eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
سحر اول.... و رسید فرصت دیدار... چقدر دلخوشم به داشتنت خدا.... که با همه بی سر و پایی ام...باز هم مهمانم کرده ای.... تو همان اله بی همتای منی... که هزاااران بار پناهم داده ای و... من رمیده ام... تو همان معشوق بی نظير منی..که باز به انتظار خلوتی با من، یک ماه، مهمانی برپا کرده ای... آمده ام...؛ همه دار و ندار دل بیچاره من آغوش بگشا... تا یکسال دوری ات را یکجا زار بزنم.. الحمدلله که سحر اول هم رسید.... و من در آغوش تو... دوباره خوشبختی را تجربه میکنم.... 🌱 # سحر اول 💠امشب را به تکرار نامی مَست میکنم؛ که از همه آزادم میکند. ✨یا رفیق من لا رفیق له چقدر آغوشت، گرم است، ای رفیقِ کسی که رفیـق ندارد! سید پیمان موسوی طباطبایی @shahedaneosve شاهدان اسوه زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
سلام پدر مهربانم ‎"نبودنت" ‎درد است و ‎ درد را از هر طرف بنویسی ‎"درد"است ‎و تو از هر طرف که بیایی درمانی … ‎تا نیایی درد من درمان نمیشود @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❁﷽❁ 🌹🌿🌹🌿 در بدو ورود هنوز حسرت بہ دليم و نگرانيم هنوز گويند: ڪہ آرزو بما عيبے نيسٺ يك ڪہ ما جوانيم هنوز 💚 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
مـن یقیین دارم شـهادت را شــما عـــشاق درک کردید... نه مایی کہ شـهادت فقـط ورد زبـانمان است و بسـ...😔 الــهی زندگـیمان را شـهادت گـونه قرار ده... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شیعه خوب کسی است که حضور امام زمان(عج) را حس کند... و خود را در حضور او احساس نماید؛ این؛ ،به انسان امید و نشاط می بخشد ... . 🌷شهید بابک نوری هریس🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️🍀🍃🍀🍃🌷 ◼️🍃🍀🍃🕊 ▪️🍀🍃🌷 ◼️▪️◼️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️ ▪️ 🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀 ▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️ 🍀🍃🍀🌷🕊🌷🍀🍃🍀 ▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️ 🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀 ▪️ ▪️ ◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ حسین رفیق ما بود ؛ یار ما بود، مهربان، فداکار، شجاع، بی باک بود. شیفته اهل بیت عصمت و طهارت بود، از دوران ابتدایی روزه می‌گرفت. دوره راهنمایی اذان صبح حسین ما را بیدار می‌کرد. بسیار روحیه شادی داشت و بسیار خندان بود پرجنب و جوش بود. خیلی به ما توجه داشت کلاس مداحی دعای توسل و نوحه‌خوانی رفته بود و بسیار صدای دلنشینی داشت. از 15 سالگی عضو شورای پایگاه بسیج شد. زمانی که وارد سپاه شد معرفت، تقوا، صبر و استقامتش نیز بیشتر شد. حسین آقا اعتقاد خاصی داشت. دوست داشت پاسدار شود می‌گفت : پدر من برای پول وارد سپاه نشدم من عاشق دفاع کردن هستم. برای اسلام و نظام وارد سپاه شدم اگر می‌خواهم سرباز امام زمان علیه السلام باشم باید با لباس سبز سپاه باشم و اخیرا می‌گفت : اول سوریه، سوریه تمام شد عربستان و یمن هم هستند. از فرماندهان گردان صابرین لشکر عملیاتی 25کربلا بود. یعنی 5 آذرماه 85 بود که از بسیج ساری تماس گرفتند. خلاصه بعد از صحبت و گزینش وارد سپاه شد. گفتم مادر جان پیگیر باش جایی که اداری باشد را انتخاب کن. گفت مادر رفتم گردان صابرین و تکاور شوم. اگر من پشت میز بنشینم مثل مرداب می‌شم اما اگر مدام عملیات باشم مثل یک رود جاری خواهم بود پس اصرار نکنید پستم اداری باشد. حسین برای ما هم دختر بود و هم پسر و برای برادرانش نیز بهترین همدم و رفیق بود. در کارهای خانه به ما کمک می‌کرد در آشپزی و شستن ظرف‌ها به ویژه در اعیاد مختلف به خصوص نیمه شعبان اجازه نمی‌داد کسی به ظرف‌ها دست بزند‌ . ◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️🍀🍃🍀🍃🌷 ◼️🍃🍀🍃🕊 ▪️🍀🍃🌷 ◼️▪️◼️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
جایت خاليست ◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️🍀🍃🍀🍃🌷 ◼️🍃🍀🍃🕊 ▪️🍀🍃🌷 ◼️▪️◼️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️ ▪️ 🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀 ▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️ 🍀🍃🍀🌷🕊🌷🍀🍃🍀 ▪️🍀🍃🍀🌷🍀🍃🍀▪️ 🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀▪️🍀 ▪️ ▪️ ◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ حسین آقا عاشق ولایت بود. در دیدار اسفند 94 با رهبری بسیار بسیار خوشحال بودند . یک روز که در همدان عملیات تکاوری داشتند، حسین که پرش داشت با گوشی وی شماره منزل گرفته می‌شه و من صدای حسین را داشتم که بسم الله گفت ؛ هرچه صدایش کردم او صدایم را نداشت من صدای نفس حسین را می‌شنیدم. بعد از اینکه با چتر اومد پایین دید از گوشی همراهش صدا می‌آید گفت : الو گفتم : جانم حسین جان، گفت: مادر شما تماس گرفتی گفتم نه حسین جان از وقتی پریدی من صداتو دارم. مدام در شهرهای مختلف مانند اشنویه، پیرانشه، چابهار در ماموریت بود. حوالی مهر94 بود که گفت: مامان شاید بریم سوریه. همه پدر و مادرا بچه‌هاشونو دوست دارن اما برای من و حاجی بچه‌ها نفس ما بودند. دلم نیامد بگم نرو وابستگی ما به بچه‌ها زیاد بود. اگر بنا به رفتن باشد عمر انسان یک روزی تمام می‌شود اما رفتنی زیباست که با شور و شوق باشد. رفتنی قشنگ است که برای خدا و برای رضای خدا باشد . ◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️🍀🍃🍀🍃🌷 ◼️🍃🍀🍃🕊 ▪️🍀🍃🌷 ◼️▪️◼️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
آب پشت پـــای ریختم؛ برنگشتن از سفـر رسـم نبود ◼️▪️◼️▪️◼️▪️◼️ ▪️🍀🍃🍀🍃🌷 ◼️🍃🍀🍃🕊 ▪️🍀🍃🌷 ◼️▪️◼️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم