#کلام_از_شهدا
✍روی قبرم بنویسید اینجا #مدفن کسی است که می خواست #اسرائیل را #نابود کند.
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم
📚منبع کلام شهدا:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍يكى مى خواست بياد تهران. نمى دانم وزير دفاع آمريكا بود يا نماينده سازمان ملل؟ خبر آوردند كه شاه گفته «هيچ اتفاقى نبايد بيفته».
♨️همين حرف براى محمد كافى بود. گفت «بايد بيفته!»
رفيقى داشت توى اصفهان. اسمش سلمان بود. توى اين جوركارها با هم ديگر بودند. خودش هم كه تهران بود. درست همان وقتى كه قرار بود هيچ اتفاقى نيفتد، يك هلى كوپتر توى اصفهان افتاد پايين، دو تا اتوبوس سفارت آمريكا توى تهران رفت رو هوا.
#شهید_بروجردی
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 یک خطشکنیِ ارزشمند
🎙صحبتهای حاج حسین یکتا بعد از تماشای فیلم #منطقه_پرواز_ممنوع درمورد این فیلم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🌹 #سیره_شهدا
🌹🌹🌹 #تواضع
چند تا سرباز مهمات آوردند و مشغول خالی کردن تریلی بودن.
بسیجی لاغر اندامی می آید طرفشان خسته نباشیدی می گوید و مشغول می شود.
ظهر است و کار تمام شده سربازها دنبال فرمانده اند تا رسید را امضا کند بسیجی عرقش راپاک می کند و رسید را امضا می کند.
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴حکایتی از شهید #مدرس / به نقل از فرزند شهید مدرس
🔹یک روز وقتی پدرم از مجلس بازگشت، عدهای از مردم به خانه آمدند و با سر و صدای زیاد گفتند آقا این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟! خلاف مصلحت است.
🔴 آقا فرمود اگر بیست رأس الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند ناهار چه میخورید، چه جواب میدهند؟! همه گفتند جو؛ آقا فرمود: آن یک نفر هم مجبور است سکوت کند، این وکلایی که شما انتخاب کردید، شعورشان همین اندازه است، بروید آدم انتخاب کنید.
دهم آذر#سالروز_شهادت_آیت الله سیدحسن مدرس و روز مجلس گرامی باد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍دستنوشته #شهید_احمد_پلارک
خدایا عملے ندارم که بخواهم به آن ببالم..
جز معصیت چیزے ندارم
والله اگر تو کمک نمے کردے و تو یاریم نمےکردے به اینجا نمےآمدم و اگر تو ستارالعیوبے را بر مےداشتے میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمےآمدند.
هیچ بلکه از من فرار مےڪردند حتے پدر و مادرم
خدایا به کرمت و مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو مےشود.
#شهید_احمد_پلارک
#شهید_عطری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
" ازدواج بہ سبڪ شـــهدا"
❉ رفتیم خرید بازار، به جای لباس عروس و آیینه و شمعدان، اول برای همسرش مقنعه خرید!
❉ خیلی هم در بند تجملات و تشریفات عقد و عروسی نبود، نگذاشت برای عروسی، تالار بگیریم...
❉ گفت: "نیاز نیست، پولی رو ڪه میخواید برای تالار خرج کنید، بریزید به حساب امام."
🌷 #شهید_حسن_آقاسی
به روایت #مادر شهید
📝 #پیام_رفتاری_شهید:
ازدواج آسان_ قانع بودن
※✫※✫※✫※✫※ ※✫※✫※✫※✫※
#امام_خامنه_ای:
✨بعضی خیال میکنند که تشریفات و توی هتل چنین و چنان رفتن، سالن های گران گرفتن، خرج های زیادی کردن، عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر را زیاد میکند!
❉ #نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به #انسانیت و #تقوی و #پاکدامنی و بلند نظری آن هاست نه به این چیزها...
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#برباݪ_سـخن
‼️خدا جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريدارى كرده، آنها در راه خدا جهاد مىكنند كه دشمنان دين را بكشند يا خود كشته شوند. اين وعدهاى است كه در تورات و قرآن آمده است.
‼️بارالها در اشك ديدهام در سوز سينه ام، در تپش قلبم، در نمازهايم، در لحظهلحظهٔ زندگانيم، تنها تو را ميپرستم و از تو كمك میخواهم، پس مرا در راه راست هدايت فرما كه همان راه انبياست؛ و اگر لياقت دارم مرا به سوى خود ببر. «والسلام و من الطيع الهدى»
#شهید_کمالالدین_مولایی🌷
#سالروز_شهادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های #شهید_صدرزاده_عزیز درباره تهذیب نفس❤️
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت همسر گرامى؛
به شدت در مصائب و سختىهاى زندگى #توكل داشت👌. در زندگى پستى و بلندىهاى زيادى داشتيم و به لحاظ اقتصادى شكستهاى بزرگى را متحمل شده بوديم. اما من خيالم راحت بود كه با توكلى كه آقا مصطفى داشت همه موانع و مشكلات را پشت سر مىگذاريم.🌺
يكبار فاطمه را گذاشت روى اُپن آشپزخانه و به او گفت: «بپر بغل بابا»😍 و فاطمه سريع به آغوش او پريد. بعد به من نگاه كرد و گفت: «ببين فاطمه چهطور به من #اعتماد داشت. او پريد و مىدانست كه من او را مىگيرم، اگر ما اينطور به #خدا اعتماد داشتيم همه مشكلاتمان حل بود😞. #توكل واقعى يعنى همين كه بدانيم در هر شرايطى خدا مواظب ما هست.»☝️
📚برشى از كتاب «سيدابراهيم، مجموعه يك بغل گل سرخ🌹🌹
شهید مصطفی صدرزاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊