eitaa logo
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
184 دنبال‌کننده
772 عکس
62 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 🔻 معاون طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات 📌 بنی صدر باید ساختار ها را در ۳ جبهه جنوبی، میانی و شمالی آرایش می داد. اما کاری انجام نداد. نقش در پیشرفت تجاوز عراق به خاک کشورمان خیلی مهم است. فرض میگیریم هفته اول و ماه اول توجیه نبود و کاری نکرد؛ بعد از آن چطور؟ ماه های بعد چطور؟ مگر برای فرمانده کل قوا کم گزارش نظامی می آمد؟ 📍 ما قبل از شروع رسمی جنگ تحرکات عراق را رصد می کردیم. در ، ، ، کاملا عراقی ها فعال شده بودند. ما می دیدیم آن ها تانک آورده اند، زمین را می کندند و داخل می رفتند. هر چه برای بنی صدر گزارش می بردیم می گفت شما دارید جو سازی می کنید و توهم توطئه دارید! اصلا عراق موقعیت حمله به ما را ندارد!! 🔸 اینکه چه تصوراتی در ذهن داشت و کارشناس هایش چه مشورت هایی به او می دادند را نمی دانم اما اگر خودش هم شمّ نظامی نداشت لااقل می توانست به حرف دلسوزان گوش دهد و اجازه نمی داد عراق تا این مقدار وارد خاک مان شود. ▪️ ممکن است این سوال به ذهنتان بیاید که او تجهیزاتی در دست نداشت و ارتش هم در جریانات انقلاب ضربه خورده بود اما پاسخ این است که ما در همان شرایط ۴۰۰ الی ۶۰۰ فروند هواپیمای F4، F5 و F14 داشتیم، چندین هواپیمای C130 خریداری شده بود، این ها کجا بودند؟ ارتش ۲۰۰۰ بالگرد در اختیار هوانیروز قرارداده بود که با کمک آن ها تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۲۳ نوهد بتوانند چتر بازان و نیروهای شان را هلی برن کنند. 💠 علاوه بر امکانات و تجهیزات چه مقدار یگان در اختیار داشت؟ لشکر های: ۲۱ حمزه، ۷۷ خراسان، ۸۱ کرمانشاه، ۳۷ زرهی شیراز، ۸۸ زاهدان، ۱۶ قزوین، ۹۲ زرهی، ۸۴ خرم آباد، ۵۷ ذوالفقار، ۴۰ سراب، ۶۴ ارومیه، ۲۸ کردستان؛ این ها کجا هستند؟ حالا علاوه بر ارتش، سپاه و بسیج هم به استعداد نظامی کشور اضافه شده است. شاید شما بپرسید باید به ارتش کمک می شد و کسی نبود آن ها را همراهی کند اما وقتی با دقت نگاه می کنیم متوجه حضور ظرفیت هایی می شویم که در ۹ ماه ابتدایی جنگ آن قدر به آن ها توجه نشد تا سرانجام به شهادت رسیدند... @defae_moghadas 🍂
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
خرّم آن شهر که در کشور دل جا دارد ... 💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
فتح خرمشهر فتح خاك نيست ، فتح ارزش‌های اسلامی است [امام‌خمینی‌ره] 💠 @bank_aks
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 لحظه اعلام آزادی خرمشهر، درود خداوند بر شهیدان و جانبازان و آزادگان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس @defae_moghadas 🍂
24.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد شهدای دشت آزادگان به یاد شهدای آزادسازی بستان عملیات طریق القدس با روایت سردار شهید حاج زاده سردار سردار سردار و... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🌴 به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت سردار دل‌ها سرلشگر شهید حاج قاسم سلیمانی، قابی ماندگار از یاران آسمانی دوران دفاع مقدس از سمت راست: سردار شهید حاج زاده سردار شهید حاج سردار حاج سردار حاج سردار شهید حاج 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطره‌ی حاج احمد اکبرزاده از اعضای واحد طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از آخرین روزهای جنگ تحمیلی: 🔰 «آن روزی که سردار سلیمانی و حاج احمد سیاف با هم در قرارگاه تاکتیکی کربلا واقع در شمال کانال شهید شیردم فرماندهی قرارگاه را انجام می‌دادند، درست روز بعد از پذیرش قطعنامه بود و عراق با تانک‌هایش روی جاده اهواز ـ خرمشهر مستقر شده بود و قرارگاه ما را با تیر مستقیم می‌زد. 🔸 ولی حاج قاسم و حاج احمد کماکان به فرماندهی نیروها، بدون هیچ واهمه‌ای ادامه دادند که منجر به عقب‌نشینی تانک‌های عراقی‌ها شد. 🔻 ساعتی بعد حاج (جانشین وقت قرارگاه کربلا) از وسط بیابان‌ها با ماشین خودش را به قرارگاه رساند و ادامه فرماندهی را به دست گرفت. 🔅 (مسئول دفتر فرماندهی قرارگاه) که خطر محاصره قرارگاه را شنیده بود با یک فروند هلی کوپتر جت رنجر برای خارج کردن نیروها و جلوگیری از اسیر شدنشان داخل قرارگاه فرود آمد. ولی نه و نه حاج و نه حسن دانایی‌فر هیچکدام حاضر به ترک منطقه نشدند و هلی کوپتر بدون آن‌ها منطقه را ترک کرد.» 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙️ برگی از تاریخ ✒️ دلنوشته‌ی برادر از مسئولان لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس در وصف : 🌴 روحش شاد! من هر وقت این دلاور را میدیدم، موهایش غرق در خاک بود. ✨ یکبار در قرارگاه کربلا با موتور رسید، رفت کنار منبع آب و وضو گرفت، من چهره دوست داشتنی و جذابش را فراموش نمیکنم، سیاف! انگار دیروز بود، وضویش که تمام شد، شروع کرد با دست، به تکاندادن موهایش. انقدر دستش را شست و موهایش را تکان داد که گرد و خاک موهایش رفت! بعد شروع کرد به تمیز کردن لباس کره‌ای‌اش! هی میزد رو لباس‌هایش و هی گرد و خاک بلند میشد! تا بالاخره پوتینش را گرفت زیر آب و اون‌ها رو هم تمیز کرد! ❇️ متوجه شد من زل زدم بهش! نگاهی به من کرد و با لهجه جنوبی گفت: با من کار داری؟ رفتم جلو خودم را معرفی کردم، گفتم: کمپرسی و پلیت کم داریم، گفت: خوب برو به... بگو‌(اسم یکی از بچه های لجستیک را گفت) گفتم: رفتم، میگه شما باید تایید کنید که لشکر ۲۵ کربلا، در این قرارگاه ست! گفت: برو من الان میام! اومد با هم رفتیم درب پتویی یک اتاق را در سوله کنار زد و بچه ها به احترامش بلندشدند. گفت: لشکر ۲۵ از امروز مهمان است، کمک‌شون کنید توپخانه‌اش بیاد مستقر بشه! مشکل حل شد منم تشکر کردم و رفتم! روزی‌که از این دنیای خاکی رفت، دلم سوخت! لعنت به صدام، لعنت به بمب شیمیایی 🖋بهزاد اتابکی 🆔 @shahid_sayafzadeh
🕊 شب جمعه است حیف است که یادت نکنم🌹 🌷 شادی ارواح طیبه شهدا، امام شهدا، شهدای مدافع حرم صلوات بر محمد و آل محمد 🌺 🆔 @shahid_sayafzadeh