eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمهایت‌رابـٰازڪن.. وببین‌اےشهید ، من‌ڪھ‌نھ ! تمـٰام‌دنیـٰا مبهوت‌چهره‌ے‌زیبـٰایت‌گشتھ‌اند.. زیبـٰادل‌کندےازتمـٰام‌‌تعلقـٰات‌دنیوے🌿 وچھ‌خریدارے‌داشتےتو...
🌱 گفتم‌کلیدقفل‌شهادت‌شڪستھ‌است !'🌿 یااندراین‌زمانھ،درباغ‌بستھ‌است؟🖐🏽 خندیدوگفت:ساده‌نباش‌اۍقفس‌پرست ! دربستھ‌نیست‌بال‌وپࢪماشکستھ‌است !💔🕊 💚🌿
⟮.▹🌼◃.⟯ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ |پدر‌شہید| درمعراج‌شهـدامن‌و‌بقیہ‌خانواده‌ صورت‌زیبایش‌را‌دیدیم. بابڪ‌من‌علاوه‌بر‌اینکہ‌چهره‌🧔🏻زیبایی‌داشت سیرٺ‌زیبایـےهم‌داشت✨ واین‌زیبایـےبعد‌از‌شهادتش‌واقعا‌در‌صورتش‌ موج‌مےزد😍 باور‌کنید‌با‌اینکہ‌جانے‌در‌بدنش‌نبود اما‌اصلا‌رنگ‌صورتش‌عوض‌نشده‌بود، صورتش‌جوری‌آرام‌بود‌کہ‌انگارخوابیده‌باشد.😴  حتے‌من‌وقتی‌صورتش‌را‌بوسیدم احساس‌کردم‌لب‌هایش‌هنوز‌گرم‌اسٺ🙂💔 ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪ‌لِوَلیڪَ‌الفَࢪج°•🌱📿•°
~🕊 ‌بهش گفتم: بابک من به خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم! گفت: توی هم دقیقا همین بحث بود، یکی گفت خانوادم یکی گفت کارم یکی گفت زندگیم این‌طوری‌ شد که امام‌حسین(ع) تنها موند... ♥️🕊
^''^ مادر‌شہید: بابڪ رفت سربازی محل خدمتش رشت بود. در زمان سربازی هرازگاهی خونه نمیومد میگفت:"جای دوستانم ڪه مرخصی رفته ان،موندم" بعدها فهمیدیم‌ڪه به ڪردستان میرفته واونجا لب مرز وداوطلبانه خدمت میڪرده🙂 ♥️🕊
زنگ زد گفت: سامان همین الان وسایلتو جمع کن، دو روز بریم قم گفتم: بابک جان میشه چند روز دیگه بریم؟گفت:نه همین الان! با اصرارم که بود دوتایی راه افتادیم از رشت رفتیم قم اونجا ازش پرسیدم: بابک این‌ همه عجله و اصرار برای چی بود؟!گفت: برای‌ فرار‌ از گناه‌! اگه میموندم رشت، دچار‌‌‌‌ ‌یه‌ گناه‌ میشدم برای همین‌ اومدم‌ به‌ حضرت‌معصومه(س)‌ پناه‌ آوردم به روایت رفیق شهید شهدا اینجوری از گناه فرار میکردن😇 اون وقت ما گاهی با دستای خودمون خودمونو تو معرض گناه قرار میدیم💔
بابک ‌همیشه درحال‌ درس‌ خوندن‌ و عاشق‌ مطالعه و یاد گیری‌ مطالب‌ تازه‌ بود. بابک ‌زیر آتش‌ ضدهوایی‌ دشمن‌ درس‌ می‌خوند. به روایت:همرزم‌ شهید ـ ـ ـ ــــ۞ــــ ـ ـ ـ ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
هدایت شده از  "ڪࢪانـہ‌؏شق "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•پیام شهید بابک نوری هریس به کسانی که شهدای حضرت زینب را مزدبگیر حکومت میخواندند•••🕊⚘ ____🌱 ˹➜¦@karane_eshgh313˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
∞🍁🍂∞ سلام رفیق،،، امروز تولد هست یه پیشنهاد دارم....☺️ یک شمارهـ انتخاب کن و رزق امروزت رو دریافت کنヅ •°💌۱_https://digipostal.ir/co1jngb •°💌۲_https://digipostal.ir/cg0qjoi •°💌۳_https://digipostal.ir/cha8qay •°💌۴_https://digipostal.ir/cdjwt3l •°💌۵_https://digipostal.ir/ckmn3ug •°💌۶_https://digipostal.ir/cefnngm •°💌۷_https://digipostal.ir/cxcjj1j •°💌۸_https://digipostal.ir/cx5lyxu 😇🌿
|کمی‌ازتـــو‌بگویـــــم|🤍 زنگ زد گفت: سامان همین الان وسایلتو جمع کن، دو روز بریم قم... گفتم: بابک جان میشه چند روز دیگه بریم؟؟! گفت: نه همین الان! با اصرارم که بود دوتایے راه افتادیم از رشت رفتیم قم.. اونجا ازش پرسیدم: بابک این‌ همه عجله و اصرار برای چی بود؟! گفت: برای‌ فرار‌ از گناه‌! اگه میموندم رشت، دچار‌‌‌‌ ‌یه‌ گناه‌ میشدم... برای همین‌ اومدم‌ به‌ حضرت‌معصومه(س)‌ پناه‌ آوردم.🌿 به روایت رفیق شهید @shahidanbabak_mostafa🕊