eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
865 عکس
349 ویدیو
20 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگذشت پژوهي ويژه «هم‌رزمان شهيد» : نام: نام خانوادگي: نام پدر: ميزان تحصيلات: شغل: مدت آشنايي: نشاني و كدپستي شماره تلفن: 1) نحوه آشنايي شما با شهيد چگونه بود ؟ 2) مدت زمان همكاري و فعاليت شما با شهيد به چه مقدار بود؟ 3) انگيزه او از رفتن به جبهه و شركت در دفاع مقدس چه بود؟ 4) آيا شاهد تغيير و تحولاتي در رفتار و شخصيت او بوديد؟ توضيح دهيد. 5) عكس العمل شهيد نسبت به رفتار غير منطقي و خلاف افراد و همچنين عقايد انحرافي و يا مخالفين با او چه بود؟ 6) در شرايط سخت و بحرانها و مراحل خطرناك دفاع مقدس چه مي كرد ؟ اگر مصاديقي در اين خصوص داريد بيان فرماييد. 7) رفتار ايشان در انجام كارهاي اجتماعي و تشريك مساعي چه بود و چه خصوصيات بارزي در اين زمينه داشت؟ 8) نوع علاقه مندي شهيد به افراد اطراف خود چگونه بود؟ توضيح دهيد.. 9) فعاليتهاي مذهبي و عبادي ايشان مانند تلاوت قرآن، شركت در نماز اول وقت و جماعت چگونه بود؟ 10 ) فعاليتها و مواضع سياسي اش چگونه بود؟ 11 ) بيشتر اوقات فراغت خود را چگونه سپري مي كرد توضيح دهيد.؟ 12 ) چه صحبتها و توصيه هايي از او به ياد داريد بيان فرماييد؟ 13 ) هدف و انگيزه ايشان در خصوص اعزام به جبهه چه بود و ديدگاههاي دفاعي شهيد چگونه بود؟ 14 ) در چه مواردي حساس بود و عصباني مي شد و نوع برخوردش در هنگام عصبانيت چگونه بود؟ 15 ) انضباط معنوي و ظاهري شهيد و ميزان اطاعت پذيري ايشان از مافوق چگونه بود؟ 16 ) ميزان دلسوزي و مسئوليت پذيري و حساسيت در انجام مسئوليت شهيد چگونه بود ؟ 17 ) عشق به اسلام و انقلاب و راه امام (ره) و ولايت پذيري وي چگونه بود؟ 18 ) جاذبه معنوي و محبوبيت شهيد در ميان مردم چگونه بود؟ اگر نمونه هايي سراغ داريد بيان فرماييد. 19 ) شهيد بزرگوار چه آرزو و خواسته هايي داشت ، بزرگترين آرزويش چه بود؟ 20 ) نظرات عموم مردم در مورد شهيد چه بود؟ 21 ) بطور كلي كداميك از خصوصيات شخصيتي شهيد بيشتر از ساير خصوصياتش بارز بود( مهرباني،شجاعت،تواضع راستگويي ، قاطعيت .......) لطفاًً توضيح دهيد.. 22 ) ايشان چند بار در زمان حضور در جبهه مجروح شدند ؟ خاطرات خود را پيرامون مجروحيت شهيد بيان نمائيد؟ 23 ) در خصوص روحيه شهادت طلبي ، عشق و علاقه مندي وي به شهادت توضيح دهيد. 24 ) آخرين كلمات ، سفارشات و وصاياي شهيد را ذكر كنيد. 25 ) آيا در موقع شهادت كنار شهيد بوديد چه اقداماتي در آن لحظه انجام داديد و اگر خاطره جالبي از لحظه شهادت ايشان داريد بيان فرماييد. 26 ) نحوه شهادت او را توضيح دهيد( زمان، مكان، نام عمليات، نوع حادثه، همراهان شهيد،حالات ايشان، و ..........) 27 ) نام و مشخصات ساير هم رزمان كه شهيد را بفرماييد(همراه با نشاني و شماره تماس و مدت آشنايي). 28 ) آنچه از حالات روحاني ، روياهاي صادقه شهيد و ساير افراد را كه مطرح شده به همراه نام راوي بيان فرماييد و در ضمن خودتان نيز اگر در خصوص شهيد خواب و روياي صادقه اي داشته ايد مطرح فرماييد. 29 ) به نظر شما كدام نكته و مقطع زماني از زندگي با بركت شهيد بايستي توسط كميته جمع آوري خاطرات و اسناد بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس مورد بررسي و دقت نظر خاص قرار گيرد؟ 30 ) چه مطالب ديگر خوب است كه در اين سرگذشت پژوهي درج شود كه تا كنون درج نشده است؟ 31 ) اگر پيشنهاد و نكته خاص و موارد تكميلي داريد و علاقه مند به بيان آن هستيد بفرماييد؟ (۹) @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» 📢ماجرای حضور رهبر انقلاب بر مزار شهيد صيادشيرازی دو روز پس از تدفين شهيد 🏴پیکر شهید صیاد که دفن شد- اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانواده‌اش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یک‌سری محافظ که نمی‌شناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظ‌ها معلوم شد که آقا آن‌جا هستند. گفتند ما خانواده‌ی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آن‌جا بوده‌اند. 🏴خانواده‌ی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچه‌ی‌ صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند. @shahid_ketabi
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آوینی: «بدون گریه به کمال نمی‌رسی...» مرتضی مصطفوی، مهمان بیست‌ونهمین برنامه شب خاطره (۷ اردیبهشت ۱۳۷۴) بود. او در این برنامه از چگونگی آشنایی خود با شهید مرتضی آوینی و واسطه‌ آن، شهید مهدی فلاحت‌پور گفت. خاطره این آشنایی ریشه در عملیات بیت‌المقدس چهار دارد. این روایت را ببینیم. @shahid_ketabi
📚(واسطه فیض) کتاب ()🌙 💫زندگینامه شهید عارف ⏳زمان مسابقه : از 25 فروردین لغایت 5 اردیبهشت 🎗زمان قرعه کشی ولادت امام حسن مجتبی(ع) 🎁همراه با جوایز نفیس و ارزنده🎁 (✨کمک هزینه سفر به مشهد مقدس⚡️ و حرم حضرت معصومه(س)✨و ...) ✴️جهت تهیه کتاب به کانون فرهنگی محمد رسول الله (ص) مراجعه کنید یا باشماره زیر تماس بگیرید📱 09191349901 🔰برای شرکت در مسابقه روی لینک زیر لمس کنید👇👇👇 https://survey.porsline.ir/s/vnxhM1O#?ref=wh @shahid_ketabi
. 💠 دروازه مخصوص مجاهدان در بهشت 🔅(ص) : 🔸 بهشت دروازه اى دارد به نام «دروازه مجاهدان». مجاهدان با شمشيرهاى حمايل شده خود به سوى اين دروازه كه به رويشان باز است پيش مى روند و خلايقِ در محشر و فرشتگان به آنان خوشامد مى گويند. 📗 امالی صدوق : ص ۶۷۳ ح ۹۰۶ 🌷 ۲۹ فروردین، روز ارتش جمهوری اسلامی، بر غیور مردان دلاور ارتش، مبارک باد 🔸 @shahid_ketabi
«رفیق خوشبخت ما» همزمان با زادروز سردار سلیمانی(اسفند ۹۹) مراسم رونمایی از کتاب «رفیق خوشبخت ما» در بمبئی برگزار شد. مراسم رونمایی از این کتاب با حضور جمعی از شیعیان و سرکنسول ایران در بمبئی در مسجد ایرانیان این شهر برگزار شد. «رفیق خوشبخت ما» حاوی نکاتی از زندگی، خاطرات و مجاهدت‌های سردار حاج قاسم سلیمانی به دو زبان «انگلیسی» و «اردو» به چاپ رسیده است. @shahid_ketabi
ریز به ریز اطلاعات و گزارش‌ها را روی نقشه می‌نوشت. اتاقش که می‌رفتی، انگار تمام جبهه را دیده باشی. چند روزی بود که دو طرف به هوای عراقی بودن سمت هم می‌زدند. بین دو جبهه نیرویی نبود. باید الحاق می‌شد و نیرو‌ها با هم دست می‌دادند. حسن آمد و از روی نقشه نشان داد. خرمشهر داشت سقوط می‌کرد. جلسه‌ی فرمانده‌ها با بنی صدر بود. بچه‌های سپاه باید گزارش می‌دادند. دلم هرّی ریخت وقتی دیدم یک جوان کم سن و سال، با مو‌های تکو توکی تو صورت و اورکت بلندی که آستین اش بلند‌تر از دستش بود کاغذ‌های لوله شده را باز کرد و شروع کرد به صحبت. یکی از فرماند‌های ارتش می‌گفت «هرکی ندونه، فکر می‌کنه از نیرو‌های دشمنه.» حتی بنی صدر هم گفت «آفرین!» گزارشش جای حرف نداشت. نفس راحتی کشیدم. دیدم از بچه‌های گردان ما نیست، ولی مدام این طرف و آن طرف سرک می‌کشد و از وضع خط و بچه‌ها سراغ می‌گیرد. آخر سر کفری شدم با تندی گفتم «اصلا تو کی هستی ان قدر سین جیم می‌کنی؟» خیلی آرام جواب داد «نوکر شما بسیجی ها.» @shahid_ketabi