eitaa logo
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
1.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
554 ویدیو
19 فایل
کانال 🌷مدافع حرم شهید روح الله قربانی🌷 متولد : ۱ خرداد ۱۳۶۸ شهادت: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه بهشت زهرا (س) ، قطعه ۵۳ (کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات) @Montazer313_40 تبادلات: @nooraa_315
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
﴾﷽﴿ کربلا نرفته بود. اما جوری زندگی کرد که تا سالیان سال در جوار حرم یادش کنند... حالا روح پاکش در کنار امام حسین و یادش در حرم امام حسین(ع) زنده است. ای کاش ما هم بتوانیم مثل او جوری زندگی کنیم که به چشم امام حسین(ع) بیاییم... اربعین حسینی تسلیت باد🏴 @shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
بسم رب الشهدا و الصدیقین با رعايت رسم الخط ،،،، عزیزم، ، خواهرم، برادرم و دوستان خوبم اگر شدم یک نصیحت اینکه حاج آقا مجتبی به نقل از #علیه_السلام می گفتند: که منتهی رضای الهی تقوی ست. خوب است و بهتر تقوایی که در است و در رفتار بروز می کند. چیزی که نمی دانید عمل نکنید، ادای کسی را در نیاورید ، بدون درست وارد کاری نشوید مخصوصا دین. اول واجبات بعدا مستحبات موکد کمک به پدر و مادر و مردم و دستگیری اطرافیان نه صدبار به و رفتن. مادر ازت متشکرم وقتی تحملم کردی، وقتی با اسم شیرم دادی،وقتی دعا کردی شهید شوم. وقتی بابا تو ماموریت های متعددبود تو ما رو به تنهایی و سختی بزرگ کردی. همیشه مهمون بی بی باشی،ان شاالله با شهادتم شفاعتت کنم. پدرم ازت ممنونم وقتی برایم زحمت کشیدی و در ها عرق ریختی کاش بیشتر بالای سرم بودی و بیشتر باهام حرف می زدی. خیلی دوستت دارم. هر چیزی که دارم از مادر و پدرم است. اگر رضاالله رضا الوالدین است پس چرا راه سخت را انتخاب می کنید. از پدر و مادر حرف شنوی داشته باشید. ای کسانی که پدر و مادر خود را به خانه می برید به خودتان رحم کنید.(مگر کسی بیشتر از اینان به شما خوبی کرده است معرفتتان کجا رفته؟) علی جون داداشم، داداش خوبم فقط امام #علیه_السللم رو بچسب هرچی میخوای ازش بخواه که یکی یکدونست و خدا هرچی بخواد بهش میده. دوست دارم که یادم باشد که چند روز بیشتر زنده نیستم و چند باری بیشتر پیش نمی آید که کسی چیزی از من بخواهد و من بتوانم کمکش کنم و بعد با کمال میل به آخرت کمکش کنمو باشد که خدا هم خوشش بیاید. من اونی نیستم که بگم برای خدا کاری کنم بیشتر از روی خوف و عقاب کاری را انجام می دهم. ولی نمی دانم پدر و مادرم چه کاری کردند که خدا می خواست ، #سلام_الله_علیها چی دوست داشت که امام علی(ع) و بچه هایش و بی بی و اینجوری در دلم جا دارند شاید خیلی هاشم به خاطر چیزهایی است که در زندگی ازشان گرفتم. همه وصیتنامه هاشون رو خوش خط می نویسند اما من خوش خط نبودم که بخواهم خط خوشی نشان بدهم. والسلام. و السلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته. @shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
مارا به دعا کاش فراموش نسازند... رندان سحرخیز که صاحب نفسانند #رفیق_مثل_رسول #رفیق_مثل_روح_الله
بعد تشییع پیکر رسول از مقبرة الشهداء سریع خودمو رسوندم به ماشین... یه دفعه روح الله رو با خانمش دیدم گفت: جا داری منم بیام بهشت زهراء (س) ؟ با خانمم هستم گفتم: آره داداش... با خانمش اومدن جلو نشستن! جاشون یکم تنگ شد ناراحت شدم... روح الله گفت: خبر نداشتم رسول شهید شده موبایل هم نداشتم تو دانشکده بودم یکی از بچه ها گفت شهید شده... منم که به اسم میشناختمش زیاد دقت نکردم رفتم آشپزخونه دانشکده غذا بگیرم یهو عکس رسول رو دیدم رو دیوار غذا خوری...رعشه افتاد به بدنم ، بغض کردم...میخواستم بشینم زمین گریه کنم یاد بار آخری افتادم که من و رسول و صابر افطاری اومدیم خونتون چقدر اون شب خوش گذشت... من که پشت فرمون بودم برگشتم نگاهش کردم... وقتی داشت اینارو میگفت خودشو نگه داشته بود گریه نکنه جلو بقیه... روح الله خیلی رسول رو دوست داشت بارها میومد پیشم میگفت : "فلانی سفارش منو بکن رسول بهم کار خنثی سازی بمب یاد بده" گفتم: داداش این همه کار بلد تو تشکیلات هست برو پیش اونا گفت: "میخوام از رسول کار یاد بگیرم ..." 📚به نقل از دوست صمیمی شهیدان و . @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . روح‌الله عاشقانه‌وار حضرت زهرا(س) را دوست داشت و همیشه به یادش بود. اگر می‌خواست برای کسی دعا کند اول دعایش می‌گفت «به حق حضرت زهرا سلام الله علیها» . چون مادر جوان از دست داده بود، تو روضه‌ها خیلی بی‌تاب می‌شد. گاهی آنقدر گریه می‌کرد که از حال می‌رفت... . نه فقط ایام فاطمیه که همیشه به یاد حضرت زهرا(س) بود. با رفقایش رفته بودند استخر. مسابقه‌ی نفس گذاشتن. روح‌الله دیرتر از همه از زیر آب اومد بیرون. رفیقش گفت چیکار می‌کنی انقدر دیر میای بیرون؟ روح‌الله گفت: میرم زیر آب تمرکز می‌کنم، تو دلم با حضرت فاطمه درد و دل می‌کنم. . در روضه‌ها به یادِ شهدای فاطمی باشیم. التماس دعا . @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . روح‌الله خیلی اهل رعایت بود. هیچوقت اجازه نمی‌داد در بالکن و یا پشت بام آپارتمان جوجه کباب درست کنیم. می‌گفت بوی کباب به همسایه‌ها می‌خوره و مدیونشون می‌شیم. . اگر مسافرت می‌رفتیم و یا جایی بودیم که فضا باز بود و خیلی کسی آنجا نبود، آتش و بساط کباب را برپا می‌کرد. . اگر کسی آنجا بود و بوی کباب بهش می‌خورد، حتما تعارف می‌کرد. گاهی هم فقط قارچ و گوجه کباب می‌کرد که خیلی بویی ندارد. @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . یکی از زن دایی‌های روح‌الله مسیحی بود. روح‌الله مقید بود هرسال، سال نوی میلادی با ایشان تماس بگیره و سال نو رو تبریک بگه. یکسال سال نو یک جعبه شرینی خرید و به منزلشان رفت. زندایی‌اش خیلی خوشحال شد. وقت نماز که شد روح‌الله نمازش را همانجا خواند. اشک شوق به چشمان زندایی‌اش نشسته بود. می‌گفت: خیلی خوشحالم که روح‌الله تو خونه‌ی ما نماز خوند... . سال نوی میلادی بر تمام مسیحیان ایران به ویژه خانواده عزیز شهدای مسیحی مبارک باد💫⭐❄ @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . میگن رفیقِ شهید، شهیدت می‌کنه... اما نگفته بودند گاهی انقدر شبیه هم میشوند که آدم حیرت میکند... . چقدر شبیه هم بودید؛ هم دانشگاهی، همکار، هم‌ رزم، دوست مگر چقدر با هم انس داشتید؟ چی بین‌تان رد و بدل شده بود؟ در کدام طبقه‌ی آسمان با هم وعده کرده بودید؟ . هر دو جوانِ بیست و شش هفت ساله هر دو مدافعِ حریم آل الله هر دو غیور و شجاع اما؛ اوجِ تمام این شباهت‌ها در ش.هادت شماست که جز خداوند هیچکس راز پنهانِ آن را نمی‌داند... انگار سرنوشت تاریخ ۱۳ را برای هر دو شما انتخاب کرده بود. یکی ۱۳ آبان و یکی ۱۳ دی... . اما ش.هادتتان... نمی‌دانم برای نحوه‌ی ش.هادتتان به کی متوسل شدید؟ چه دعایی خوانید؟ دست به دامان کدام امام شدید؟ در کدام مجلس روضه، حاجت روا شدید؟ که هر دو مثل هم در میانِ آتش راهی به گلستان بهشت پیدا کردید. . فقط این را می‌دانم که از هر طرف نگاه می‌کنیم شبیه روضه‌ها شده اید... . آتش و دستی جدا بدنی که اربا اربا شده بود... . و حالا سرنوشتی که حالا هر دوی شما را هم‌سفره‌ی اربابتان حسین(ع) کرده بود. . رفاقت خوبه بهشتی باشه مثل روح‌الله مثل وحید . سومین سالگرد ش*هادت... @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . با احترام تقدیم میشود به روح مطهرِ مادر سیده شهید روح‌الله قربانی... . فرزند که شهید می‌شود قلبِ مادرش نیز شهید می‌شود... . این رسم مادرهاست... دست نوازش به صورت پسر می‌کشند پیکرش را به دامان می‌گیرند و آرام آرام برایش لالایی می‌خوانند تابوتش را می‌بویند و می‌بوسند تا وقتی که گل خوشبویش را به خاک بسپارند... . تازه داغ دلشان تازه می‌شود بی‌قراری‌هایشان را کنار مزار می‌برند قرآن می‌خوانند و درد و دلهایش را با چشمان خیس می‌سرایند... و این عاشقانه‌ها هر روز و هر لحظه و هر هفته تکرار می‌شود. . اما تو محروم بودی از تمام این نعمت‌ها روح‌الله مادرت نبود که به وقت شهادتت دلشوره بگیرد شهید که شدی به استقبالت، معراج بیاید نوازشت کند قربان صدقه‌ات برود برایت لالایی بخواند با اشک چشم تو را غسل بدهد جسم چاک چاکت را به خاک بسپارد هر روز و هر لحظه به یادت قرآن سر بگیرد... . مادرت نبود روح‌الله مادرت نبود... . نمی‌دانم شاید به وقت شهادت به استقبالت آمد و خوش آمد گفت و یا شاید باز هم مانند بچگی‌هایت آغوشش را به رویت گشود تا تمام این نبودن‌ها و دلتنگیهایت را به یکباره از دلت بیرون کند... . اما یک چیز را خوب می‌دانم روح‌الله مادرت را نزد بانوی دو عالم فاطمه زهرا(س) رو سفید کردی... . این افتخار مبارک تو و مادر سیده ات باشد... . سالروز وفات خانم ام البنین و تکریم مادران و همسران شهدا گرامی باد... . پ ن: مادر شهید سال ۱۳۸۳ وقتی که روح‌الله ۱۵ ساله بود، از دنیا رفت. شادی روح این مادر شهید و فرزندش بخوانیم فاتحه و صلوات . @shahid_roohollah_gho
﴾﷽﴿ روح‌الله به خانم‌ها خیلی احترام می‌گذاشت و در حالی که نگاهش همیشه به زمین بود، سعی می‌کرد محترمانه برخورد کند. یکبار باهم کنار خیابون نشسته بودیم یک خانمی اومد آدرس پرسید. من همونطوری که نشسته بودم جواب اون خانم رو دادم. وقتی که رفت روح‌الله با ناراحتی نگاهم کرد و گفت: وقتی خانمی می‌خواد باهات صحبت کنه قشنگ مودب بلند شو وایستا سرت و بنداز پایین جوابش رو بده. از ادب دورِ نشسته جوابش رو دادی! نصیحت‌هاش به جا بود برای همین به جان و دل آدم می‌نشست. خاطره: یکی از رفقای روح‌الله... @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ زمستون اون سال برف شدیدی باریده بود. زمین از شدت سرما یخ زده بود. دوست نداشتیم از اتاق‌هامون و کنار بخاری تکون بخوریم. تو اون سرما دیدیم روح‌الله نیست. کل پادگان رو دنبالش گشتیم. نبود که نبود. نیم ساعت بعد، اومد. پرسیدیم کجا بودی؟ گفت: اون سگی که تو پادگان بود، نیستش. بچه‌هاش از گشنگی همش پارس می‌کنن. رفتم شیر خریدم. گرم کنم، کمی توش نون خرد کنم بدم این طفلی‌ها بخورن تو سرما نمیرن. با تعجب نگاهش کردیم. اولین مغازه نزدیک پادگان، کیلومتر‌ها فاصله داشت و ماشین خور هم نبود. این همه راه، توی سرما، پیاده رفته بود و خودش رو تو زحمت انداخته بود چون طاقت گرسنگی چند سگ کوچک را نداشت. همچین آدمی عجیب نیست که جونش رو برای نجات انسان‌های مظلوم فدا کنه... به نقل از: همدوره ای روح‌الله پ‌ن: در این روزهای سرد برفی حواسمان به حیوانات باشد... @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . روح‌الله هنرمند بود. هم خطاطی می‌کرد هم طراحی و نقاشی. . بهش پیشنهاد داده بودند برای طراحی حرم کاظمین و سامرا برود. . اما روح‌الله قبول نکرد. می‌گفت: من تو س_پاه و کارِ نظامی مفیدتر هستم تا جای دیگه... . اعتقاد داشت راهِ س_پاه، راهِ امام حسین(ع) است. 💐 @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . تمام دوران نوجوانی و جوانی روح‌الله تقسیم می‌شد به سه دسته: . ۱. درس خواندن (علاوه بر درس مدرسه و دانشگاه، زبان انگلیسی و عربی خود را تقویت کرده بود) . ۲. انواع ورزش‌های رزمی و غیر رزمی را آموزش دیده بود و بسیار ورزش می‌کرد. . ۳. پیوسته در حال تربیت نفسش بود. گاهی برای تربیت نفس خود ۱۰ روز ۱۰ روز، روزه می‌گرفت، ورزش‌های سخت و پیاده روی‌های طولانی انجام می‌داد. . یعنی دقیقا همان فرمایش مقام معظم رهبری به جوانان: من به جوان ها می‌گویم تحصیل، تهذیب، ورزش سه عامل اصلی پیشرفت جوانان است. . 🌸 . پ‌ن: عکس مربوط به دوران دانشجویی آقا روح‌الله در دانشگاه هنر سمنان است. @shahid_roohollah_ghorbani