💝🍃💝
🍃💝
💝
📖 #از_خالکوبی_تا_شهادت (21، آخر)
🌺 مجید رفته است و از او هیچ چیز برنگشته است. چندماهه است که کوچه قدم هایش را کم دارد.
😔 بچه های محله هنوز با دیدن ماشین مجید توی خیابان میریزند.
🌸 مادرش شب ها برایش نامه می نویسد. هنوز بی هوا هوس خریدن لباس های پسرانه می کند.
💠 هنوز آخرین لباسی که مجید از تنش درآورده است را نگه داشته و نَشُسته است. کت و شلوار مجید را بارها بیرون میآورد و حسرت دامادی اش را میخورد.
😍 یکی از آشناها خواب دیده در بین الحرمین برای مجید و رفقایش مراسم عقد گرفته اند.
👥 بچه های کوچه برای مجید نامه نوشته اند و به خانواده اش پیغام می رسانند.
🌸 پدر مجید می گوید :
«همسایه روبروی ما دختر خردسالی است که مجید همیشه با او بازی میکرد. یک روز کاغذی دست من داد و که رویش خط خطی کرده بود.
✅ گفت بفرستید برای مجید، برایش نامه نوشته ام که برگردد.
یکی دیگر از بچه ها وقتی سیاهی های کوچه را جمع کردیم بِدو آمد جلو، فکر میکرد عزایمان تمام شده و حالا مجید برمیگردد.
😉 میگفت مجید که آمد در را رویش قفل کنید و دیگر نگذارید برود.
از وقتی مجید شهید شده است، بچه های محله زیر و رو شده اند. بیش از هزار بار در کل یافت آباد به نام مجید قربان خانی؛ قربانی کشتهاند.»
🌿 حالا بچه محلها و تعداد زیادی از دوستان مجید بعد از شهادتش برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده اند.
🌺 مجید گفته بود بعد ازشهادتش خیلی اتفاقات میافتد. گفته بود بگذارید بروم و میبینید خیلی چیزها عوض میشود.
#شهید_مجید_قربانخانی 🌺🍃
#مدافع_حرم 🌺🍃
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
روح این شهید بزرگوار شاد اِن شاءالله
🍃🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🍃
💝
🍃💝
💝🍃💝
سلام
دوستان همونطور که با خبر هستید، داستان #از_خالکوبی_تا_شهادت امروز به پایان رسید.
✅ اگر شهیدی مدنظرتون هست؛ بفرمایید که در صورتیکه مطالبی کامل در رابطه باهاشون پیدا کنم در کانال قرار بدم.
فقط یه چیزی، چون در رابطه با شهید جاویدالاثر #شهید_ابراهیم_هادی ، در کانال های بسیاری گفته شده و کتاب های ایشون هم بارها به چاپ های چندم رسیده، از شهدایی در این زمینه نام ببرید که گمنام تر مانده اند و خیلی همه این عزیزان رو نمی شناسند.
میترسم زمانی برسه که همونجور که همه #شهید_محمد_ابراهیم_همت رو بیشتر می شناختند و حالا در مورد #شهید_ابراهیم_هادی اینطور شده، شهیدان دیگر باز گمنام بمانند.
ما باید همه این عزیزان رو بشناسیم، تکیه فقط به یک شهید نداشته باشیم.
هر کدوم این شهیدان حرف هایی برای گفتن دارند.
پس قرار ما، اسم شهید و زمان شهادتش از شما، و از من هم تنظیم و جمع آوری داستان ☺️
😉 قرارمون یادتون نره، خادم شهدا :
@ya_zahra_s_adrekni
⏰ باز هم ساعت ۸:۰۰
🕊 السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
💔 دلم شکست و خواستم تمنای نگاهی
😔 دلت سوخت به حالم و نگاهی کردی
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
😔 مشکل داری؟ گرفتاریت خیلی وقته جا خوش کرده حل نمیشه؟
🚨 راه آسون؛
🌸 شهید، جانباز، آزاده و اسیر و خانواده ی شهید به خصوص مادر و پدر شهید...
💠 خانم، آقا!
با یکیشون انس بگیرید و ازشون بخواهید، اونا پیش خدا ارج و قرب دارند.
😢 یکی می گفت من هر موقع از #حاج_احمد_متوسلیان کمک میخوام، گشایش می بینم.
✅ یا اون یکی می گفت #شهید_محمد_ناظری، #جانباز_شیمیایی #دفاع_مقدس چقدر کمک حالش بوده و تاثیر دعاشو دیده.
🔴 اینم بگم، این نیست که همون لحظه همه چی درست شه، زمان می بره، اما دعای اونا باعث میشه کار به سرعت پیش بره، راه جلوتون بذارن و اگر به صلاح باشه اتفاق بیفته.
فقط سوز دل میخواد...
انس بگیرید، درد و دل کنید باهاشون...
اگر پشت سر شهدا و ائمه بریم، به سعادت خواهیم رسید.
شایدم مثل #شهید_محمد_بلباسی، خادم شهدا، برات شهادت گرفتیم.
eitaa.com//shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#خادم_شهدا
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✍ دلنوشته هاتون در مورد شهدا رو برام بفرستید.
@ya_zahra_s_adrekni
التماس دعا 🙏🌺
🌹 مقام معظم رهبری :
✅ اولین درس امام صادق (ع) برای ما مُنتَسِبین به آن بزرگوار، باید استمرار جهاد و مبارزه خستگی ناپذیر باشد.
👈 و همان استمرار مبارزه بود که شعله ی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگهداشت.
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🏴 شهادت امام صادق (ع) خدمت تمامی مسلمین، به خصوص حضرت مهدی (عج) تسلیت باد.
#شهید_صادق_ابن_باقر_ع 🕊🏴
⚫️ اَلا لعنت الله علی القوم الظالمین
🍃🌸 به نام خدایی که شکست ناپذیر است و امیدم به اوست
🏴 سالروز شهادت امام صادق (ع)
سلام
روزتون بخیر 🌹
636667355105068471.mp3
13.42M
🏴 روضه ی شهادت امام صادق (ع)
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌐 وب سایت الکوثر
🎙 #شهید_احمد_کافی
🏴 #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
🌺🍃🌺
🍃💖
🌺
📖 #برگی_از_زندگی_شهدا (16)
🌹 سید مهدی در یکم آذر ماه 1344 در شیراز بدنیا آمد.
🎒 تحصیلات خود را تا مقطع سوم راهنمایی در محل تولدش گذراند.
❤️ ارادت خاصی به امام حسین داشت، از کودکی در ماه محرم تمام دوستان محله را جمع می کرد و هیئت سینه زنی راه می انداخت.
هجده ساله بود که در بسیج ثبت نام کرد و پس از مدتی از مقر صاحب الزمان به جبهه اعزام شد.
💖 از علاقه ای که به جبهه داشت اصلا به مرخصی نمی آمد و هرگاه به مرخصی اجباری می آمد با خانواده شهدا دیدار میکرد و اکثر اوقات را در مسجد می گذراند.
🌺 خادم مسجد می گفت :
نقطه نقطه مسجد، جای نماز خواندنش بود، حتی نماز شبش را در مسجد می خواند. او می گفت مهدی یک کلید اضافی از من گرفته بود تا نماز شب را در مسجد بخواند و می گفت آن موقع از شب نمی خواهم مزاحم شما شوم که از خواب بیدار شوید.
سید مهدی در جبهه سمت دیده بان، غواص، محور شناس را داشت و در عملیات مختلفی از جمله :
✅ کربلای یک، کربلای دو، کربلای سه، کربلای چهار، کربلای پنج، فاو، نصر یک و دو حضور داشت.
سید مهدی یک روز صبح پس از قرائت زیارت عاشورا در حین ساخت کانال در کردستان - بانه با اصابت ترکش به بدن به شهادت می رسد.
😔 پیکر پاکش پس از یک هفته، در سیزدهم خرداد ماه 1366 به شیراز منتقل و طی تشییع با شکوه در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده می شد.
🍃🌸 #شهید_سید_مهدی_موسوی
✊ #دفاع_مقدس
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌐 وب سایت نوید شاهد
📆 #تاریخ_ولادت : 44/09/01
📆 #تاریخ_شهادت : 66/03/13
🌺
🍃💖
🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می آید آن تک سوار آخر
به دنبال مرقد مادر...
@bidariymelat
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🏴🕊 #شهید_صادق_ابن_باقر_ع
🏴 الا لعنت الله علی القوم الظالمین
🎙 میثم مطیعی
✅ خیلی زیباست
⏰ موقع اعزام دوقلوها به گریه افتادند،
هاشم برگشت و بغلشان کرد و هر سه خندیدند.
😔 این عکس یادگار ماند، برای روزهای بی پدریشان
@sangarezynabi
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌺 #شهید_هاشم_دهقانی_نیا
✊ #مدافع_حرم
✉️ ارسالی از بانو هانیه
🌾🌸🌾🌸🌾🌸
🌸🌾
🌾
🔶 قسمت اول
📆 جمعه، 4 اسفند 96
موعد دیدار با جانبازان عزیز...
از ترس اینکه خواب بمونم، چندین بار از خواب پریدم، استرس داشتم که نکنه مثل اون دفعه دیدار اتفاق نیفته.
ته دلم غصه بود که نکنه نشه و نخوان.
رفتم چند دقیقه دیرتر رسیدم، گفتم وای نمیرسم،
😄 اما خداروشکر اولین کسی بودم که رسیده بودم.
وایسادم و کم کم بچه های گروهمون اومدن و بعد از هماهنگی رفتیم داخل.
جانبازان در حیاط بودن، از احوال پرسی با این شهیدان زنده، احساس خوبی داشتم.
انگار زمان منو برده بود اون دور دورا، زمانی که جوانانمون رفتن جنگیدن خون دادن تا شد اینکه من اینجا باشم بتونم خاطره ای بنویسم.
💫 دیدار بهشت...
بیمارستان اعصاب و روان نیایش، قطعه ای از بهشت بود.
بهشتی که برخیشون اجازه اشون صادر شده بود و رفته بودن در بهشت اصلی.
😞 اینو وقتی داخل اتاق ها رفتیم دیدم، جانبازی به نام مهدی خلج، که به گفته ی دوستاش پرکشیده بود...
✅ توی حیاط با جانبازان حرف میزدیم، حتی یادشون رفته بود توی کدوم عملیات این موج بی انصاف به این حالشون انداخته...
اما می دونستن بیشتر از 25 سال هست اونجا هستند.
یکی در مورد حضرت مریم صحبت میکرد، اون یکی در مورد خواهرش. انقدر لذت بخش ازش صحبت می کرد که مشخص بود خیلی دوسش داره.
😔 یکیشون 4 تا بچه داشت و مال شهر دیگه ای بود و از ظلمی که شده بود صحبت می کرد.
eitaa.com//shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
ادامه دارد...
🌾
🌸🌾
🌾🌸🌾🌸🌾🌸
🌾🌸🌾🌸🌾🌸
🌸🌾
🌾
🔶 قسمت دوم
📆 جمعه، 4 اسفند 96
موعد دیدار با جانبازان عزیز...
😳 در این بین یه جوانی هم بود که حضورش در اونجا بین جانبازان مسن سال برای ما عجیب بود، فقط 30 سال داشت، اهل ساری و #مدافع_حرم بود، اسمش میثم بود.
خودش می گفت من میثم تمارم، به شوخی به مسئولمون می گفت من توی کوفه خرما می فروختم و دارم زدن.
آقا میثم بلد راه ما بود. البته قبل رفتن به دیدار جانبازان درون اتاق ها؛ صحبت می کرد با مسئولمون در رابطه با جانبازی و...
میثم تمار می گفت من فقط برای دل مادرم دارم تلاش میکنم که خوب شم. می گفت وقتی توی تلویزیون بچه های فاطمیون رو می بینم اشکم درمیاد.
😔 می گفت من همه ی اینا رو از نزدیک می شناختم.
می گفت حالم خوب شه بازم میرم جنگ
میثم تمار می گفت به شعر و کتاب بهلول علاقه داره، قرار شده بود دفعه ی دیگه برای جانبازان کتاب هم ببریم چون این مورد منعی نداره و بیمارستان قبول میکنه.
میثم تمار بلد راه ما بود، بعد از اینکه با دوستان صحبت شد و کمی در حیاط بودیم، رفتیم به رهبری آقای تمار دیدن جانبازان داخل اتاق ها.
eitaa.com//shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
ادامه دارد...
🌾
🌸🌾
🌾🌸🌾🌸🌾🌸