eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
245 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
جایی میری یهویی یادت میاد آخ فلان عزیز گفت دعاکن. کاش آنقدر امام زمانی باشیم، بگیم مهدی (ع) فرموده برام دعاکن. فوری دعاکنی....
دیدین بچه کوچیک یاجوانی راه میره هی مادر قربون صدقش میره‌. زیارت آل یاسین بخشیش همینه. میگه سلام بهت وقتی سجده میری رکوع میری قنوت میگی... داری میگی آقا قربونت برم قربون راه رفتنت سجده ات نمازت....
امام زمان حتما الان رفتید زیارت امام حسین در این شب جمعه نه؟ بهشون بگید خیلی ها منتظرن خیالشون راحت شه که میان اربعین
یادمه پارسال سر اربعین کلی نگران بودم‌. حتی لحظه آخری که بنده خدایی که از همراهان بود صدام کرد فکر کردم میخواد بگه راستش نمیتونیم تو رو هم ببریم باخودمون. نگو میخواد قرار رو هماهنگ کنه. آدم تا لحظه آخر میترسه.‌‌...
امسالم تقریبا همینه پاسپورت رو امروز رفتم از اداره پست گرفتم. زود انجام شد. فقط سماح و پولش مونده... اما غیر اینا یه چیز دیگم میخواد یه ماشین کمه من و بنده خدایی یه جور روی هواییم تا همه چی حل شه😅 دعاکنید تمامی مسائل رفتن حل شه. محتاج این سفرم....
📬 سلام حضرت فرمود مومن حسود نیست ولی بجاش غبطه میخوره .حسود یعنی چرا اون داره من ندارم و اینکه اون نداشته باشه اونی که من ندارم .غبطه یعنی اون داره خوشبحالش خدایا به من هم بده. حالا بنده به حال و هوای شما غبطه میخورم میگم خوشبحالتون این طور با امام حسین و امام زمان صحبت میکنید . حال دل ما خوب نیست برای ماهم دعا کنید. ببخشید زیاد شد. ------------------- علیکم سلام شبتون بخیر حال دل ما هم.... با گریه مینویسم😅 امیدوارم حال دلتون عالی بشه به حق دستای کوچولوی حضرت رقیه. لطف دارید یه مقدار دست به قلم میشم شلوغ کاری میکنم. ☺️ امیدوارم مورد عنایت قرار بگیریم. ارتباط ناشناس با کانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
واقعا پیاده روی اربعین با صوت های اربعینی یه طوریه انگار داری روی آسمونا راه میری... یادش بخیر پارسال پرچم یکی از همراهان رو گرفتم و چند قدمی رفتم... مثل کودکانی که ذوق دارند پر خادمی بگیرند‌. احساس می کردم دنیارو فتح کردم😁 خودم دوست داشتم پرچم ببرم اما شدنی نبود. آرزو به دل نموندم و بااین پرچم بودم حداقل. البته نشان گروهمون بود این با یکی دیگه که توی مرز ایران - عراق یهو گم شد برگشتنی😊 ولی انصافا به خاک وطنت برمیگردی تمام وجودت رو غرور میگیره. پرچم مملکتت رو می بینی ذوق میکنی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد اون شب ها.... پیاده روی اربعین ۱۴۰۲📹 به قول شهید محسن حججی: یه سلام میدم با حسرت، طرف کربلا آرزو دارم بمیرم، عرفه کربلا غم کربلا، منو می‌کشه دل من فقط، تو حرم خوشه مگه ما نوکر نبودیم، رزقمونو بده مگه ما گریه نکردیم، مادرت شاهده.... به حق این شهید اعضای کانال کربلائی شن
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
این چایی عراقی نصیبتون.... بفرمایید درسته یک شب هست ولی این چایی فرق داره شبتون بخیر😉😉😉
هموطنی و حس مشابه.... به قول گزارشگرا جاویدان ایران، زنده باد ایران🇮🇷 بله کربلا حس غربت نمیکنی.... نجف هم متوجه حس پدری مولاعلی میشی... روی سرت سایش رو حس میکنی❤️ ✉️ ارتباط ناشناس با کانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایـن‌ دݪ‌ بِہ‌ پـاۍِ عِـشــق‌ِ شُمـا آبِــرو گِرِفٺ مِهرَٺ بِہ‌ دِل نِشَسٺ‌ و‌َ دِلَم‌ رَنگ‌ و‌َ بو گِرِفٺ💔 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
آیا کشور ایران برای کیمیا علیزاده زمانیکه در ایران بود، کم‌گذاشته؟ بخشی از امکاناتی که توسط جمهوری اسلامی ایران در اختیار کیمیا علیزاده قرار گرفت: 👈🏻پرداخت پاداش المپیک، ، ،بسیاری از ورزشی و برتر دنیا، چیزهایی بود که به علیزاده داده شد، اما اون اینها رو تبدیل به دلار و خرج بلیط هواپیما کرد تا بره خارج و بگه در ایران تحت فشار بودم و برای برعندازی فعالیت کنه! عاقبت همه برعندازا و کسانی که به کشور و‌مردمشون خیانت کردند همینه ... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حالاکه بحث وطن‌فروشی کیمیا علیزاده داغه، یادی کنیم از «علی ارسلان» که به دلایلی مهاجرت کرد اما هیچوقت وطن‌فروشی نکرد؛ علی اینجا برای صربستان مدال طلای جهان رو برد و پرچم رو گذاشت رو زمین ببوسه؛ بعد یادش افتاد که پرچم ایران نیست، بغضش ترکید و گریه کرد.. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فقط منتظر بودم خدا هم به من چیزی بگوید. کلامی که مطمئنم کند. تنها چیزی که آن پازل را کامل کرد وعده ی خدا بود. جایی خوانده بودم که اگر دختری از ترس فقر، مومنی را از در خانه اش رد کند، باب ازدواجش بسته می شود. محمد دلش پاک بود، پر از امید و توسل به امامانی که مهرشان توی دل من هم بود. شخصیت و مرامش را هم دوست داشتم. تنها راه، توکل بود. من باید به خدا توکل می کردم و زندگی ام را دست خودش می دادم. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
خیلی ها می خواهند اول به آسایش و خوشبختی برسند بعد به زندگی لبخند بزنند ولی نمی دانند که تا به زندگی لبخند نزنند به آسایش و خوشبختی نمی رسند عصرت بی نظیر و آکنده از لبخند و خوشی🍎🍏 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خداحافظ رفیق و رقیه دختری که منتظر پدر است‌....😔💔 🔳 نشر به مناسبت ۵ صفر سالروز شهادت (س) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #برو_دایسون #قسمت_شصت_و_پنجم یکی از بچه ها موقع خوردن نهار رسما من رو خطاب قرار داد
📖 پشت سر هم زنگ می زد، توان جواب دادن نداشتم. اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی کرد که می تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم‌‌. توی حال خودم نبودم. دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد. - چرا دست از سرم برنمی داری؟ برو پی کارت. - در رو باز کن زینب من پشت در خونه ات هستم، تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه. - دارو خوردم اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان. یهو گریه ام گرفت، لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم، حتی بدون اینکه کاری بکنه وجودش برام آرامش بخش بود. تب، تنهایی، غربت؛ دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم. - دست از سرم بردار چرا دست از سرم برنمی داری؟ اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟ اشک می ریختم و سرش داد می زدم. - واقعا داری گریه می کنی؟ من واقعا بهت علاقه دارم، توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟ پریدم توی حرفش. - باشه واقعا بهم علاقه داری؟ با پدرم حرف بزن، این رسم ماست. رضایت پدرم رو بگیری قبولت می کنم. چند لحظه ساکت شد، حسابی جا خورده بود. - توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم، دیگه توان حرف زدن نداشتم. - باشه شماره پدرت رو بده پدرت می تونه انگلیسی صحبت کنه؟ من فارسی بلد نیستم. - پدرم شهید شده، تو هم که به خدا و این چیزها اعتقاد نداری. به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم [و ادامه دادم] - از اینجا برو، برو و دیگه نفهمیدم چی شد از حال رفتم. ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
12-maddahi-72.mp3
27.5M
هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه‌اس تنها حرمی که روضه خون نمی‌خواد حرم رقیه‌اس رقیه جانم، ای دخترکوچولوی امام حسین التماس دعا🌹 (س)🏴 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
مداح میگه دختر بچه با باباش رفته بود خرید. هی اصرار می‌کرد یه وسیله ای رو بگیره، باباش میگفت جنسش خوب نیستا.... دیگه دختره اصرار، آخر باباعه می‌خره برای دخترکوچولوعه.... رقیه جان ما هم جنسمون خوب نیست بابات اصرار کن ما رو بخره.... اربعین کربلا ببره...😭💔
enc_16288559156971964396985.mp3
4.8M
کاش می شد رو پام بشینی منو ببخش اگر که نمیتونم خوشگل بابا...‌ 😭 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊