🌷🕊🍃
ھوایَت می زنَد بر سـَر...
دلَم دیوانـه می گردد
چه عطری در ھوایـَت ھَست؟!
نمیـدانم،نمیدانـم...
پنج شنبه ویاد شهدا با ذکر صلوات💐
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
شهـادت!
همیـن اسـت دیگـر
بـہ نـاگـہ پنجـرهاۍ بـاز میشـود
تصمیـم بـا تـوست
کـہ دل بـہ عشق بدهۍ یـا هـوس •
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
📹 کلیپ | #حاج_قاسم سلیمانی: شاید تنها جایی که این جمله امام به طور کامل محقق شده بود و تحقق پیدا کرده بود صحنه ی جنگ بود که امام فرمودند ملاک مسئولیت ها تقوا و جهاد فی سبیل الله است...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
حرکت بسیار زیبای یک قناد دغدغه مند بر روی جعبه های شیرینی🌹😍
واقعا هرکس تو هرشغلی میتونه جهادتبیین کنه👌
#ماه_رجب
#حجاب
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
چادرش بالے برای پروازش شد!
شہیدهحجاب💔
#امام_زمان
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۱۹)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و نوزدهم:معجزه پنکه سقفی
🍂تمام امکانات سرمایشی مون هم در اون اتاق کوچک یه پنکه سقفی بود که اون بالا بسته بودن و معلوم بود متعلق به عصر دقیانوس است. بی انصافها روی کمترین درجه هم تنظیمش کرده بودن. ما هم که مثل چوب کبریت کنار هم بستهبندی شده بودیم و از سر و رومان شرشر عرق میریخت. معجزۀ این پنکه این بود فقط یه نفر رو که مستقیما زیرش بود رو کمی خنک میکرد. خدا رو شکر دیگه مجروح نداشتیم. بچه ها به#نوبت یکی یکی زیر پنکه قرار میگرفتیم و کمی که عرقمون خشک می شد دیگری جاشو میگرفت.
⚡یکی از زیباترین خاطراتی که در اسارت بیاد دارم تو همین#اتاق_کوچکِ زندان ۳۱ نفره بود. چهار ماه از گرم ترین ماهها و روزهای سال با اون تراکم و مضیقۀ جا، هیچ نزاع و حتی تنش جزئی پیش نیومد. بیشتر به یه افسانه یا معجزه شبیهه. ولی این یه واقعیت بود که نه سرِ جا و خنک شدن زیر پنکه و نه تقسیم غذا و سایر مسائل در این مدت نسبتا طولانی هیچ دلخوری و ناراحتی بین ما پیش نیومد. حتی یادمه بارها اتفاق افتاد که افراد بخشی از سهمیه غذا یا دارو یا چای خودشون رو به دیگری که احساس میکردن نیازمندتره یا چند روزی مریض شده بود و نیاز به مراقبت داشت میدادن و این اوج#جوانمردی و از خود گذشتگی بچهها توی اون شرایط بود.
🔸️#اذان که میشد همه با هم بلند میشدیم و مقید بودیم اول وقت نماز بخونیم. اونقدر جا کم بود که وقتی بلند می شدیم نماز میخوندیم، انگار داشتیم#نماز_جماعت میخوندیم. تازه همه با هم نمیتونستیم بایستیم و نماز بخونیم و تو دو سه شیفت نمازمون رو میخوندیم. ولی توی اون جای کم نماز فرادامون شبیه نماز جماعت بود.
🔹️یه نگهبان گاگول و بدقواره بنام لفته داشتیم که مدام به ما گیر میداد که مگه نگفتم نماز جماعت ممنوعه!؟ چرا مخالفت می کنید؟! و شروع به تهدید و فحاشی و گاهی هم کتک کاری می کرد، ما هر چه براش توضیح می دادیم که نماز جماعت این جوری نیست و یکی تو رکوعه و یکی سجده و یکی تشهد، حالیش نبود و شاید اصلا نمیدونست نماز جماعت چجوریه؟!!!. تا آخرش نتونستیم این عقب مونده رو تفهیم کنیم و تنها خوبی که برامون داشت این بود که حرفها و رفتارش شده بود دستمایۀ طنز و خندیدن بچه ها و نوعی تنوع برامون بود...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۵۰
🔻قسمت صدوپنجاه وهشتم: اشتیاق دیدار
✍ولی برای ما خیلی مهمه که ژنرال سلیمانی رو ببینیم. زنگ زدم به سردار.گفتند: اگه جمع بندی شما اینه که لازم می بینین با من ملاقات کنند، وقتی بهشان میدم.
هماهنگ شد. رفتیم محلی که سردار آنجا حضور داشت. جلوی در ورودی اتاق ملاقات منتظر بود، مهمان ها را به ترتیب مقام معرفی و به داخل هدایت شان کردم. وارد جلسه ی ملاقات شدند. سردار قاآنی هم در محل بود. بعد از احوال پرسی به حاج قاسم گفت که یک تلفن فوری دارید. گفت اگه می شه چند دقیقه با مهمونا بنشینید تا من تلفن رو جواب بدم و برگردم.
یک دقیقه ای گذشته بود که مسئول هیئت مصری گفت: سردار سلیمانی هنوز نیومدن؟
ادامه دارد......
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#یاصاحب_الزمان عج
من در شبِ آرزو نداشتم
جز وصل تو هیچ آرزویی
ای عشق! بیا که نیست ما را
غیر از مدد تو چاره جویی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعای_فرج
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯