💢 شخصیت به تاراج رفته "تمدن غرب از یک سو زن را مانند بیشتر ادوار تاریخ، طرفِ ضعیف و مغلوب در مجموعهٔ خانواده و جامعه دانسته و نگهداشته و از سوی دیگر؛ ‌تحمیل فرهنگ برهنگی دست تطاول جنس مرد را به شخصیت وی گشوده و با کمال تأسف او را در موارد زیادی در حد یک وسیله التذاذ تنزل داده و بزرگترین ظلم را به وی روا داشته است." ✍مقام معظم رهبری 📙جایگاه و نقش زن در نظام های مختلف از دیدگاه آیت الله خامنه‌ای، ص١٦ #پویش_حجاب_فاطمے

شنیدمت که نظر می‌ کنی💚 به حال ضعیفان😔 تَبم گرفت و دلم خوش😌 به انتظارِ عیادت✋ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق « عاشقان امام خامنه ای » دوست داران رهبری با هر سلیقه ای ❤ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم‌‌

🌸🍃 من چه میخواهم ... از این عمر ؛ اگر یکروزی قدمتــ ... بر سر این دیده تر بنشیند 🌺اللهم عجل لولیکــ الفرج🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

✋️اول صبح و #سلامی_به_مولا سَحر در خواب می دیدم به جامَم عِشق می ریزی حرَم، گنبد طلا، آقا عَجب صُبح دل انگیزی أَلسلام عليك يااباعبدالله @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

#خدای_مـن میگویند ڪہ ابتداے صبح رزق بندگانت را تقسیم میڪنے میـشود رزق من امـروز رفاقتے باشـد... از جنـس شھیدان... با عطـر شھـادت... با عشق یک شھیـد... #صبحتون_شهدایی🌷 #شهید_علی_اصغر_شیردل @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

شهیـد مدافع حرم #مصطفـی_صدرزاده ⚘ بـرادارن و خواهـران من ماهــواره و فرهنگ ڪثیف غرب مقصدی به جـز آتـش دوزخ ندارد !! از ما گفتن ؛ ما که رفتیــم. شادی روحش صلوات🍃 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

#فلش_نشانه_شهیدمحمودرادمهر 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷 💠🌷💠 💠🌷💠 💠 💠💠💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷 💠💠 💠🌷💠🌷 🌷 💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷 💠💠🌷💠💠🌷💠🌷💠 #اعزام_آخربه_سوریه #راوی_همسرمعزز #شهیدمدافع_حرم #محمودرادمهر عید نوروز بود . منزل یکی از اقوام بودیم که از محل کار زنگ زدند و گفتند سردار با شما کار دارد و او را خواستند . محمود ما را به منزل برد وگفت : احتمالا چون روز قبل باران آمده ما را برای آب گرفتگی خواستند . زمانی که برگشت گفت : من منزل مادرم کار دارم  و میروم آنجا و برمی گردم . حدود ساعت دو نیمه شب به منزل آمد و گفت می خواهم بروم سوریه ؛ سری های قبل خاطرم جمع بود که بر میگردد اما این سری خیلی نگران بودم چون پایش درد می کرد . به محمود گفتم : با این وضعیت پایت چطور می خواهی بروی !؟ حتی به شوخی گفتم با این پا که نمی توانی فرار کنی؟ محمود گفت : من به سوریه میروم که بجنگم نه فرار !. هنگام خداحافظی محمد و علی خواب بودند آنان را بوسید و خیلی سریع رفت . شب قبل شهادت که دو روز مانده بود به تولد علی تماس گرفت . هر دو فرزند ما متولد اردیبهشت هستند و تاکید شهید بر این بود که برای علی تولد بگیرم . من در جوابش گفتم : نه شما برگشتی برای هر دوی آنها با هم تولد میگیریم . محمود اصرار داشت که علی بزرگتر است و بیشتر درک می کند ، در نبود من برای او تولد بگیرید . فردای آن روز محمود به شهادت رسید  و جالب آنکه یک روز بعد از شهادت محمود روز تولد علی بود . شهادت حق محمود و آرزوی او بود برای همین من هیچ وقت جلوی او را نگرفتم . 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷 💠🌷💠 💠🌷💠 💠 💠💠💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

🌷در تلاش برای اداره زندگی از کار حلال شرم نداشته باشید. چشمتان به دست دیگران نباشد و برای لقمه نانی در مقابل هر کس و ناکسی کمر خم نکنید... ❤️ #شهیدمحمودرادمهر #وصیت_نامه @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم