ماسک_های احتکار شده تا بی خبری از اتفاق های #مملکتی که مسئولش هستند....
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🌺به مناسبت تولد #شهید #حجت_الله_رحیمی
📅تاریخ تولد : ۱۳۶۸/۱۲/۲۴ باغملک
📅تاریخ شهادت : ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ خرمشهر.
🗺محل دفن: باغملک.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
خورشید، خسته از تمام این سال ها، غروب میکند. دیگر رمقی نمانده از یادآوری #پهلوی_شکسته و تن های #بی_کفن. جانی نمانده برای ترمیم کاسه #صبر.
کوزه آرزوها مالامال شده، اما کسی به دنبال خواسته هایش نمیرود. شاید همه فانوس گم کرده اند. کسی در چاه نامه نمی اندازد، کسی به #آسمان تمسک نمیجوید. #قلب ها تهی شده اند
شاید باید اتاقی اجاره کرد و در آن تنها مدادی نهاد. مدادی که چوب خط روز ها و ثانیه ها را رسم کند، به رسم #دلتنگی.
کاش میشد دست لای گیسوان آسمان برد و تاروپود خورشید را دوباره یافت. غرق در #سخاوت نورانی اش شد و فروغ را دوباره به زمین هدیه داد.
خورشیدی که به صبر، در انتظار منتظرانش نشسته، درحالیکه از زمین، تنها تندیِ زننده #گناه، به مشامش میرسد. خورشیدی که هرچند سراغش را نمیگیریم، اما هنوز #عشق را در زمین می رویاند
تشنه #ظهورش نیستیم، درحالیکه عطش، مهمان هر روز وجود اوست. تشنه #حضورش نیستیم، هرچند که او هنوز تشنه ماست
تلخترین خاطره این روز ها، شیرینی لبخندیست که به انتظار طلوعش نشسته ایم. شاید برای ظهور این #لبخند، اندکی "خواستن" ، یاریمان دهد.
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
#جمعه_های_انتظار
#یا_صاحب_الزمان
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم