eitaa logo
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
185 دنبال‌کننده
566 عکس
48 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مس
👈👈👈👈 🔹بچه ها دو طرف جاده مستقر شدند. طرف راست، بیابان بود ولی طرف چپ جاده مقداری درخت گز بود که حالت جنگلی داشت. جلوی این درخت‌ها به سمت سوسنگرد زمین کشاورزی بود که به تازگی شخم خورده و آبیاری شده بود. قرار بود بچه‌ها بدون هیچگونه حرکتی آن جا مستقر شوند و چند نفر به شناسایی بروند؛ ساعت که از ۱۲ شب گذشت حمله صورت گیرد. عراقی‌ها به نزدیکی ما رسیده بودند. صدای خودروها و حرف زدن آن‌ها به گوش می‌رسید ولی معلوم نبود چه می‌گویند و چه کار می‌کنند. خیلی زود معلوم شد که تانک‌های عراقی به آنجا رسیده‌اند. 🔸 آن‌ها به ستون از کنار جاده به سمت اهواز در حال حرکت بودند که به همان زمین کشاورزی می‌رسند؛ زمین شخم زده و آبیاری شده موجب می‌شود دو دستگاه از تانک‌ها و یک خودروی پر از مهمات تانک در این زمین فرو برود... 🆔 @shahid_sayafzadeh
📸 تصویر که توسط شهید حسن باقری به ثبت رسید. 📌 قبل از جنگ حرفه اش خبرنگاری بود. وقتی جنگ شروع شد باهمان دوربین خبرنگاری به جبهه آمد. از شخصیت های مختلف ‌عکسی بر می‌داشت. یکی از آن تصاویر همین عکس است. 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. ⏰️ ساعت دو نیمه شب نهم مهر ۱۳۵۹، این واقعه[شبیخون غیوراصلی] را به گلف گزارش کرد. 🖌 ساعت ۲۱ همان روز این گزارش را به فرماندهی کل سپاه مخابره کرد: از: سپاه اهواز به: مرکز فرماندهی تاریخ: ۱۳۵۹/۷/۹ 📌طبق خبر حاصله از اهواز بنابر اظهار برادر سیاف مسئول عملیات اهواز ساعت دو بعد از نیمه شب نهم مهرماه سال ۱۳۵۹ سی نفر از برادران پاسدار اهواز برای آزادی پاسگاه‌های اطراف حمیدیه که در تصرف عراق بود کاملاً خود را برای شهادت آماده نموده و شبانه تا قلب دشمن پیش می‌روند و با سلاح‌های انفرادی و آرپی جی ۷ بعد از نماز صبح که خود نیروهای عراق مشاهده می‌کردند ولی تشخیص نمی‌دادند حمله را آغاز نموده و ضربه‌ی سنگینی به دشمن وارد نمودند. 🔸 در این حمله بیست و دو تانک و دو کامیون مهمات آرپی جی ۷ از دشمن به غنیمت گرفته شد و دوازده نفر نیز اسیر شدند ولی چهار نفر از پاسداران که قبلاً در حمیدیه به اسارت عراقی‌ها در آمده بودند دست و پای بسته تیرباران شده بودند و چون دشمن فرار کرد و گرای آن محل را داشت با خمپاره شروع به تیراندازی کرد که یکی از کامیون‌های مهمات آرپی جی ۷ و دو دستگاه تانک منفجر شد و منهدم گردید و برادر نیز شهید شد... 🆔 @shahid_sayafzadeh
📸 به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت فرمانده دلیر آموزش سپاه خوزستان سردار شهید #علی_غیور_اصلی ، تصاویری از ایشان به هنگام بازدید #شهید_بهشتی همراه با #شهید_سیاف_زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان و سایر فرماندهان و پاسداران #سپاه_اهواز منتشر می‌شود. همچنین لینک #دو مستند #شبیخون_غیوراصلی و #شهید_غیوراصلی ساخته #محسن_قیصری و #محسن_وکیلی همراه با خاطرات شاهدین این عملیات ارسال می‌شود. سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده سردار سرتیپ حاج #احمد_غلامپور جانباز سرافراز حاج #عبدالله_هویزی امیر دریابان #علی_شمخانی سردار حاج #رضا_حیاتی حاج #حمید_شهبازی حاج #شکرالله_جراح‌زاده حاج #غلامرضا_رمضانی حاج #عبدالرحمن_توفیقی حاج #عبدالله_عبافروش مستند شهید غیوراصلی_ کارگردان: محسن وکیلی https://m.aparat.com/v/KpF7I مستند شبیخون غیور اصلی - https://telewebion.com/episode/0x1bd1422 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان از روزهای نخست جنگ به روایت کتاب جنگ شانزده ساله به قلم : : 📍عراقی‌ها درصدد بودند تانک‌ها را از زمین باتلاقی بیرون بکشند که نیمه شب حمله آغاز شد. عراقی‌ها که کاملاً غافلگیر شده بودند شروع به عقب نشینی کردند. 📝 این شبیخون از مهمترین عملیات‌های این منطقه است که لشکر ۹ عراق را تا بستان وادار به عقب نشینی کرد. صبح عملیات، هلی‌کوپترهای کبرا هم آمدند و دنبال تانک‌ها افتادند. میدیدم تانک‌های عراقی را که دو طرف جاده سوسنگرد در حال فرار بودند-یکی یکی- می‌زدند. آن روزها، روزهای خلبان‌های هوانیروز بود. فانتوم‌های ما هم خوب بلند شدند و آمدند. نیروی هوایی و هوانیروز واقعاً آن روزها گل کاشتند. 📌 جوان شجاعی که چند ماه در پاسگاه‌های مرزهای هور الهویزه شایستگی خود را نشان داده بود صبح همین عملیات به شهادت رسید. احمد سیاف آن روز شاهد این اتفاق بود. 🔖 هوا که روشن شد - قبل از این که هوانیروز حمله را آغاز کند بچه‌ها می‌خواستند وضعیت کار دیشب را ببینند. تانک‌ها به صورت منظم یکی کنار جاده و یکی هم در سمت چپ آن به فاصله پنجاه متری در گل فرو رفته بودند. ماشین پر از مهمات هم حدود دویست متر عقب‌تر مانده بود. عراقی‌ها شروع کردند به شلیک خمپاره که آن‌ها را منهدم کنند. محمود مراد اسکندری گفت من می‌توانم اینها را بیاورم. چند نفری رفتیم تا کنار این‌ها و خمپاره‌ها شلیک شد. معلوم بود عراقی‌ها ما را می‌دیدند... 🆔 @shahid_sayafzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره سردار شهید حاج از وضعیت خطوط دفاعی ایران در سال‌های نخست جنگ و خطر اسارت در پی شناسایی‌های خطوط مقدم ارتش بعث عراق 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از کتاب به قلم : : ❌ به محمود[مراداسکندری] گفتم ادامه نده برگردیم ولی محمود رفت بالا و پشت فرمان قرار گرفت. یکباره یک خمپاره روی مهمات خورد و ماشین شعله‌ور شد. دیگر از او خبری نشد. بعد از عقب نشینی عراقیها به سمت ماشین رفتیم. جسد محمود سوخته و جمع شده داخل ماشین بود. یک جفت کفش تکواندو مشکی به صورت نیم سوخته پایش بود؛ جنازه اش را به اهواز منتقل کردیم. 🔅فردای آن روز به خبر رسید که عراقی ها از تنگه چزابه خارج شده‌اند و قصد دارند بار دیگر حمله خود را سازماندهی کند. 💢 او[علی شمخانی] به احمد پیغام فرستاد که با نیروهایش به شهر بستان بروند و مانع پیشروی دشمن به بستان، سوسنگرد، حمیدیه و اهواز شوند. . 🔰 با نیروهای عملیات اهواز حرکت کردیم؛ حدود هشتاد نفر بودیم وارد بستان شدیم. بهترین جایی که می‌توانستیم مستقر شویم مسجد بستان بود. مردم از اهواز امکانات می‌آوردند و به خط مقدم و به مسجد تحویل می‌دادند... 🆔 @shahid_sayafzadeh
                      ༻﷽༺ ⬇️🍀🔸🍀⬇️ اختتامیه سیزدهمین نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس و مقاومت_مازندران 🔸انتخاب انتشارات راه ماندگار (وابسته به مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه ولیعصر (عج) استان خوزستان) به عنوان غرفه دولتی برتر🔸 تهیه کتب دفاع مقدس با تخفیف ویژه ⬇️ Jebhemarket.com (عج )
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. 🔸 شب‌ها استراحت می‌کردیم و روزها در بیرون شهر مستقر می‌شدیم. شناسایی صورت گرفته نشان می‌داد که عراقی‌ها عمده قوای خود را روی ارتفاعات الله اکبر مستقر کرده‌اند. قرار این بود که با این نیروها که تقویت می‌شدند به تپه‌های الله اکبر حمله کنیم؛ از پشت تنگه چزابه را ببندیم و ضربه نهایی را به عراقی‌ها وارد کنیم. 🔺 اصلی با آقای از اهواز حرکت کردند که خود را به بستان برسانند و نیروهای ما را با خودشان هماهنگ کنند که فردا شب وارد عمل شویم. احمد غلامپور، علی غیور اصلی، آقای ویسی و حسین نظیری پنج نفری شبانه با یک جیپ آهو با چراغ خاموش حرکت کردند... 🔅 محورها به هم نزدیک بود و چراغ خودروها را روشن نمی‌کردند. بین راه تصادف کردند و غیور اصلی شهید شد. با شهادت آقای شمخانی بیشتر احساس تنهایی کرد. آقای غیور اصلی از دست رفته بود و محور حمله در بستان و سوسنگرد ضعیف شد. 🔻 روزی شد که عراقی‌ها نزدیک نورد رسیدند؛ هیاهوی بزرگی شد؛ وضع اهواز بهم ریخت. پس از این ماجرا، آقای شمخانی به من گفت محور بستان را تحویل بده، خودت به اهواز بیا، همه کارها از هم پاشیده شده؛ بیا ببینیم باید چکار کنیم... 🆔 @shahid_sayafzadeh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 اعطای «نشان فتح» به سردار حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه توسط فرمانده کل قوا در پی عملیات درخشان «وعده صادق» 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا طی مراسمی به سردار امیرعلی حاجی‌‌‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «نشان فتح» اعطا کردند. 🔹️اعطای این نشان به دلیل عملیات درخشان «وعده صادق» انجام شد. 🔹️نشان فتح، به‌عنوان نماد عملیات‌های پیروزمندانه رزمندگان اسلام و فاتحان این عملیات‌ها انتخاب شده است. 🔹️این نشان، از سه برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است. ۱۴۰۳/۷/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. در ابتدای ورود به اهواز دانست که بار زمین مانده جبهه‌ها، شناخت دشمن است. کسی اطلاعات دقیق ندارد که بتواند رفتار عراقی‌ها را تحلیل کند. او بنیان اطلاعات‌عملیات را گذاشت و با استفاده از نیروهای بومی شروع به شناسایی کرد. 🔅 کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ دست اتفاق و حسن را در کنار هم قرار داد تا توان و تجربه عملیاتی احمد با شناخت و اطلاعات حسن شبیخونی را علیه ارتش متجاوز شکل دهد؛ به‌خصوص که احمد پس از فقدان به دنبال اجرای شبیخونی نظیر عملیات حماسی بود. 🔺 در همان روزها به عملیات اهواز آمد. پیراهن سپاهی و شلوار معمولی تنش بود. گفت چه قدر نیرو داری؟ گفتم یک اتوبوس پاسدار دارم. 🟣 با گروهی از سپاه هویزه مترصد عملیات علیه عراقی‌ها بود. گفت من هم قدری نیرو دارم. دو اتوبوس پاسدار از اصفهان آورده بود. هم گروهی از سپاه حمیدیه داشت. بیشتر نیروهای عرب سپاه اهواز برای کار می‌کردند... 🆔 @shahid_sayafzadeh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📷 تصویری از شهید همدانی و شهید سلیمانی در کنار رهبر انقلاب 🗓 ۱۶مهر، سالروز شهادت سردار شهید حسین همدانی 💻 Farsi.Khamenei.ir
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مس
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. ⭕️ با شناسایی و در اطراف دب حردان در جایی به نام سید یوسف محلی پیدا کرده بودند که می‌شد دشمن را به تله بیندازیم و جاده اهواز خرمشهر را از پشت قطع کنیم. 🔻 آن‌ها با دو اتوبوس و ما هم با یک اتوبوس حرکت کردیم، خیلی هم بد رفتیم. یعنی اوج بی‌سوادی ما در جنگ بود؛ کسی با اتوبوس نمی رود آنجا بایستد! اگر صبح خیلی زود حرکت نمی‌کردیم و برنمی‌گشتیم دشمن اتوبوس‌های ما را می‌دید! 🔸به نتیجه کار هم اصلاً فکر نمی‌کردیم؛ فقط می‌خواستیم به عراق بزنیم. کما این که کسی قبل از تک حسابی برای نتیجه باز نکرده بود. 🔺پنجاه نفر از را سپاه اهواز، شصت نفر از اصفهانی‌ها، با افراد علی هاشمی و علم الهدی در مجموع صد و پنجاه نفر- یعنی نیم گردان می‌شدیم. حسن باقری محورهایی را شناسایی کرده بود. گفت عراق خیلی باز ایستاده جای رخنه زیاد دارد... ... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم : : 🔅 نمی‌دانستیم چه می‌شود. فقط کافی بود آن‌ها ما را نمی‌دیدند و بین تانک‌های‌شان قرار می‌گرفتیم در این صورت با نارنجک به تانک‌های‌شان می‌رفتیم و اسیر می‌گرفتیم. 🔰 من، و با یک جیپ آهو جدا رفتیم؛ اتوبوس‌ها پشت سر ما بودند. اتوبوس‌ها را از جاده سید یوسف داخل بردیم. دیگر حسن به ما می‌گفت که چه کار کنیم. سید یوسف به کرخه کور می‌خورد. در آن جا یک تیپ عراق مستقر بود. 💢 می‌خواستیم در تاریکی شب عملیات کنیم چرا که پاتک هم در شب انجام شده بود. تک شبانه اینگونه رایج شد. حسن که حجم تانک‌ها را دیده بود به ما گفت یک تیپ از یک لشکر در این جا مأموریت دارد. ⭕️ اگر بین آن‌ها برویم یک تیپ را منهدم می‌کنیم. این برای عراق قابل جبران نیست. اگر لشکر یک تیپش خورد، یک طرفش خالی می‌شود. روی کرخه دو پل بود باید از پل‌ها عبور می‌کردیم... 🆔 @shahid_sayafzadeh
📸 تصویری از فرماندهان : سردار شهید حاج زاده برادر مرحوم حاج سردار حاج سردار حاج شهید برادر 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم : 🔻 نیروها تا اذان صبح رفتند و پل‌ها را پیدا نکردند. نمی‌خواستیم با اتوبوس از روی پل بگذریم ولی ستون نیروها را باید از پل عبور می‌دادیم عملیات نکردیم و برگشتیم چون خطرناک بود. ▪️فهمیدیم به این راحتی نمی‌شود نیرو برد. حسن گفت باید سازمان دهی بهتری کنیم و با شرایط بهتری برویم. 🔸آن دو پس از مدتی با گروه دیگری و به همراه نیروهایی از سپاه اهواز که با شروع جنگ از کردستان بازگشته بودند با سازماندهی بهتر بار دیگر به همان منطقه رفتند. 🔹ارتش عراق پل‌های روی کرخه را خراب کرده بود. سراغ پل‌های بومی رفتیم. نهرهای بزرگی از کرخه منشعب می‌شوند. عرب‌ها به آن عباره می‌گویند. عباره‌ها حدود هفت متر عرض دارند که آب زیادی را برای کشاورزی می‌آورند. می‌شد از داخل آن‌ها به سمت عراقی‌ها رفت. الوار دوازده متری تهیه کردیم و شب از روی آن‌ها رد شدیم... 📸 اطلاعات تصویر: از چپ ایستاده: عبدالله مومن زاده، جاسم حمیدی، علی شمخانی و شهید احمد سیاف از چپ نشسته: مرحوم کاظم علم الهدی و شهید علیرضا دهبان 📌تابستان سال ۱۳۵۹ منطقه کردستان ... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. : 📌 آن شب بازهم عملیات نشد. کار در شب خیلی سخت بود. چون زمان کم بود وقت ما اول شب تلف می‌شد. این که خط مقدم داشته باشید یا نداشته باشید خیلی فرق می‌کند‌. 🔹عصر از چهارشیر اهواز حرکت کردیم. کلی از وقت‌مان گذشت تا وارد جاده‌ها شدیم. دوم این که نقطه رهایی نداشتیم. اگر خاکریز بود تا فردا شب پشت خاکریز می ماندیم. 🔺به قدری به سیدیوسف رفتیم و آمدیم تا عملیات شد. دو شهید دادیم تا توانستیم کمی دشمن را منهدم کنیم. زمین هم نگرفتیم. بعد هم دیدیم هر عملیاتی انجام می‌دهیم فقط شهید می‌دهیم. 🔸معلوم شد دشمن را با این روش‌ها نمی‌شود هل داد یا انهدام تیپی و لشکری کرد. حجمی نداشتیم. خسته به لبه‌ی دشمن می‌رسیدیم حمله می‌کردیم و انهدامی صورت می‌گرفت اما دشمن خیلی احساس نمی‌کرد... ... 📸 اطلاعات عکس: شهید سیاف و شهید جانشین واحد طرح و عملیات در قرارگاه نجف 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. : 🔸 با بحث کردیم و به نتیجه رسیدیم که حتی برای عملیاتی درحد یک گردان یا نیم گردان هم باید مناسباتی طرح شود. حسن دانست با سرعتی که می‌شود به شناسایی رسید نمی‌شود به عملیات رسید. 🔹 از اینجا به بعد حسن باقری شروع به تشکیل شناسایی تیم‌های محلی کرد. موتور در اختیار آن‌ها قرار می‌داد که بتوانند تمام رفتارهای یگان‌های عراق و سازمان‌های رزم زرهی، مکانیزه، پیاده و ترتیب حجم نیرو و استعداد دشمن را به دست بیاورد؛ تا جایی رفت که اسم فرمانده یگان‌ها را هم به دست آورد... ... 🆔 @shahid_sayafzadeh