eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
211 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
میگن حضرت حسین شب عاشورا هی خارها رو جمع می کرد، در جواب هم گفته بودن عصر فردا این بچه ها روی زمین می دوَند و این خار به پاشون میره..... خار مغیلان... در کربلا می روید....😞💔 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🔵 افتخار به جنایات پدران در کربلا 🔺 در منبر ظهر عاشورای خود را بیان کرد و گفت: اینکه تصور کنیم مردم در سال۶۱هجری و بعد از واقعه عاشورا به سمت اهل‌بیت آمده و آنان را از غربت نجات دادند، صد در صد باطل است، آنان نه تنها خود، بلکه نسلشان به جنایات در کربلا افتخار می‌کردند. علامه کراجکی در کتابی با عنوان «التعجب» به نمونه‌هایی حیرت‌آور از افتخار مردم به جنایت عاشورا می‌پردازد. 🔻"خانواده هایی در شام، پس از حادثه کربلا با عناوین تازه‌ای مشهور شدند. مانند بنوالسراویل و بنوالسرج و بنواسنان و بنوالمکبری و بنوالطشتی و بنوالقضیبی و بنواادرجا. 🔹بنوالسراویل، فرزندان کسانی بودند که لباس امام حسین را ربودند. 🔹بنوالسرج، فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام حسین اسب تاختند. برخی از آن تازندگان اسب، نعل اسب خود را به بهای بسیاری به مردم فروختند و مردم نعل اسبان را بر سردر خانه خود می زدند و بدان افتخار می کردند. 🔸بنو اسنان، فرزندان کسی بودند که نیزه‌ای را که سر امام حسین بر آن بود را حمل می‌کرد... 🔸بنوالمکبری، فرزندان کسی بودند که پشت سر نیزه‌داری که سر امام حسین را حرکت می‌داد تکبیر می‌گفت! 💡حال اهمیت آن ۷۲ یار باوفا بیشتر درک می‌شود. حال کار بزرگ زینب‌کبری بیشتر به چشم می‌آید که چگونه و در چه شرایطی و در جمع چه مردمانی عَلَمِ را به دست گرفت. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #بیا_زینبت_را_ببر_تابیمارستان #قسمت_چهل_و_دوم هزار بار مردم و زنده شدم‌. چشم هام رو
📖 برگشتم بیمارستان. وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود. چشم های سرخ و صورت های پف کرده. مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد. شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن. با هر قدم، ضربانم کندتر می شد… - بردی علی جان؟ دخترت رو بردی؟ هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم التهاب همه بیشتر می شد. حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم. زمین زیر پام، بالا و پایین می شد، می رفت و برمی گشت. مثل گهواره بچگی های زینب. به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید. مثل مادری رو به موت ثانیه ها برای من متوقف شد. رفتم توی اتاق، زینب نشسته بود. داشت با خوشحالی با نغمه حرف می زد. تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم. بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم. هنوز باورم نمی شد. فقط محکم بغلش کردم. اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم. دیگه چشم هام رو باور نمی کردم. نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد. - حدود دو ساعت بعد از رفتنت، یهو پاشد نشست حالش خوب شده بود دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم. نشوندمش روی تخت. - مامان، هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا هیچ کی باور نمی کنه. بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود اومد بالای سرم. من رو بوسید و روی سرم دست کشید. بعد هم بهم گفت: "به مادرت بگو چشم هانیه جان، اینکه شکایت نمی خواد. ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن. مسئولیتش تا آخر با من. اما زینب فقط چهره اش شبیه منه. اون مثل تو می مونه. محکم و صبور. برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم.... 😭😔 بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم وقتش که بشه خودش میاد دنبالم." زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد. دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن. اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم. حرف های علی توی سرم می پیچید. وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود. دیگه هیچی نفهمیدم افتادم روی زمین. ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #زینب_علی #قسمت_چهل_و_سوم برگشتم بیمارستان. وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. {آیه ۱۶۹ سوره آل همران}
Heydar AlbayatiHeydar Albayati - Hossein Hossein (320).mp3
زمان: حجم: 5.28M
حسین.... حیدر البیاتی🎙 از راه گـوش، خـوردن باده شـنیده ای؟! من "یا حسیـن" می شنوم، مســت می شـوم...
یاضامن آهو.... نذرِ غبارروبیِ مرقد نموده ام تا امشب از دلم بتکانی غبار را السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا روز زیارتی امام رضا(ع)🚩 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو های و هوی نیزه نگام به سوی نیزه دیدم که خون از چشمات میریزه بر گلوی نیزه 💔مراسمی که شهید سلیمانی و شهید رئیسی هردو حضور داشتند... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊