eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
855 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
41 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده،محسن حججی،نوید صفری،صادق عدالت اکبری،حامد سلطانی تاریخ تاسیس: 1396/05/29
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 #از_خالکوبی_تا_شهادت ، همراه با شهیدِ #مدافع_حرم #شهید_مجید_قربانخانی 💠 خلاصه ای از زندگی این شهید گرانقدر در ۲۱ قسمت در کانال به یاد #شهید_محسن_حججی eitaa.com/shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 📆 از یک شنبه ۹۷/۰۳/۲۷ ✅ اطلاع رسانی کنید...
💝🍃💝 🍃💝 💝 📖 (1) 😉 یکی از شهدای جوان دفاع از حریم اهل بیت (ع) است، که ماجرای تحول تا شهادتش تنها ۴ ماه به طول انجامید تا یکی از شهدای نامی این جنگ باشد. 📆 متولد ۳۰ مرداد ۱۳۶۹ و تک پسر خانواده است. 🌸 مجید از کودکی دوست داشت برادر داشته باشد تا همبازی و شریک شیطنت هایش باشد، اما خدا در ۶ سالگی به او یک خواهر داد. 🌺 خانم قربان ‌خانی درباره به دنیا آمدن «عطیه» خواهر کوچک مجید می‌گوید : مجید خیلی داداش دوست داشت. به بچه ‌هایی هم که برادر داشتند خیلی حسودی می‌ کرد و می ‌گفت چرا من برادر ندارم. دختر دومم «عطیه» نهم مهرماه به دنیا آمد. مجید نمی ‌دانست دختر است و علیرضا صدایش می‌ کرد. ما هم به خاطر مجید علیرضا صدایش می ‌کردیم؛ اما نمی‌شد که اسم پسر روی بچه بماند. 😦 شاید باورتان نشود مجید وقتی فهمید بچه دختر است، دیگر مدرسه نرفت. 😁 همیشه هم به شوخی می ‌گفت «عطیه» تو را از پرورشگاه آوردند. ولی خیلی باهم جور بودند حتی گاهی داداش صدایش می ‌زد. 😐 آخرش هم ‌کلاس اول نخواند. مجبور شدیم سال بعد دوباره او را کلاس اول بفرستیم. 🌺🍃 🌺🍃 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ادامه دارد... 💝 🍃💝 💝🍃💝
💝🍃💝 🍃💝 💝 📖 (2) 💞 بشدت به من وابسته بود. طوری که از اول دبستان تا پایان اول دبیرستان با او به مدرسه رفتم و در حیاط می ‌نشستم تا درس بخواند. اما از سال بعد گفتم مجید من واقعاً خجالت می‌ کشم به مدرسه بیایم. 😐 همین شد که دیگر مدرسه را هم گذاشت و نرفت، اما ذهنش خیلی خوب بود. 🔢 هیچ شماره ‌ای در گوشی ذخیره نکرده بود. شماره هرکی را می‌خواست از حفظ می‌گرفت. : مادر شهید 🌺🍃 🌺🍃 🌺🍃 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ادامه دارد... 💝 🍃💝 💝🍃💝
💝🍃💝 🍃💝 💝 📖 (3) مجید پسر شروشور محله است که دوست دارد پلیس شود، دوست دارد بی ‌سیم داشته باشد. دوست دارد قوی باشد تا هوای خانواده، محله و رفقایش را داشته باشد. 🍃🌺 مادر مجید می‌گوید : «همیشه دوست داشت پلیس شود. یک تابستان کلاس کاراته فرستادمش. 😶 وقتی رفتم مدرسه، معلمش گفت خانم تو را به خدا نگذارید برود تمام بچه‌ ها را تکه ‌تکه کرده است. 😐 می‌گوید من کاراته می ‌روم باید همه‌ تان را بزنم. ✨ عشق پلیس بودن و قوی بودن باعث شده بود هر جا می ‌رود پز دایی ‌های بسیجی‌اش را می داد، چون تفنگ و بی‌سیم داشتند و مجید عاشق این چیزها بود. بعدها هم که پایش به بسیج باز شد یکی از دوستانش می‌گوید آن‌قدر عشق بی‌سیم بود که آخر یک بی‌سیم به مجید دادیم و گفتیم این را بگیر دست از سر ما بردار (خنده) 😄 در بسیج هم از شوخی و شیطنت دست‌ بردار نبود.» : مادر شهید 🌺🍃 🌺🍃 🌺🍃 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ادامه دارد... 💝 🍃💝 💝🍃💝