eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
از علامه پرسیدم ، شهید را چرا ، شهید می گویند؟ آیا برای این است که در میدان نبرد و جهاد است؟ فرمودند ، نه ، بالاتر ، برای اینکه حاضر در مقام است و مقام ، صعود اعمال است.... 📕 آشنای آسمان ، ص110 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
متولد ۱۳۵۹ و ساکن تهران بود. مهدی اولین شهید مدافع حرم نظام آباد تهران (منطقه ۷) و از بسیجیان هیأت یازهرا (س) ، که بیش از دو سال طی سفرهای مختلف ، داوطلبانه به سوریه می ‌رفت و در میان مستشاران نظامی برای آزادی شهرهای مختلف این کشور از چنگ تروریست ‌های تکفیری تلاش می ‌کرد. او که یکی از مستشاران زبده نظامی در سوریه بود در مهر ۱۳۹۵ به شهادت رسید . برادرش می گوید ، آقا مهدی خیلی تودار بود و چیز زیادی از سوریه برایمان نمی ‌گفت. به او می‌ گفتم ، مهدی تو این همه می ‌روی و می ‌آیی آنجا چه می ‌کنی؟ مسئولیتی داری؟ می‌ گفت ، نه من فقط یک راننده هستم ولی رفقایش می ‌گفتند ، برادرت آنجا چه کارهایی که نمی‌ کند. آنجا به او  می‌ گفتند ، مهدی بلدیه یا بلدیه حما ، یعنی شهردار حما. چون آنجا را مثل کف دستش بلد بود و به کارش وارد بود. همسرش می گوید ، مهدی هیچ ‌گاه شعار نمی‌ داد و محب اهل‌ بیت (ع) بودن خود را در عمل ثابت می ‌کرد. زمانی‌ که می‌ گفت ، اگر در عاشورا بودم ، با ارباب همراه می ‌شدم ، در واقعیت نیز همان را نشان می ‌داد. سال ۱۳۹۵ اولین مرتبه‌ای بود که وی برای ماه محرم در ایران حضور نداشت زمانی‌که به وی می ‌گویند ، اگر می ‌خواهی به ایران برگرد! پاسخ می‌ دهد ، حتی اگر تنهاترین سردار باشم ، امسال مراسم عزاداری سالار شهیدان را با کمک بچه‌ ها در سوریه برگزار می‌ کنم. ان ‌شالله حضرت زهرا (س) قبول می ‌کنند. وی ظهر اولین روز ماه محرم با لبان تشنه به آرزوی خود می ‌رسد.... 📕 سایت مشرق 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
اگر شهادت می ‌تواند نظام توحيديمان را حفظ كند ، اگر شهادت می ‌تواند دشمن را ذليل كند و تفكر و بينش اسلامی ‌مان را به دنيا اعلام كند ما آماده اين شهادتيم..... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻تاریخ امانتدار فریاد " هل من ناصر" حسین است و فطرت گنجینه دار آن... و از آن پس، کدام دلی است که با یاد او نتپد؟ ★ــــــ★ــــــ★ــــــ★ 📖 🖊 🕯 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
♦️حبیب لشکر♦️ 🔷به مسئولین لشکر نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به روان پاک شهدا... من چندتا گوسفند به اندازه ای که بچه‌هایم شکمشان را سیر کنند، دارم، حقوق مرا بدهیدبه افراد ندار و بی سرپرست. 🔶مسئولین واسطه شدند و متقاعدش کردندکه این حقوق ناچیز،حق خودش وفرزندانش است. درجواب گفت: امام علی (ع) که افراد را به جنگ دعوت می کرد ، یکی می گفت: محصولم... دیگری می گفت: زن و بچه م و... با این توجیهات علی رو تنها گذاشتن... ایران که کوفه نیست... 🌷شهید قباد شمس الدینی، که به حبیب ابن مظاهر لشکرثارلله، شُهره است. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈شهیدی که به دیدار ولی فقیه نرفت! / از خاطرات شهید ابراهیم هادی 🔸️یکی از عملیاتهای مهم غرب کشور به پایان رسید. پس از هماهنگی، بیشتر رزمندگان به زیارت حضرت امام رفتند. 🔹️با وجودی که ابراهیم در آن عملیات حضور داشت ولی به تهران نیامد. رفتم و از او پرسیدم: چرا شما نرفتید!؟ گفت: نمیشه همه بچه ها جبهه ها را خالی کنند. باید چند نفری بمانند. 🔹️گفتم: واقعا به این دلیل نرفتی؟ مکثی کرد و گفت: ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی خواهیم. ما رهبر را می خواهیم برای اطاعت کردن. 💥من اگه نتوانستم رهبرم را ببینم مهم نیست بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و او از من راضی باشد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹️ ♦️شهید عبدالرضا موسوی از بریدن نفس از محبت دنیا می‌گوید... 🍀 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
❇️مثل حسین(ع)❤️❇️ ✅ما بی شناسنامه نیستیم اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه ی جنوب عشقیم کبوتران قبا پوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم. ❇️شهید مظلوم دکتر بهشتی❇️ ★ــــــ★ــــــ★ــــــ★ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه تانک عراقی آتش گرفته بود ، راننده ازش امد بیرون و در حالی که اسلحه دستش بود ، هاج و واج به اطراف نگاه می کرد ، بعد قمقمه آبش را در آورد و شروع به آب خوردن کرد ، یکی از بچه‌ها او را نشانه گرفته بود که علی اکبر اسلحه اش را کنار زد و گفت ، مگر نمی بینی که دارد آب می خورد ، ما شیعه امام حسین (ع) هستیم باید مثل امام رفتار کنیم ، نه مثل یزیدیان...... 📕 خط عاشقی ، ج1 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چیکار کنیم شهید بشیم؟ 🍂 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی کوتاه از 🔮 آثار احترام به پدر و مادر 🎤حجت الاسلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨🌼✨ 🔹️یک عمر شهید بود و دل باخته بود بر دشمن و نفس خویشتن تاخته بود 🔹️از پیکر سوخته، نبودش باکی او سوخته‌ای بود که «خودساخته» بود ☀️ ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🕊 @shahidabad313 🕊 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 فیلم دیده نشده از حاج قاسم ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🕊 @shahidabad313 🕊 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂رسيدگي به مردم(۳) ✔جمعي از دوستان شهيد 💚حل مشکلات مردم حتی بعد از شهادت❤️ 🍂۲۶ سال از شهادت ابراهيم گذشت. مطالب كتاب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم 🍁@shahidabad313 🍂با تعجب گفتم: شما شهيد هادي رو مي شناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟ گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره! 🍂براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟ گفت: در مراســم پارسال جا ســوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد. من هم گرفتم و به ســوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برمي گشتيم. 🍁@pmsh313 🍂در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم. وقتي خواســتيم سوار شويم باتعجب ديدم كه ســوئيچ را داخل ماشين جا گذاشــتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم:كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه! خيلي ناراحت شــدم. هر كاري كردم در باز نشــد. 🍂هوا خيلي ســرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني. يك دفعه چشــمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه مي كرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشــكل مردم رو حل مي كردي. شــهيد هم كه هميشه زنده است. 🍁@shahidabad313 🍂بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن. تــو همين حال يك دفعه دســتم داخل جيب كتم رفت. دســته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل در ماشين كردم. 🍁@pmsh313 🍂با يك تكان، قفل باز شد. با خوشــحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشــكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شــدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟ با تعجب گفتم: راســت ميگي، كدوم كليد بود!؟ 🍂پياده شدم و يكي يكي كليدهــا را امتحان كردم. چند بار هم امتحــان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلا وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم: آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
1545036957.pdf
2.88M
📚نام کتاب : یازهرا 📜موضوع :خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده ✍️نویسنده : گمنام 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹️ شهید مهدی ثامنی راد و سه خواهش... 🍀 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 👈فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش؛ توی آفتاب.پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. 🌟دست و پیشانی اش را می بوسید و می گفت همه دل خوشی من توی این دنیا،پدرمه 🌷 🌷 🌷 🔹️(ره) 🔹️ 🔹️ 🔹️ 🔹️ ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛