eitaa logo
شهید مسعود عسگری
977 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
38 فایل
مدافع حرم حضرت زینب س فدایی سید علی تولد:69/6/8 شهادت: 94/8/21 بهشت زهرا س قطعه 26 ردیف 79 شماره 19 خواهر زاده شهيد مدافع حرم مصطفی نبی لو ارتباط با ادمین👇 @masoud1394
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت پنجم از وصیت نامه👇
شهید مسعود عسگری
قسمت پنجم از وصیت نامه👇 #شهيد_مصطفى_نبى_لو #وصیت_نامه
متن وصیتنامه بخش پنجم🕊🌱 عزیزان می‌دانید که شهدا با شهادت به آرامش ابدی و میهمانی خدا می‌رسند و این مقدور نیست😟 مگر همسرانی از حق خود بگذرند و قبول یک عمر تنهایی و فراق و مشقت کنند😔 ‌تا همسرشان به وصال معبود رسیده و جاودانه شود و همچنین بپذیرند که ممکن است همسرشان قطع نخاع و یا قطع عضو شده و عمری را در رنج نگهداری آنان بسر ببرند😰 و یقین دارم اجر همسران شهدا و جانبازان به مراتب بالاتر از ایشان است که چنین مسئولیت سنگینی را می‌پذیرند و به فرزندان، دامادها و تمام خانواده ام توصیه می‌کنم از امام خامنه‌ای فاصله و زاویه نگیرید و همواره گوش به فرمان ایشان باشند تا ان شالله رستگار شوند😍 حفاظت از حضرت آقا که محافظ اصلی دین و حرم اهل بیت هستند از اوجب واجبات است و حفاظت از ایشان حفاظت از حرم هاست🕌 و همچنین از همه عزیزان می‌خواهم که در جهت آمادگی دفاعی و علمی برای تحقق ظهور حضرت حجت (عج) بکوشند تا جزء سربازان واقعی آن حضرت و از زمینه سازان ظهور باشند😇 همسر و دخترانم را به صبر توصیه می‌کنم و از عفت و حجابشان👨‍⚕ مطمئن هستم و نیازی به توصیه برای ایشان نمی‌بینم. از همه اهل خانواده و ‌پدر عزیز و خواهران و برادران و بستگان عزیز و همسایگان و همکاران محترم و دوستان و آشنایان حلالیت می‌طلبم🙏 و امیدوارم اگر ندانسته خطایی از این حقیر سرزده مرا حلال کنند و برایم طلب مغفرت کنند از نماز و روزه برایم دریغ نکنند که به فضل خداوند تبارک و تعالی سعی در جبرانش خواهم نمود🙂 و به دولتمردان توصیه می‌کنم مراقب مراوده با دشمنان دین خدا باشید که ایشان هیچگاه شما را به چشم یک دوست نخواهند دید و تا مانند ایشان نشوید شما را نخواهند پذیرفت که این وعده خداوند متعال است☝️ و‌اگر بخواهند خلاف جهت مصالح اسلام حرکت کنند قطعا مورد غضب خداوند متعال و انتقام امت حزب الله قرار خواهند گرفت😤 اللهم وفقنا لما تحب و ترضی🌹 مصطفی نبی لو🧔 9⃣6⃣/6⃣/2⃣3⃣ @Shahid_mostafa_nabiloo
📎 همرزم‌شهید: حيف...😞 حيف كه نميدونستم اين آخرين نگاه مسعود هست...😔 حيف كه نميدونستم چرا مسعود از ما و از دنيا روي پوشانده...💔 حيف كه نميدونستم اين آخرين ديدار ماست...😭 درك نكردم اين چشمان پر شور و شوق را كه به چه حقيقتي دست پيدا كرده اند.☘ چند روز بعد از شهادت مسعود و يارانش، فرماندمون از ظهر روز شهادت مسعود تعريف ميكرد ، اي که سالها مسعود رو بزرگ كرده بود: بعد از فتح شهر الحاضر، همه خوشحال بودن😍بچه ها سيستم صوت مسجد جامع الحاضر رو راه انداختند و اذان شيعه رو تو تمام دشت پخش كردن همه شاد بودن از پيروزي 😍 اما رو ديدم كه و و عجيبي درونش بود،انگار یه جور ديگه اي شاد بود ، انگار از چيز ديگه اي جز فتح شهر هم خوشحال بود...🤔 با موتور تو خيابونهاي شهر ميگشت و بود ...💔 چه كنيم كه درك ما از اين دنيا و راز آسمان ها خيلي ناقص هست . چند ساعت بعد، تو ورودي شهر العيس، وقتي بچه ها مثل گلبرگ هاي گل سرخ پر پر شدن و روي زمين افتادند😭علت اون رو درك كردم. اين عكس... آخرين عكس شهيد مسعود عسگري هست. بعد از فتح الحاضر و ...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معراج شهدا چهار سال پیش، پنجم ماه صفر روز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها وداع با پیکر برادر شهیدم روضه خوانی کربلایی میثم نبی لو برادر زادم در معراج شهدا کنار پیکر پدرِ شهیدش داییِ 👇
🖇 همرزم‌شهید: چقدر اين پرنده آهني(تامكتF-14)✈️ رو دوست داشت و پرواز باهاش رو لذت بخش ميدونست☺️.تو جاهاي مختلف وقتي به اين پرنده ميرسيد،دوروبرش ميچرخيد و از قابليت هاش،رادار و موشكهاش برام ميگفت.از خاطرات جنگ و خلبانهاي شجاع هوانيروز كه با اين پرنده ماموريت هاي پر افتخاري رو انجام داده بودند ميگفت.❤️ اين عكس مربوط به نمايشگاه هوايي مهرآباد و چند روز قبل از اعزام هست.تو گير و دار اعزام بوديم كه به سختي ٢ساعت وقت خالي پيدا كرد و با هم رفتيم سراغ اين پرنده.🙃 و حالا امروز وقتي به اين عكس نگاه ميكنم و به حرفهاي مسعود راجع به پرواز باهاش فكر ميكنم،🤔 با خودم ميگم پرواز با به پرنده آهني كه حتي از جو كره زمين هم نميتونه خارج بشه انقدر برا مسعود لذت بخش بود🥀.اون شب شهادت، مسعود به چه مرتبه اي رسيده بوده كه لذت پرواز با بالهاي فرشتگان و به سوي معبود رو چشيد😢.چه شيرين لذت ميبرد در دامن معبود و چه قدر با آرامش پرواز كرد🦋.جراحات زيادي داشت 😔در حالي كه همه در تكاپوي كنترل خونريزي و رسوندن مسعود به درمانگاه و عقبه بوديم. مسعود به آرامي نفس ميكشيد☺️ و گويي از اين لحظات پر كشيدن لذت ميبرد❤️.
: شهید بار دوم که سوریه رفته بودن یه پرچم فاطمیون آورده بودن وقتی پرچم رو دیدیم، اعتراض کردیم که چرا این پرچمو آوردید چون در روضه های خونگی، هیأت و حسینیه کاربردی نداشت شهید گفتند: اگر بدونید که بچه های زینبیون و فاطمیون چقدر مظلومند! این حرفو نمیزدید گفتیم پرچم اونا به چه درد ما میخوره یه بار که داشتم کشو لباسها رو مرتب میکردم با خنده گفتم واقعا بعضی از کارهای شما عجیبه🙁 گفتند چطور؟ گفتم آخه این پرچم رو چقدر باید از این کشو به اون کشو کنم یه پرچم دیگه میخریدی... گفت اگه اذیت میشید ببرم اداره بذارم تو اتاقم! شهید نبی لو گفته بودند: با لباسهای خدمت حرم دفنم کنید داشتیم لباسها رو مرتب میکردیم، گفتم بچه ها لباسهای بابا پرچم نداره کاش یکی بخریم، بذاریم روی لباسها دخترم گفت پرچم باید از جای خاص ومتبرک باشه یکدفعه یاد پرچم فاطمیون افتادم گفتم بابا خودش تبرک کرده همون رو بیارید، بذاریم روی وسایل پسرم با بچه های سپاه رفته بودند برای تعیین محل دفن 😔 زنگ زد، گفت مادر دو جا برای بابا در نظر گرفتند یکی گلزار، یکی بهشت معصومه (کنار شهدای فاطمیون و زینبیون) بهشون گفتم هر کدومو مادرم قبول کنه، بیایید، ما بهشت معصومه هستیم اگه دوست نداشتی بریم گلزارو ببینیم، با دامادمون رفتیم، وقتی رسیدیم ناخوداگاه من نشستم زمین، سرم رو گذاشتم همون محل و درد دلهام رو با اون مزار کردم. به پسرم گفتم بابا بچه های فاطمیون و زینبیون رو خیلی دوست داشت همینجا رو بگو آماده کنن... دقیقا ماموریت پرچم اونجا معلوم شد🥀 داییِ
خاطره دوست و همرزم شهید: 😂 یا رفیق من لا رفیق له یادمه وقتایی که مابین عملیاتها بیکار میشدیم بچه ها دست به خلاقیت و اختراع میزدن 😇مسعودم که تو این کارا صاحب سبک و تفکر بود 🤔بیکار نمی نشست. چون هوا سرد بود بچه ها با ماشین میرفتن جعبه موشک کاتیوشا می آوردن آتیش 🔥روشن میکردیم و دور اون جمع میشدیم بساط چای و تخم مرغ صبحونه و شوخی و خاطره و سربه سر هم گذاشتن دور این آتیش بود که از روز اول که ایام محرم بود مسعود و چند نفر دیگه تو پادگانی که تو عقبه بود این آتیش و به نیّت ایستگاه صلواتی برای هئیت و ماه محرم درست کردن 🙃و بعد از اعزام به منطقه عملیاتی اونجا هم از روز اول آتیش روشن شد و تا روز آخر خاموش نشد.🥀 بگذریم... وقتی بچه ها میرفتن برای آوردن جعبه، مسعود🌺هم برای کمک میرفت و مقدار زیادی خرج پرتاب از توپخونه میگرفت برمی گشت اختراعات شروع میشد😁. با ظرف نوشابه و لوله بخاری و وسایل دیگه شروع می کرد موشک درست کردن. اول اصلا پرتاب نمیشد😐 اما به مرور زمان با برطرف کردن ایرادا تا ده بیست متر پرتاب میشد 😍و مسعود هم بلند بلند میخندید💕 و کلی ذوق زده میشد،😃چند نفرم اومدن رقابت کنن که اصلا کارشون قابل مقایسه نبود🙁. بهش میگفتیم مسعود تهرانی مقدم...😅 شادی روح شهدا علی الخصوص شهید و صلوات
همیشه این ایام در تدارک سفر اربعین بودند و جالبه که تا جایی که امکان داشت برای هزینه سفر به دیگران کمک میکرد و میگفت حتی یک نفر هم اضافه بشه به این پیاده روی تیریه به چشم دشمنان اسلام خدا رو شکر ابا عبدالله به بهترین نحو اجر همه تاشها رو به ایشون داد و به بهترین نحو ممکن جبران کرد ا @Shahid_mostafa_nabiloo
🔰 رهبر انقلاب خطاب به قهرمانان ایران در المپیک و پارالمپیک توکیو: شما با قهرمانی‌تان اثبات میکنید کارهای به‌ظاهر نشدنی، شدنی است... . این رفتار اخلاقی و جوانمردانه‌ای که شماها همراه با معنویت نشان دادید؛ نامگذاری کاروان ورزشی بنام شهیدان... این یک کار بسیار ارزشمند است، اهداء مدال از سوی چند نفر از قهرمانها به شهیدان خاص... اینها خیلی با ارزش است. با تشکر از آقای صادق بیگدلی بازیکن تیم ملی والیبال نشسته که پیراهن خود (مزین به تصویر شهید مسعود عسگری) و توپ والیبال همراه با امضای بازیکنان تیم ملی در پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو را به خانواده شهید مسعود عسگری اهدا کردند. با آرزوی موفقیت برای این قهرمان و اری #پارالمپیک #تیم_ملی_والیبال_نشسته
از خصوصیات اخلاقی واعتقادی شهید ایشون انس عجیبی با قران داشتند😍و به جلسات اهل بیت خیلی اهمیت میدادند هر محل‌ه ای که میرفتیم از فعالان مسجد بودند و یک هیات راه اندازی میکردند🕌 از نظر سیاسی به مسایل سیاسی روز کاملا اگاه بودند نسبت به پدر ومادرشون خیلی حساس بودند🙂 و احترام خاصی براشون قایل بودند که نمونه بارز این توجه این بود که در طول 7⃣2⃣ سال زندگی مشترک فقط 2⃣ سال تحویل سال در کنار پدر و مادرشون نبودیم یکسالش رو بیمار بودند و سالی که تحویل سال سوریه بودند😇 چون عمه خیلی به این موضوع حساس بود و دوست داشت که سر سفره شلوغ باشه حتی بعد از اینکه از تهران به قم هجرت کردیم به این کار مقید بودند😌 هر کسی که شهید نبی لو رو از نزدیک میشناسه میدونه که فرشته ای بود در میان ما زمینی ها☝️ این تعاریف مربوط به بعد از شهادت ایشون نیست خیلی ها از نزدیک شهید رو ندیدند ولی از تعاریف بنده کاملا با روحیات ایشون اشنا بودند🕊🌱 راوی داییِ
بین الحرمین ان شاء الله روزی همه عزیزان بشه ۱۴۰۰
حرم امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥براي افزايش اكسيژن خون در بيماران كرونايي چكار كنيم؟ 🔰استاد خيرانديش پاسخ مي دهد @Javaher_Alhayat ◢ ࿐❁☘❒◌🌙◌❒☘❁࿐
✍ امام رضا(ع) فرمودند: سزاوار است که مرد، در خرج و هزینه زندگی بر خانواده خود توسعه و گشایش دهد، تا آرزوی مرگ او را نداشته باشند. 📚من لا یحضر الفقیه ج۲ ص۶۸
✍خواص خواندن آیت الکرسی : 1️⃣ هنگام خارج شدن از منزل ؛ هفتاد هزار فرشته نگهبان شما خواهند بود... 2️⃣ هنگام ورود به منزل ؛ قطحے و فقر هرگز به منزل تان نرسد... 3️⃣ بعد از وضو ؛ هفتاد مرتبه درجه را بالا مے برد... 4️⃣ قبل از خواب ؛ فرشته ها تمام شب محافظ شما باشند... 5️⃣ بعد از نماز واجب ؛ فاصله بین شما و بهشت فقط مرگ مےشود... 📕 ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال
میگویند ڪه ابتدای صبح رزق بندگانت را تقسیم میکنی میـشود رزق من امـروز رفاقتی باشـد.. از جنـس شھیدان.. با عطـر شھـادت.. 🖇سلام ، صبحتون شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹 السلام علیک یا حسن‌ بن‌ علی العسکری علیه السلام فرزند نابینای معلم و شهید مدافع حرم مجید عسگری به یاد پدر شعر میخواند😭 اللهم عجل لولیک الفرج
اجتماع مردم شهیدپرور تهران جهت حمایت، مطالبه و تشکر از پلیس امنیت اخلاقی تهران در مبارزه با بیحجابی شنبه۲۴مهر ساعت۱۳ خیابان‌وزرا جنب پارک ساعی لوکیشن: b2n.ir/vzra نشر دهید
✍ روزی امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) نزد اصحاب خود فرمودند : من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید' و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند. دین فروش نباشیم
برای دقایقی چشماتو ببند و تصور کن که پیر شدی و تنها یک آرزو برات مونده : «که برگردی و برای هدف هات تلاش کنی وقدر زندگیت رو بدونی» ❗️حالا چشم هات رو باز کن این همون فرصته✅ ... قالَ ربِّ ارجِعونِ لَعَلّی أعمَلُ صالحًا فیما تَرَکتُ...
مصطفی جان چهارمین سالگرد شهادتت مبارک چهااااار سااااال فرااااق چهار سال نشنیدن صدای خنده و محبت های برادرانه چقدر دیشب منتظر بودم به خوابم بیای لااقل توی خواب ببینمت و از دلتنگیم کم بشه چند بار بیدار شدم باز با امید خوابیدم ولی افسوس... پدر، مادر، دوستان و خیلی هارو توی خواب دیدم ولی یادم نمیاد مصطفی یا مسعود توی شلوغی خواب ها بوده باشن... دوری از عزیز سخته تنها چیزی که این دوری ها و دلتنگی هارو شیرین و قابل تحمل می کنه شهادت و عاقبت بخیری عزیز آدم می تونه باشه همین که شهادت رو برای جدایی انتخاب کردید جای شکر داره مصطفی جان توی قنوتت برای ما مرده های به ظاهر زنده دعا کنید دعا کنید ما هم در راه دین ثابت قدم باشیم دعا کنید عمرمون بی ثمر نباشه برای اسلام و انقلاب مفید باشیم دعا کنید مرگ ما هم مثل شما شهادت در راه خدا باشه برای عاقبت بخیریمون دعا کنید
برای شهید شدن باید شهیدانه زندگی کنیم زمینه جهاد همیشه و در همه میدانها محیاست مهم اینه که ما مرد میدان باشیم و گوش به فرمان ولی زمان شهید مدافع حریم ولایت شهید مصطفی نبی لو
به دولتمردان توصیه می‌کنم مراقب مراوده با دشمنان دین خدا باشید که ایشان هیچ‌گاه شما را به چشم یک دوست نخواهند دید و تا مانند ایشان نشوید شما را نخواهند پذیرفت که این وعده خداوند متعال است و اگر بخواهند خلاف جهت مصالح اسلام حرکت کنند، قطعاً مورد غضب خداوند متعال و انتقام امت حزب‌الله قرار خواهند گرفت.   اللهم وفقنا لما تحب و ترضی قسمتی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مصطفی نبی‌لو ۲۹ مهر چهارمین سالگرد شهادت داییِ