📚«بی حساب کتاب نذر کنیم»⚫
🔶رهبر معظم انقلاب:
«شما ببینید چقدر احسان می شود! چقدر به ایتام کمک می شود! چقدر پول و جنس و چیزهای دیگر داده می شود! آیا به همین نسبت، کتاب هم داده می شود؟! خیلی کم، خب این را ترویج کنید»
۱۳۷۴/۲/۱۸
#سخن_ولایت
#نذر_کتاب #محرم
#هر_هیئت_یک_نمایشگاه_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
قسمت های زیبای کتاب:
بسم رب الحسین..
همین که برادر،عمامه پیامبر را برسر بگذارد،شمشيرپيامبر رادردست بگیرد وبه سمت سپاه دشمن حرکت کند کافيست تاغم عالم بر دلت بنشیند.کافیست تا تمام مصیبت های پنجاه ساله برذهنت هجوم بیاورد و غربت و تنهایی جادوانه پدر،از اعماق جگرت سر باز کند...
کتاب آفتاب در حجاب روایتی عاشقانه و عارفانه از زندگی بانوی عشق حضرت زینب،به روایت اهل بیت در قالب داستان است.یکی از دانشجوها ميگفت:من هیچ وقت دوست نداشتم روضه برم اما از وقتی این کتاب رو خوندم،تأسف عمری رو می خورم که بدون روضه گذشته...
#آفتاب_در_حجاب
#سید_مهدی_شجاعی
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
💫
•┈••✾بسم الله الرحمن الرحیم ✾••┈•
🔈 تلنگر
🔺️شمر یک انسان بود ، یک انسان مسلمان.
شمر اهل نماز و مناجات و تهجد بود.
شمر ۱۶ بار پای پیاده به حج رفته بود.
"شمری كه سر امام حسين(علیه السلام) را بريد
همان جانباز جنگ صفين بود كه (در رکاب امیرالمومنین) تا مرز شهادت پيش رفت"
🔻️بقول آیت الله بهجت «همه ما شمر بالقوهایم»
اگر، امام خود را نشناسیم!
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
کتاب الی الحبیب
در مقدمه کتاب آمده
در فقه گفته میشود آب قلیل اگر به کر متصل باشد، دیگر حکم آب کر را دارد. اصحاب هم اینگونه بودند. خود را به اقیانوسی وصل کردند که برای همیشه حضور دارد. پس آنها هم حضورشان همیشگی است. این سرّ جاودانگی اصحاب امام حسین (ع) با خود امام است.
اما چرا از بین اصحاب حبیب را گلچین کردهایم؟
حبیب تمامی ندارد، چون با قرآن و حسین (ع) است. چون قرآن و حسین تمامی ندارند. پس همراهان آن دو هم تمامی ندارند. از حبیب به وسعت قرآن و حسین میشود حرف زد.
حبیب شاگرد خصوصی امام حسین (ع) است.
حبیب نمونهای از انسان کامل است که میتوان با رجوع به شخصیتش پاسخ مسائل و مشکلات را گرفت.
در این نوشته ما در صدد هستیم که ابعاد گوناگون شخصیت حضرت حبیب را که به طور متوازن رشد کرده است، بررسی کنیم. بدین منظور از هشت منظر که هر کدام بیانگر مسئلهای است، به سراغ شخصیت حضرت حبیب رفتهایم.
#الی_الحبیب
#محرم
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar
گزیده کتاب
امام دعا کرد روی و بویش خوش شود و با نیکوکاران محشور شود و با محمد و آلش انیس و همنشین باشد.
پس از سه یا ده روز جسد او را یافتند که سپید و معطر شده بود.
جون چه کرد که مشمول دعای امام شد؟ خصوصیات این خادم چه بود که مورد لطف حضرت قرار گرفت؟
و...
این همه بهانه ای می شود برای شناختن این خادم سید الشهدا در منظومه بحث هر خادم سید الشهدا.
خادم یعنی...
خادم یعنی کسی که کارهای امام را انجام میدهد،کارهای زمین مانده اش را
کارهای امام؟! (مگر امام هم کاری دارد؟)
خادم یعنی اجیر،امور خادم دست اربابش است: مسکن غذا بیمه و ...را همه مدیون ارباب است.
{سوال: اگر از او اطاعت نکند واز شخص دیگری اطاعت کند؟؟؟}
خادم یعنی کسی که هم می نوشد وهم می نوشاند، اگر به مهمانی کسی بروی میگوید بنشین تا برایت غذا بیاورم. اما اگر باتو رفیق صمیمی باشد میگوید: بیا داخل آشپزخانه و خودت از خودت پذیرایی کن وکمک من هم بده. هم مینوشد وهم می نوشاند وهم می رسد هم می رساند.
خادم یعنی موقوفه امام شدن،دربست با امام بودن:
این مدل خادمی، میشود مقدمه بندگی، تا آنجا که: قُل انَ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحیای وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ العالمینَ{انعام/162} بگو: نماز وعبادات من،و زندگی من ومرگ من همه برای خداوند جهانیان است.
خادم یعنی موقوفه امام شدن خادم دربست امام شدن. ما حقوقمان را گرفته ایم حالا وقت کار است،
در مقام دوستی وعشق که اینگونه سخن نمیگویند:مزد،حقوق،دستمزد و...
قصه ، قصه تکلیف است.
#الی_الحبیب
#امام_حسین(ع)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معرفی📖
📚آفتاب در حجاب📚
🔸درباره کتاب
آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا تا اسارت و تا وفات. اثری که ماندگاریاش از حال پیداست. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته است. شجاعی زبان روایتش را توی مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش میبرد. فرمی که در ادبیات داستانی ایران نمونهاش کمتر دیده شده. داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز میشود.
✏📚انتشارات: نیستان
#آفتاب_در_حجاب
#حضرت_زینب(ع)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
کتاب #آفتاب_در_حجاب
#سيد_مهدي_شجاعی
#حضرت_زینب(ع)
#بریده_کتاب
قسمت های زیبای کتاب:
بسم رب الحسین..
همین که برادر،عمامه پیامبر را برسر بگذارد،شمشيرپيامبر رادردست بگیرد وبه سمت سپاه دشمن حرکت کند کافيست تاغم عالم بر دلت بنشیند.کافیست تا تمام مصیبت های پنجاه ساله برذهنت هجوم بیاورد و غربت و تنهایی جادوانه پدر،از اعماق جگرت سر باز کند...
کتاب آفتاب در حجاب روایتی عاشقانه و عارفانه از زندگی بانوی عشق حضرت زینب،به روایت اهل بیت در قالب داستان است.یکی از دانشجوها ميگفت:من هیچ وقت دوست نداشتم روضه برم اما از وقتی این کتاب رو خوندم،تأسف عمری رو می خورم که بدون روضه گذشته...
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
📙 #آفتاب_در_حجاب
#سید_مهدی_شجاعی
#حضرت_زینب(ع)
🔴آفتاب درحجاب🔴
📌نوشته ی سیدمهدی شجاعی
📌معرفی کتاب📚:
آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا تا اسارت و تا وفات. اثری که ماندگاریاش از حال پیداست. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته است. شجاعی زبان روایتش را توی مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش میکشد.
💠بی تردید اگر قهرمان جنگ سخت در عاشورا امام حسین(ع) باشد قهرمان جنگ نرم حضرت زینب(س) است...
✨عباس با آن عظمت
شهادت علیاڪبر را هم تاب نیاورد و رفت...
🍃تو ڪه بودی ڪه بعد از آن داغ شش ماهه دیدی
داغ #امام_زمان دیدی 😭
داغ کوفه و شام و حرامیان دیدی...
و باز گفتی «ما رأیتُ الّا جمیلأ»...♥️
به مناسبت آمدن #محرم 🏴
📒کتاب #آفتاب_در_حجاب⛅️
💟رمانی ڪه با شیوایی و بلاغت خاصی به نقل حقایق زندگانی و توصیف شخصیت بانو حضرت زینب(س) در تمام طول زندگانی ویژه عاشورا و بعد از آن
پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
هدایت شده از زهرا فاضلی
#آفتاب_در_حجاب فرازهایی از زندگی #با_شکوه #حضرت_زینب(س) را روایت میکند.
نویسنده معتقد است با استفاده از #شخصیت_زنانه حضرت زینب(س)، به لایههای درونی و پنهان از ماجرای عاشورا که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ورود کرده است.
#سقای_آب_و_ادب ۱۰ برش از زندگی #حضرت_ابالفضل(ع) است که از کودکی ایشان تا شهادتشان در رکاب سیدالشهدا(ع) را در بر میگیرد.
«عباسِ علی»، «عباسِ امالبنین»، «عباسِ عباس»، «عباسِ سکینه»، «عباسِ مواسات»، «عباسِ زینب»، «عباسِ ادب»، «عباسِ ادب»، «عباسِ فرشتگان» و «عباسِ فاطمه» نام فصول مختلف این کتاب است که در هر فصل از یک زاویه منحصر به فرد، شخصیت والای #قمر_بنی_هاشم را بررسی کرده است.
📚
#پدر_عشق_و_پسر، دلاورمردیها و جانفشانیهای #حضرت_علی_اکبر(ع) را به تصویر کشیده است. وقایع از زاویه اول شخص و از زبان اسب آن حضرت؛ «عقاب» روایت میشود.
عقاب آنچه در #عاشورا بر جوان برومند سیدالشهدا گذشته را دیده و حالا با زبان بیزبانی، چگونگی رزم و #شهادت علی اکبر(ع) را برای مادرش؛ «لیلی بنت مرّه» شرح میدهد.
این #سه_گانه_عاشورایی به قلم #سید_مهدی_شجاعی نگاشته شده و توسط #انتشارات_نیستان به چاپ رسیدهاند
سقای آب و ادب: فرازهایی از زندگی سقای کربلا
#سقای_آب_و_ادب
#سید_مهدی_شجاعی
#کتب_محرم
#اهل_بیت
💧معرفی:
بی اختیار حالت دگرگون می شود و زمزمه می کنی: عمو جونم، عموی مهربونم! عموجونم … و اشک است که…
در عراق مردم چه شیعه چه سنی، قسم های راستشان “به #حضرت_عباس” است و چنان از این آقا می ترسند و دوستش دارند وچنان به این آقا امید دارند و تکیه می کنند که همه را متحیر می کند.
داستان این کتاب داستان این آقاست.
بریده کتاب🖌
اکنون و از ساعتی پیش تا کنون، هر کودکی که می گوید: آب. سکینه می گوید: عمو. و آنقدر مفهوم آب و عمو به هم گره خورده است که یکی از بچه ها تا می پرسد: اگر عمو آب نیاورد؟ سکینه پاسخ می دهد: مگر ممکن است عمویمان ابوالفضل کاری را بخواهد و نتواند؟
عباس برای سکینه تجسم همه ی آرمان های دست نیافتنی است، تجسم همه ی قهرمان های ابدی و ازلی است. عباس برای سکینه تجسم علی است. سکینه عباس را فقط دوست ندارد او را مرشد و مراد می شمرد و مریدانه به او عشق می ورزد.
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
سقای آب و ادب
آثار سید مهدی شجاعی
تاریخ چاپ: 1398
264 صفحه
نوبت چاپ: نوزدهم
قیمت: 290000 ریال
سقای آب و ادب، اثری است متفاوت از سید مهدی شجاعی؛ رمان و روایتی از زندگی حضرت عباس(ع)، که بعد از سالها، اندک اندک جامه خلق پوشیده و در ظرف کتاب تقدیم مخاطبان شده است.
رمان به یقین متفاوت است با آثاری از همین قلم، هم از حیث فرم و هم از حیث نوع نگاه محتوایی.
اثر شامل ده فصل است: عباسِ علی. عباسِ امالبنین. عباسِ عباس. عباسِ سکینه. عباسِ مواسات. عباسِ زینب. عباسِ ادب. عباسِ حسین. عباسِ فرشتگان. عباسِ فاطمه.
در هر فصل رفت و برگشت روایی متعدد و متنوعی دیده میشود و در حرکتی سیال، راویان جای به هم میدهند و شکستها به سرعت خوانش میافزاید و زوایایی جدید از مفهوم را روشن میکند. اما آنچه این کتاب را از حیث محتوا با دیگر آثار شجاعی متمایز میکند، بیشتر در فصل عباسِ فرشتگان به چشم میآید. در سایر فصول نویسنده دقیق و کامل بر اساس مستندات تاریخی، به روایت زندگی حضرت عباس(ع) میپردازد؛ اما در فصل نهم، شجاعی شیوهای جدید را پیش میگیرد، روایتی متفاوت با مضامینی که بیشتر استحسان اوست، مفاهیمی جدید و نگاهی نو به شخصیت حضرت عباس بن علی(ع).
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواندن برگزیده ای از کتاب سقای آب و ادب توسط سید مهدی شجاعی(نویسنده ی کتاب)
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
نقد و بررسی کتاب سقای آب و ادب
واقعهی عاشورا، عظیمترین رخداد تاریخ تشیع و به نوعی حافظهی جمعی اسلام شیعی است. نبرد «امام حسین (ع)» تشنه لب، تنها جنگی ساده بین حق و باطل نیست، بلکه پیامی ابدی برای آزادیخواهان قلمداد میشود. دکتر علی شریعتی واقعه عاشورا را چنین توصیف میکند: «امروز شهیدان پیام خویش را با خون گذاشتند و روی در روی ما روی زمین نشستند تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.» عاشورا رویدادی مذهبی نیست، فرهنگی است تا به انسانها یادآوری کند برای احقاق حق خود تا سر حد مرگ باید جنگید، زیرا تنها در این صورت است که رستگاری میسر میشود. در امتحان الهی عاشورا، تنها 72 نفر در حاشیه فرات سربلند شدند. حضرت عباس سقای دشت کربلاست که در نبرد ظالمانهی عاشورا در کنار برادرش امام حسین علیه دشمن جنگید و در نهایت نیز به عنوان علم دار دشت کربلا به فیض شهادت رسید. سیدمهدی شجاعی در رمان سقای آب و ادب زندگی حضرت ابوالفضل (ع) را با روایتی شاعرانه توصیف میکند و در خلال داستان ابعاد جدیدی از شخصیت بزرگوار حضرت عباس را به تصویر میکشد.
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
معرفی کتاب سقای آب و ادب
سقای آب و ادب در 10 فصل روایت شده است. فصلهای کتاب عبارتند از «عباسِ علی»، «عباسِ امالبنین»، «عباسِ عباس»، «عباسِ سکینه»، «عباسِ مواسات»، «عباسِ زینب»، «عباسِ ادب»، «عباسِ حسین»، «عباسِ فرشتگان» و «عباسِ فاطمه». نویسنده در هر فصل سعی دارد تا قسمتی از شخصیت ابوالفضل (ع) را به نمایش بگذارد. در توصیف هر فصل رفت و آمدهای بسیاری وجود دارد و به صورت سیال اتفاقات داستان روایت میشود. در روایت تمام فصول، شجاعی از مستندات تاریخی برای پیش بردن داستان خود کمک میگیرد.
کتاب سقای آب و ادب را سید مهدی شجاعی در ژانر نوجوان نوشته است.
این کتاب خیلی به جوانان در آشنایی شان نسبت به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام کمک میکند.
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
بریده ای از کتاب:
پیش از آنکه راوی این داستان، قدم به فصل پایان بگذارد، ما فرشتگان؛ فرشتگان هفت آسمان، بر خود فرض میشماریم که پا به میدان بگذاریم و پرده از رخسار حضرت ابوالفضائل برداریم. و ناگفته پیداست که این نه بدان معناست که ما قادریم پرده از اسرار حضرت ابوالفضائل برداریم. چرا که رخسار، جلوهای از جلوات حضور عیان است و اسرار، جنس و جوهری از علوم در پرده و معارف پنهان. و فاصله میان این دو، فاصله میان زمین است تا آسمان. دلیل یا فلسفه حضورمان در این میدان را در سطور آتی در خواهید یافت، و امّا چرا این فصل را برای حضور انتخاب کردیم و در این مقطع از روایت داستان، وارد میدان شدیم!؟ پیش از این نیامدیم، چون امید یا انتظار یا توقع داشتیم که سایه و شبحی از رخسار حضرتش را در لابهلای خطوط داستان ببینیم ولی وقتی دیدیم که روایت رو به اتمام است بیرؤیت رخسار حضرت، و داستان در آستانه فصل پایان، ترسیدیم که مبادا نقطه ختم بر پایان داستان بنشیند و حرفهای اصلی و اصلیترین حرفها همچنان ناگفته بماند…
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
شریعه فرات، پیش روست و چند هزار سوار دشمن پشت سر.
سوار تشنهلب، لحظه به لحظه به آب نزدیکتر میشود، با مشک خالی بر دوش و شمشیری در دست و لبخند شیرینی بر لب.
لبخند، لبهای ترک خوردهاش را به خون مینشاند.
اسب در زیر پایش، به عقابی میماند که مماس با زمین پرواز میکند.
آنقدر رعنا و رشید و بلند بالاست که اگر پا از رکاب، بیرون کشد، سرانگشتانش، خراش بر چهره زمین میاندازد.
«وقتی که تو بر اسب سوار میشوی، ماه باید پیاده شود از استر آسمان»
چشمانی سیاه و درشت و کشیده دارد و ابروانی پر و پیوسته و گیسوانی چون شبق که از دو سر فرو ریخته و تاب برداشته و چهرهی درخشانش را چونان شب سیاه که ماه را به دامن بگیرد، در قاب گرفته است.
«ماه اگر در روز طلوع کند، از جلای خودش میکاهد. این چه ماهی است که رنگ از رخ روز میزداید و با ظهورش روشنایی روز را کمرنگ میکند؟!»
چیزی به آب نمانده است. برق آب در چشمهای اسب و سوار میدرخشد.
هوای مرطوب در شامه تفتیده اسب میپیچد و به او جان و توان تازه میبخشد.
سوار دمی به عقب بر میگردد و کشتههای خویش را مرور میکند.
همه این جنازهها اکنون در سایه سار نخلها خفتهاند، تا لحظاتی پیش ایستاده بودهاند و سدی شکستناپذیر مینمودهاند.
فقط چهار هزار نفر، مامور نگهبانی از شریعه بودهاند با اسب و شمشیر و نیزه و تیر و کمان و خود و سپر و زره و عمود.
فرمانده سپاه دشمن گفته است که اگر اینان به آب دست پیدا کنند و جان بگیرند، احدی از شما را نمیگذارند.
باور دشمن بر این بوده است که نه از آب، که از حیات خویش نگهبانی میکند.
اکنون همهی آن چهار هزار، یا کشتهی اویند یا گریخته از هجوم خشم او.
اما آنها که گریختهاند باز خواهند گشت. یاران خویش را به کمک خواهند خواست و بازخواهند گشت. حتی پیادهها بر این اسبهای سرگشته و بی صاحب خواهند نشست ....
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
در زیر بریدههایی از فصل آخر کتاب سقای آب و ادب (عباس فاطمه) را با یکدیگر مرور می کنیم:
حسین همچنان در کنار پیکر عباس نشسته است که عباس از پیکر خود برمیخیزد. افواج بیشمار ملائک، با هودجهایی از نور و چهرههایی سرشار از شور و سرور، او را چون نگین در حلقه حضور میگیرند.
عباس اگرچه همهشان را به روشنی و وضوح میبیند اما چشم از چراغ حسین بر نمیدارد. انگار ناخودآگاه و بیاراده در باشکوهترین و نورافشانترین هودج نشانده میشود و صدایی نرم و لطیف در گوشش طنین میافکند: برویم.
عباس که همچنان سراپای نگاهش مجذوب حضرت حسین است با اراده و خودآگاه میپرسد؛ کجا! ؟
و ملائک گویی که یک تناند تکثیر شده در هزاران هزار، با دست نشان میدهند و به زبان – یکصدا - میگویند: بهشت!
عباس به خود یا به آنان میگوید: این خلاف ادب، خلاف مروت، خلاف اخوت، خلاف ارادت، خلاف مواسات و خلاف عاشقی است که من پیش از حسین قدم به بهشت بگذارم. و بعد با لحنی که از حضور آشکار و استوار پاسخ در دل سوال حکایت میکند، میپرسد:
- اگر حسین پشت سر است، اصلا بهشت پیش رو کجاست؟ به چه معناست!؟
عباس که اکنون میان او و زمین هزاران گام فاصله افتاده است محکم و قاطع میگوید:
- اگر به اختیار من است، قدم از قدم بر نمیدارم. من بی حسین کیستم!؟ من بی حسین نیستم. من از حسین آمدهام.
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
فلسفه زندگی عباس در «سقای آب و ادب»: اگر حسین پشت سر است، اصلا بهشت پیش رو کجاست؟
کتاب«سقای آب و ادب» روایتی جذاب وخواندنی از سید مهدی شجاعی است که انتشارات نیستان آن را منتشر کرده است.
سقای آب و ادب، اثری است از سید مهدی شجاعی است که روایتی از زندگی حضرت عباس(ع)، را موضوع کار خود قرار داده است که بعد از سالها، اندک اندک جامه خلق پوشیده و این روزها در ظرف کتاب تقدیم مخاطبان شده است.
رمان هم از حیث فرم و هم از حیث نوع نگاه محتوایی متفاوت است .
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
هدایت شده از السلام علیک یا فاطمة الزهرا
بی نظیر، به معنای واقعی کلمه زیبا نوشته شده بود. واقعا از خوندن کتاب به قدری لذت بردم که کنار گذاشتنش برای لحظه ای، بسیار سخت بود. جای تفکر و تامل بسیار داره، یکبار خوندن این کتاب کافی نیست.
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻛﻨﻮﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒﺎﺱ (ع) ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ.
این کتابو باید ذره ذره و جرعه جرعه مثل آب نوشید و لذت برد و شاید هم گریست!
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98