eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
294 دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
4.3هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدمدافع حرم سردار عبدالرضا مجیری و دوستان گرامیشان. 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ اول رضایت خدا در زندگی؛بعدرضایت مردم ؛ ایشان سعی می‌کرد در همه‌ی تصمیماتش خدا را در رأس قرار دهد و معیارش خشنودی خدا باشد برای گرفتن هرتصمیمی می‌گفت ببین خدا خوشش می‌آید یا مردم ،اگر خدا خوشش می‌آید آن کار را انجام بده و اگر برای خشنودی مردم است این کار به درد نمی‌خورد (حتی در خرید وسائل منزل وغیره ملاکشان ۳ چیز بود اول این‌که چیزی برداریم که اصراف و زیاده‌روی نشود (خشنودی خدا) دوم به اقتصاد کشور کمک شود و ساخت ایران باشد (خصوصاً از زمانی که رهبر فرموده بودند اجناس ایرانی تهیه کنید) (اطاعت از رهبر) سوم زیبا باشد و نظر خانواده را بپوشاند .(رضایت خانواده) او هیچ وقت امیدش را از دست نمیداد و همیشه معتقد بود خدا روزی رسان است . هیچ وقت به مردم رو نمیزد وآخر ماه که گاهی حقوقش تمام میشد میگفت خدا میرساند و همین طور هم میشد . برای داشتن خانه ماشین و وسایل مورد نیاز تلاش می کرد ولی هیچ دلبستگی به دنیا نداشت بود ونبود دنیا برایش مهم نبود ؛ یک روز صبح وقتی از مسجد به خانه آمد می خندید گفت کلاغ پر گنجشک پر ماشین پر گفتم چی ماشین را بردند خندید و سرش را تکان داد. آری دنیا برایش بازیچه ای بیش نبود فقط گذری بود برای رسیدن به معشوقش . در هر شرایطی تحت هیچ شرایطی از آنچه به آن اعتقاد مذهبی و سیاسی داشت دست برنمی‌داشت ، مگر آنچه رضایت خدا را در آن نمی‌دید . و استمرار در آن آنچه را از مستحبات و… یاد می‌گرفت به طور مستمر و با همت عالی انجام می‌داد و اگر ترک می‌شد حتماً قضای آن را بعداً به جا می‌آورد . 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ واجبات را به بهترین شکل انجام می‌داد ؛ایشان نماز را می‌خواند اما نه برای رفع تکلیف بلکه به بهترین شکل ممکن یعنی نماز اول وقت و به جماعت. نماز جماعت آنقدر برایش مهم بود که حتی در سفر یا تفریح دغدغه نمازجمعه و جماعت را داشت، طوری برنامه ریزی می کرد که بتواند نماز جماعت بر پا کند .گاهی که به نماز جماعت صبح نمی رسیدیم و وقت نداشت مسجد دیگری برود برای اینکه ثواب جماعت را از دست ندهد آخر مسجد می ایستاد و به من اجازه داده بود از پشت پرده به او اقتدا کنم و دو نفره نماز جماعت می خواندیم . البته وقتی برای نام گذاری محمد حسین پیش آیت الله مظاهری رفتیم شهید مجیری از ایشان کسب اجازه کردند که در مأموریتها همکاران از من می خواهند امام جماعتشان باشم چه کنم؟ فرمودند این کار را بکن؛ از آن به بعد راحت تر برای بقیه نماز جماعت می خواندند . شهید مجیری چون توکلش زیاد بود معمولا آرامش داشت مگر زمانی که ممکن بود نمازش از اول وقت بگذرد .اینقدر که دغدغه نماز اول وقت را داشت نگران چیز دیگری نبود با اینکه نماز پشت سر علما را دوست داشت ولی اگر می دید ترافیک است و نمازش دیر می شود وقتی اذان می شد اولین مسجدی که تو راه بود می ایستاد نماز را اول وقت به جماعت می خواند .از دیگر واجبات لذت بخش برای او خمس بود. برای خودش سال خمسی قرار داده بود و از چند روز قبل از این‌که سال خمسی برسد منتظر رسیدن آن بود ، بیشتر خمس می‌داد که کمتر نشود. هر سال با نشاط و ذوق خاصی این کار را انجام می داد . روی صله ارحام هم تأکید داشت و معمولا در دید و بازدید ها خود شروع کننده بود . یکی دیگر از واجبات جهاد بود که با خون خود عشقش را به اثبات رسانید . شهید مجیری همیشه بر ترک گناه دقت داشت ولی نسبت به بعضی دقیق تر بود مواظبت از زبان داشت ؛ می‌توانم قسم بخورم ایشان هیچ وقت دروغ نگفت و حتی دروغ مصلحتی هم از ترس اینکه عادت شود؛ نمی گفت. نسبت به غیبت هم خیلی حساس بود و اگر در مجلسی غیبت می‌شد به شدت اعتراض کرده به دفاع از شخص غیبت شونده می‌پرداخت و می گفت شما کاری به مردم نداشته باش ، حرف خودمان را بزن . گناه دیگری که ایشان نسبت به ترک آن بسیار دقیق بودند مواظبت از چشم بودکه چون نگاه به نامحرم را تیری از جانب شیطان می‌دانست حتی سعی می‌کرد چشم به چشم با نامحرم هم نشود. اگر جائی چشمش به نامحرم می‌افتاد فوری سرش را پایین می‌انداخت و ذکری می‌گفت تا این نگاه اثری بر قلب پاک او نگذارد و دیگر مواظبت از گوش بود که ایشان در هر مجلسی که نوار ترانه و موسیقی حرام بود شرکت نمی‌کرد و در ماشین هم اگر راننده نوار می‌گذاشت تذکر می‌داد و حتی یک بار به راننده گفته بود خاموش کند راننده گفته بود اگر نمی خواهید بشنوید پیاده شوید، و ایشان بین راه پیاده می‎شودو یک بار هم که با هم بودیم و امکان پیاده شدن نبود و راننده هم کار خودش را میکرد از پنبه در گوش خود گذاشت و خود را مشغول کار دیگری کرد و نگذاشت قلبش با شنیدن این صداها ذره ای آلوده شود و ناخودآگاه بر ضمیرپاکش اثری بگذارد . 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهیدعبدالرضامجیری در اوایل ورود به سپاه، با اسرار زیاد خودش و به صورت داوطلبانه به گروه تفحص شهدا پیوست🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌼🔅☘🔅☘🔅☘🌼 ☘❄️🌼❄️🌼❄️ 🌼🔅☘🔅 ☘❄️🌼 🌼🔅 ☘ خیلی دقت روی حق الناس داشت به عنوان مثال برای خرید میوه، وقتی می خواست میوه جدا کند حواسش بود اگر ناخنش به میوه ای می خورد همان را بر می داشت که نکند به اندازه ذره ای حق الناس شده باشد . از جمله مستحباتی که ایشان انجام می‌داد نماز شب بود که شهید مجیری آنچنان بر نماز شب مقید بود که اگر شبی به علت خستگی و… خوابش می‌برد بر خود لازم می‌دانست که تا قبل از اذان مغرب حتماً قضای نماز شبش را بخواندو اگر در مسافرت بودیم برای اینکه از فیض نماز شب محروم نباشد؛ بطری آب همراه خود می آورد ،چفیه را روی پاهایش پهن می کرد و با کمی آب وضو می گرفت و همان جا داخل اتوبوس نشسته وبا حرکت سر نماز شبش را می خواند.(و آن را بارها همسفران و هم رزمانش دیده بودند.) همچنین ایشان در هر موقعیتی قرآن می خواندند وبه غیر از خواندن سوره واقعه و سور مسبحات که هر شب می خواندند خصوصا سوره واقعه ، برای خود سهم روزانه گذاشته بودند. روزه مستحبی را هم خیلی دوست داشت و روزهایی که فضیلت بیشتری داشت روزه می گرفت ولی چون مسیر کارش دور بود و طبق فتوای امام خمینی نمازش شکسته می شد ، برای اینکه توفیق روزه را از دست ندهد روزه نذری می گرفت. و از جمله مستحبات دیگری که ایشان مقید به انجام آن بود: گفتن اذان صبح با صدای بلند در خانه ،دائم الوضو بودن ، دادن صدقه هر روز صبح ،خواندن زیارت آل یاسین و دعای بعد از آن عصر جمعه، خواندن زیارت ایام هفته و دعای آن، دعای عهد هر روز ، خواندن زیارت عاشورا ، خواندن صد صلوات صد بار سوره قدر عصرهای جمعه، خوردن انار صبح جمعه، مسواک قبل از نماز و خواندن قرآن ، انگشر عقیق در دست داشت و همیشه عطر می زد . مکروهات هم تا جایی که می‌توانست ترک می‌کرد مثل این‌که در شب هیچ وقت ایستاده آب نخورد . برای هر شخصی هر کاری (خدماتی ،مالی و …) می‌توانست انجام می داد و ذره‌ای کوتاهی نمی‌کرد از فامیل گرفته تا همکاران و دوستان و از کار کردن و خدمت کردن خجالت نمی‌کشید و منیت نداشت و خیرش به همه می رسید. و در خانه نیز گاهی که کار من زیاد بود شب وقتی برای نماز شب بیدار می شد اول ظرفها را می شست و بعد نماز شبش را می خواند.(واز دوستانش هم شنیدم که در ماموریت ها با این که فرمانده بوده حتی دستشویی ها را هم تمیز می کرده) گاهی از کنار خیابان که می‌گذشت پیرمردی ایستاده بود می‌گفت ما که جا داریم سوارش کنیم و بعضاًمجبور می‌شد مسیری را دور بزند ولی راضی نمی‌شد پیرمردی دم خیابان بایستد و اذیت شود و این‌کار را با خوشحالی انجام می داد . 🌼🔅☘🔅☘🔅🌼 🌼❄️☘❄️🌼 🌼🔅🌼 ❄️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
زهرا خانم دختر دلبند شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری...شرمنده ام که بهای امنیتم بی پدر شدن شما بود . 🌼☘🔅☘🔅☘🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🟢 راه رسیدن به امام زمان علیه السلام 🎙 مرحوم آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره) @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✊ ایستادند پای امام زمان خویش... 💐 امروز ۳۰ مهرماه سالروز شهادت شهدای مدافع حرم " " و " " و " " گرامی باد. . @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📸 | 🟡شهید مدافع حرم همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند! در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود، ... ! @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم