آقا امام باقر همه صحنه های دلخراش کربلا را شاهد بود ، عاشورا را دیده ، قتلگاه را دیده امام باقر ، کوفه را دیده امام باقر، اما امروز مدینه یک پارچه غوغا بود ، مردم با سر و پای برهنه عقب جنازه امام باقر راه می رفتند آقا امام صادق شال عزا به گردن انداخته ، بدن امام باقر را آوردند کنار قبر عزیزانش دفن کردند ، مردم تجلیل و احترام کردند پسر فاطمه را ، اما دلهای آماده....
ولی از شما می پرسم بدن پسر اینطور برداشته می شود احترام می شود اما بدن مادرش چند نفربیشتر نبودند غریبانه بدن زهرا را تشییع کردند غریبانه دفن کردند با همین حال صدا بزنید یا زهرا .
امشب برای دیگران دعا کنیم و دوستانمان را تک تک نام ببریم و محتاجان به دعا را فراموش نکنیم. وقتی خدا محبت ما را به دیگران ببیند، بیشتر به ما محبت خواهد کرد. دلهایمان را از کینهها خالی کنیم و همدیگر را در دل ببخشیم تا خدا هم با سهولت بیشتری ما را ببخشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله
💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین
🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ
💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی
🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ
💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ
🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی
🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری
💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان
💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕
#اول_صبح_سلامم_به_شما_میچسبد
#روزم_به_نام_شما_اختران_الهی
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
#هادی_قلبها💞💞💞
✨بعضی انسانها به زمین آمده اند تا زمین قابل تماشا شود.
✨ آمده اند که تاریخ؛ شکوه شرافت و آزادگی نفسشان را به نظاره بنشیند.
✨ آمده اند تا آبرو و اعتبار دنیا باشند اصلا زمین، از آمدن بعضی انسانها به خود می بالد.
✨ و قهرمان همیشه سرفراز ما
#ابراهیم_هادی که یکی از این بهترینها
شناخته شده
✨فرمانده قلبها سردار عشق
شهیدجاویدالاثر #ابراهیم_هادی✨
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
امیر المومنین.mp3
3.27M
علی امیرالمؤمنین
وقتی در معراج در مقامی بودم .....
-محبوبتر از او؛
در قلب انسانها نیست!
#دهروزتابانگِعیدِاللهاڪبر.. ✨
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
#صلوات_خاصه #امام_باقر علیه السلام
✨ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَ مَنَاراً لِبِلَادِکَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَ مُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ عَنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّهِ أَنْبِیَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
#نکات_تربیتی_خانواده
💢 فریب ابلیس 💢
✅ شما طبق برنامه خدا به همسرت آرامش بده و از خود خدا هم آرامش بگیر.
⭕️ ممکنه برخی بگن اگه ما به همسرمون آرامش بدیم ممکنه اون سوء استفاده کنه. 😤
نه بزرگوار!
🔞 این دیگه فریب شیطانه؛ یکی از حیله های خیلی مکارانۀ ابلیس هست. ❌
⭕️ متاسفانه بعضی از اطرافیان هم مثلاً میخوان دلسوزی کنن، میان و همچین راهنمایی های غلطی میکنن. 😒
💢 مثلاً میگه به شوهرت رو نده وگرنه پررو میشه!😈
زیاد حرفای شوهرت رو گوش نده وگرنه زیر سرش بلند میشه!😒
⭕️ یا مثلاً بعضی مردها میخوان همون اول کار گربه رو دم حجله بُکشن!
❌ به این حرفای شیطانی گوش ندید.
✅ شما اون حرفی که خدا زده رو عمل کن.
نترس چیزی ازت کم نمیشه. در نهایت ضرر نمیکنی....
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هشتــاد_و_هشتم۸۸ 👈این داستان⇦《 پوستر 》 ـــــــــــــــــ
داستان واقعی
قسمت 89 و 90
نسل سوخته 👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_هشتــاد_و_نهم۸۹
👈این داستان⇦《 کرکر مردی 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎حالم خیلی خراب بود ...
- اشتباهی دستت گرفت، پاره شد؟ ... خودت میتونی چیزی رو که میگی باور کنی❓ ... اونجایی که چسبونده بودم ... محاله اشتباهی دست بخوره پاره بشه ... اونم پوستری که رویهی پلاستیکی داره ...😳
تو که بلدی قاب درست کنی ... قاب میگرفتی، میزدیش به دیوار ... که دست کسی بهش نگیره ...⚡️
🔻مامان اومد جلو ...
خجالت بکش سعید ... این عوض عذرخواهی کردنته ... پوسترش رو پاره کردی ... متلک هم می اندازی؟ ...😠
کار بدی نکردم که عذرخواهی کنم ... میخواست اونجا نچسبونه ...🙄
هر لحظه که میگذشت ضربان قلبم شدید تر میشد 💓...
🔹خیلی پر رویی ... بی اجازه رفتی سر کمدم ... بعد هم زدی پوسترم رو پاره کردی ...حالا هم هر چی، هیچی بهت نمیگم و میخوام حرمتت رو نگهدارم بازم ...
مثلا حرمت نگه ندار، ببینم میخوای چه غلطی بکنی؟ ... آره ... از عمد پاره کردم ... دلم خواست پاره کردم ... دوباره هم بچسبونی پارهاش می کنم ...⚡️
🙌و دو دستی زد تخت سینهام و هلم داد ...
بگو جربزه ندارم از حقم دفاع کنم ... گریه کن، بپر بغل مامانت ...
از شدت عصبانیت، رگ گردنم می پرید ... یقهاش رو گرفتم و کوبیدمش به دیوار ... و نگهش داشتم ...😡
هر بار اذیت کردی و وسایلم رو داغون کردی ... هیچی بهت نگفتم ... فکر نکن اگه کاری به کارت ندارم و نمیزنم لهت کنم ... واسه اینه که زورت رو ندارم ... یا از تو نصف آدم می ترسم ...😐
بدجور ترسیده بود ... سعی کرد هلم بده ... لباسش رو از توی مشتم👊 بکشه بیرون ... اما عین میخ، چسبیده بود به دیوار ... هنوز از شدت خشم می لرزیدم ... تا لباسش رو ول کردم ... اومد خودش رو کنترل کنه اما بدتر روی سرامیک ... فرش زیر پاش سر خورد ...
▒برو هر وقت پشت لبت سبز شد ... کرکر مردی بخون ...
یه قدم👣 رفتم عقب ... مامان ساکت و منتظر ... و الهام با ترس، دست مامان رو گرفته بود ... چشمم👁 که به الهام افتاد، از دیدن این حالتش خجالت کشیدم ...
هنوز ملتهب بودم ... سعید، رنگ پریده ساکت و توی لاک دفاعی ...😨
همه توی شوک ... هیچ کدوم شون ... چنین حالتی رو به من ندیده بودن ...😡
جو خونه در حال آرام شدن بود ... که پدر از در وارد شد ...😱
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
👇👇👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_نـــود۹۰
👈این داستان⇦《 در برابر چشم 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پدر کلید انداخت و در رو باز کرد ... کلید به دست🔑 ... در باز ... متعجب خشکش زد ... و همه با همون شوک برگشتن سمتش ...
اینجا چه خبره❓ ...
با گفتن این جمله ... سعید یهو به خودش اومد و دوید سمتش ... اشتباهی دستم خورد پوسترش پاره شد ... حالا عصبانی شده😡 ... می خواد من رو بزنه ...
برق از سرم پرید ...⚡️
نه به خدا ... شاهدن ... من دست روش ...
کیفش رو انداخت و با همه زور ... خوابوند توی گوشم 👂...
🔹مرتیکه آشغال ... آدم شدی واسه من؟ ... توی خونه من، زورت رو به رخ می کشی❓ ... پوسترت❓ ... مگه با پول خودت خریدی که مال تو باشه که دست رو بقیه بلند می کنی؟ ...
و رفت سمت اتاق ... دنبالش دویدم تو ... چنگ انداخت و پوستر رو از روی کمد کند ... و در کمدم رو باز کرد ...
⭕️بازم خریدی؟ ... یا همین یکیه❓ ...
رفتم جلوش رو بگیرم ... بابا ... غلط کردم ... به خدا غلط کردم ...
▫️پرتم کرد عقب ... رفت سمت تخت ... بقیهاش زیر تخت بود... دستش رو میکشیدم ... التماس میکردم ...
- تو رو خدا ببخشید ... غلط کردم ... دیگه از این غلط ها نمی کنم ...😔
مادرم هم به صدا در اومد ...
- حمید ولش کن ... مهران کاری نکرده ... تو رو خدا ... از پول تو جیبیش خریده ... پوستر شهداست 🌹... این کار رو نکن ...
و پدرم با همه توانش ... پوسترها رو گرفته بود توی دستش و میکشید ... که پارهشون کنه ... اما لایه پلاستیکی نمیگذاشت ...
جلوی چشم های گریان و ملتمس من😭 ... چهار تکهشون کرد ... گاز رو روشن کرد و انداخت روی شعلههای گاز ...🔥
🔻پاهام شل شد ... محکم افتادم زمین ... و پوستر شهدا🌹 جلوی چشمم میسوخت ...🔥
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
مداحی آنلاین - شکسه بال و پر شدم - میرداماد.mp3
7M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴شکسه بال و پر شدم از اثر زهر جفا
🌴این دم آخری شدم روضه خون کرببلا
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #زمینه
👌بسیار زیبا
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌸💫🌸💫🌸 💫🌸💫🌸 🌸💫🌸 💫🌸 🌸 #خوابهای_عجیبی_که_در_مورد_ #شهید_تورجی_نقل_شده راوی: حمید مراد زاده از پایان
#خوابهای_عجیبی_که_در_مورد_
#شهیدمحمدتورجی_زاده_نقل_شده
#قسمت_آخر
🌸آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم.
اگر هم دختر بود همسرم. فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و ... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا
خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود. به هیچ وجه کوتاه نمی آمد.
گفتم:آخه اسم قحطی بود.تو که خودت مذهبی هستی!؟ لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم!
وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم:
محمد( تورجی زاده )جان این طور نگاه نکن! این مشکل را هم باید خودت حل کنی!
صبح روز بعد محل کارم بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام!
رنگم پریده بود. گفتم: چی شده! خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده!؟ همسرم گفت: چی می گی! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا!
فرمودند: شما ما را دوست دارید؟! گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده.
بعد گفتند: این دختر شماست؟
برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند.
آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست:من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه
بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن.
از این قبیل ماجراها در مورد شهید تورجی بسیار رخ داده. که ما به ذکر همین چند نمونه اکتفا کردیم.
خوابهای عجیبی از او نقل شد که از نقل آنها صرف نظر کردیم.
📚 کتاب یازهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نظام تربیتی پروردگار عالم چگونه است؟
➕توصیه امام صادق(ع) در مورد تربیت فرزند که اکثر والدین آن را نمیپذیرند!
#تصویری
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🌷♦️🌷♦️🌷
♦️🌷♦️
🌷
سلام
بعد از ظهرداغتون ناب و خدایی
خیلی از دخترخانمها گله دارند
از اینکه چرا ازدواجشون دیر شده
یا مادرا ناراحتن برای دیر ازدواج
کردن پسراشون
البته حق هم دارند. تو این زمان
از دنیا _هرچی جوان زودتر ازدواج
کنه بهتره
ولی به تقدیر و سرنوشت هم
بستگی داره _ اینطوری نیست که
خدا حالا یه بنده را آفریده و رهاش
کرده _ خیر برایش سرنوشتی هم
رقم زده
بعضی از سرنوشت ها قابل تغییر
نیستند بعضی ها ممکنه تغییر پیدا کنه
مثلا گناه مسیر زندگیتون را عوض می
کنه و در آینده شما تاثیر خواهد گذاشت
یا مثلا خوب بودن و با خدا بودن در
آینده آدم تاثیر خواهد گذاشت و...........
اینارا گفتم تا یک داستانی را براتون
تعریف کنم داستان قدیمی هست
ولی بسیار جذاب هست
👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
داستان امروز مثل داستان واقعی.
شاعر معروف دعبل خزائی هست
که داستان زندگیشون در کتاب
دعبل و زلفا به زیبایی نوشته شده
حالا داستان امروز ما هم شبیه
همون شاعر هست ولی کمی با
تفاوت
داستان امروز ما سرنوشت یک.... 👇👇
در سالهای پیش یک جوانی بود که
زیاد سفر می کرد به کوه و دره و بیابون
و..... تا یه روز در سفرهایش که به
جنگلی رسیده بود بود به شب خورد و
مجبور شد شب را در جایی همون
نزدیکی بماند و دنبال سرپناهی می گشت .
که یک کلبه میون جنگل دید و رفت
سمت کلبه دید زنی باردار در این
کلبه تنها هست _ جوان ازش پرسید
همسرت کجاست؟ زن گفت همسرم
چوپان هست و گوسفندان را به صحرا
برده و هر سه چهار شب یه بار به خونه
بر می گرده و........
خلاصه جوان از زن اجازه گرفت که
شب را در اتاقک کناری بماند و زن
هم که اجازه داد و جوان شب را
اونجا موند
نصفه های شب بود که دید صدایی
از اتاقک زن تنها می آید. و بیدارشد
و صدا بلند کرد که ای زن چی شده؟
زن که از درد زایمان به خود می پیچید
صدا زد ای جوون بیا و مردی کن و
امشب کمکم کن تا بچه ام به دنیا
بیادو.........
مرد جوان که هیچی نمی دونست
گفت چه کمکی کنم؟؟ گفت بیا داخل
اتاق و پشتت به من باشه تا. بچه ام
به دنیا بیاد و نافش را برام ببر و کمک
حالم باش و امشب خدا ترا فرستاده و
بیا و برام برادری کن و.........................
خلاصه مرد جوان که دلش به حال
زن سوخته بود قبول کرد و کمکش کرد
و آب را گرم کرد و خلاصه بچه به دنیا
آمد
😁🌷🌷🌷🌷🌷
یه دختر زیبا و نمکین و.............
اون جوان اون شب وقتی به ناموس
مردم کمک کرد و خیانت نکرد خداوند.
هم چشم دلش را باز کرد
جوان وقتی نوزاد را به پارچه پیچید
تا ببره نزد مادرش دید دو تا آدم
سفید پوش دارن از اتاق بیرون می روند
جوان با تعجب پرسید شما کی هستید؟
یکی گفت من به امر خداوند اومدم
تا تفدیرش را به پیشونیش مهر بزنم
جوان متعجب تر پرسید حالا
تقدیرش چی هست! ؟؟؟؟؟؟
نفر دومی گفت سرنوشت این دختر
با شما رقم خورده و خداوند چنین
خواسته و...........
مرد جوان که از تعجب کم مونده بود
شاخ دربیاره__. با خودش گفت یعنی
من باید بشینم و این نوزاد بزرگ بشه
بشه زن من؟؟؟؟؟ ‼️‼️‼️😳
من این تقدیر و سرنوشت را نمی خوام
هم اکنون نوزاد را می کشم تا دیگر
سرنوشتش به من گزه نخورد............
جوان یه چاقو کشید پهلوی نوزاد
و نوزاد دیگر نفس نزد و جوان
پا به فرار گذاشت تا..................
سالها گذشت و جوان هم که حالا
مرد عاقلی شده بود روزی در بازار
دختر جوانی را دید و مجذوب این
دختر شد و پرسان پرسان آدرس
دخترک را به دست آورد و گفت
بین این همه دختر این دختر بد جور
چشمم را گرفته این دختر باید
نصیب من بشه..
خلاصه رفت خواستگاری و همه
چی به خوبی و خوشی جور شد
اما دخترجوان به پسر جوان گفت
آقا ببخشید همه به این وصلت راضی
هستند و منم راضیم فقط من یه
مشکلی دارم باید بهتون بگم که بعدا
اگر خواستید با من ازدواج کنید
پسر جوان گفت چه مشکلی؟؟؟
دختر جوان گفت زمانی که من بدنیا
اومدم جوانی پیش مادرم بود و
نمی دونم چرا یهو پهلوی منو چاقو
می کنه و فرار می کنه بعد از اون.
من مداوا شدم ولی جایش هنوز باقی
مونده و گاهی درد میگیره
پسر جوان تا این را شنید هوش
از سرش پرید و صدا زد خدایا
من غلط کردم هرچی که تو بخواهی
همان می شود و بقیه همه بهانه هست
...................................................
خوب داستان امروزمون به پایان رسید
امیدوارم از این داستان هم خوشتون
اومده باشه و هم اینکه تلنگر و امیدی
باشه برای دختران و پسران مجرد
لطفا نشر این داستان فقط با لینک کانال
مجاز هست 👇👇👇
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
1_396474206.mp3
6.68M
🍃با مادرم ایشالله اربعین میام حرم
🍃سلام بدم به محضرشما قدم قدم
🎤سید رضا_نریمانی
#احساسی
#پای_پیاده_اربعین
#اللهم_الرزقنا_ڪربلا 💔
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله
💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین
🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ
💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی
🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ
💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ
🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی
🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری
💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان
💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕
#اول_صبح_سلامم_به_شما_میچسبد
#روزم_به_نام_شما_اختران_الهی
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
سیمرغ ۳۱۳:
طلوع کن،
تا هوای صبح
بتابد به چشم هايت!
وقتی بوسه های تو،
گونه هايم را گل می اندازد
تا عطرت بريزد روی پيراهنم!
وقتی دوست داشتنت را
از رگ هايم عبور داده است!
کمی بيشتر از وقتی،
که عشق نفس می کشد ...
#سلام_صبحتون بخیر🦋
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
درد و رنج مردم اذیتش میڪرد، هرگز بیتفاوت نبود همیشه در حال جهیزیه دادن به یڪ خانواده بود مخصوصاً دخـتران شهدا.
به فقرا و مستمندان میرسید، به سـاخت مسجد ڪمڪ میڪرد، برای بچههای بیسرپرست مڪانی رو درست ڪرده بود ڪه مدتها بعد از شهادتش، ڪسی خبر نداشت اگر میخواست پولشو جمع ڪنه یکی از ثروتمندترین افراد میشد؛ ولی همین ڪه انقلاب شد، مغـازهاش را ڪرد تعاونی وحــدت اسلامـی از جیبش میگذاشت تا اجناس ارزانتر به دست مردم برسد.
🌷شهید سیدمجتبی هاشمی🌷
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
#حدیث_غدیر
✨حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اى مسلمانان ! حاضران به غیبان برسانند : کسی را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است ، به ولایت علی سفارش می کنم☝️ ، آگاه باشید ولایت علی ، ولایت من است و ولایت من ، ولایت خداى من است👌 . این عهد و پایمانی بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم .✨✅
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🎥 #بهترین_ذکر_توسل_به_امام_جواد_ع #دانلود_ویژه 👌👌👌 ♥️ کانال #شهید_هادی و #شهید_تورجی_زاده👇👇 @sh
نماز توسل به امام جواد ع.
#ویژه_برای_حاجتمندان.👌👌👌
باید بعد از نماز عصر بلافاصله خونده بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی سوزناکه پسر بچه 5ساله در بین الحرمین
#پیشنهاددانلود👌👌
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124